مبانی نظری و پیشینه تحقیق رنگ

مبانی نظری و پیشینه تحقیق رنگ

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:28

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تئو گیمبل: در آغاز ظلمات مقدس حکمفرما بود و از این ظلمات نور سربرآورد. نور و تاریکی رقص آفرینش را به پایکوبی برخاستند و بدینگونه رنگ‌های طیف متولد گردیدند.

رنگ عبارت است از نوری که به سطح اشیاء تابیده و به چشم انسان منعکس می‌گردد. رنگ نام عامی است برای یکی از اجزای متشکله احساسی‏که بر اثر فعالیت شبکیه چشم و نظام عصبی مربوط، ناشی می‌شود(پورعلی خان،1380،ص 13).

قرآن کریم رنگ را نشانه‌ای برای دانشمندان و خردمندان می‏داند.

و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم اذنی ذلک لایات للعالمین (آیات 22 سوره روم)و از نشانه‌های آفرینش آسمان و زمین و تفاوت زبان‌ها و رنگ‌های شماست. همانا در این مسئله نشانه‌هایی است برای دانشمندان.

آفرینش با رنگ آغاز شد و رنگ در تنوع بی نهایتش موجب دیدن و درک تشخیص اجسام و اشیاء و ویژگی آنهاست. امام صادق به یکی از صحابه فرمود: به آسمان بالای سرت بنگر زیرا خداوند این رنگ را بالای سر ما گذارده است که با نگاه کردن به آن چشم‌های ما تقویت شود (حسینی نیا، 1386، ص 10).

یوهان اتین : "رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می‏کند، ولی رموز نهان‏تر خود را فقط برای شیفتگان واقعی مکشوف می‏سازد و تنها کسانی که عاشق رنگ هستند، می‏توانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک نمایند. " و دنیایی که ما آن را نظاره می‏کنیم از دو عنصر مهم تجسمی تشکیل شده است این دو عنصر عبارتند از فرم و رنگ که به گونه‌ای لازم و ملزوم یکدیگرند(برهانی آهنگ، 1381، ص 9). 

رنگ‏ها زندگی را زنده می‏کنند وجان دار و قابل لمس‌اند و به عنوان زبان دیداری احساسات به کار می‏روند. می‏توانیم ایده هایمان را، بدون نیاز به گفتن با نوشتن از طریق زبان پر رمزو راز رنگ به یکدیگر منتقل کنیم. رنگ و ترکیب‌های آن، واکنش احساسات مختلفی را در ما بر می‏انگیزد (ولان، ترجمه دهشتی، 1378، ص  13).

 بنابراین یکی از مسائل بسیار مهم که باید مورد توجه طراحان قرار گیرد مبحث رنگ و استفاده صحیح از آن است. مسائل مربوط به حالات ذهنی رنگ به نحوه خاصی به معارف و آموزش‌های هنری و طراح‌های معماری وابسته است. پدیده‌های بصری، معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنر‌های رنگ دارای روابط مشترک بسیاری هستند. رنگ می‌تواند مهم ترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد و اثر آن در‌اندازه و شکل سطوح است.

از طرفی هنگامی که از هارمونی یا هماهنگی رنگ سخن به میان می‏آید، منظور اثرات توام دو یا چند رنگ است که مورد ارزیابی قرار گیرد. هارمونی دلالت بر توازن و تقارون نیروها می‌نماید. تجربه می‏آموزد که بعضی از ترکیبات رنگی خوش آیند هستند و نوعی قرابت و نظمی معمول بر آنان حاکم است. فقدان این کیفیت اثر را نا خوش آیند و یا بی خاصیت می‏نماید. در بعضی مراکز جنبه‌های روانی رنگ‌ها بیشتر در نظر گرفته شده است (عبادی، 1386، ص 193).

رنگ مشخصه درک نور است که به این نام شناخته شده است. به طور مشخص رنگ، نور است و نور از ترکیب رنگ‌های بیشماری تشکیل شده است. چیزی که ما مشاهده می‏کنیم، رنگ‌های طیف بصری است.

انتخاب رنگ

مراحل انتخاب رنگ

آن مطلبی را که با زبان رنگ می‏خواهید به بیننده بگویید در‌اندیشه خود آماده داشته باشید.یک رنگ اصلی، که سخن گوی پرقدرتی برای بیان آن مطلب باشد پیدا کنید.رنگ‌های دیگری که در اطراف این سخن گو می‏چینند باید با سخن گوی شما همزمان باشد.آن‏گاه به عنوان یک رهبر طرح وارد می‏شوید و این جا و آن جا سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزارهای فنی دخالت دهید(ولان،دهشتی،1378،ص 18).

برای انتخاب رنگ مناسب مواردی وجود دارد که باید مشخص شوند:

الف) یک رنگ به سه صورت تشریح می‏گردد:

به وسیله اسم آن درجه خلوص یا ناخالصی آن تیرگی یا روشنی آن

ب) مراحل وابسته‌ای که با شرح یک رنگ سرو کار دارند:

مایه رنگ: درجه خلوص یک گونه(رنگ) در رابطه با رنگ طوسی شدت رنگ: روشن یا کدر بودن یک گونه که ممکن است با اضافه کردن سفید یا سیاه از شدت آن کم شود. درجه اشباع: درجه خلوص یک گونه درخشندگی/ ارزش رنگ: درجه نوری که از یک گونه منعکس می‏شود.

 گونه‌های حاوی مقدار سفید بیشتر، از درخشندگی و ارزش بالاتری برخوردار هستند.

رنگ‌های اولیه: رنگ‌هایی که با ماهیت اصلی خود که نمی‏توان با مخلوط کردن چند رنگ آن‌ها را درست کرد. رنگ‌های ثانویه: رنگ‌هایی از مخلوط کردن دو رنگ اولیه ارتباط رنگ ها: یک مثلث رنگ(یا چرخه رنگ) یک نمایش دیداری، که با مخلوط کردن رنگ‌ها و ارتباط آن‌ها با یکدیگر تحقق می‏یابد.

استفاده از مثلث رنگ راه خوبی برای درک سریع ارتباط بین رنگ‌ها و با تخمین نتیجه نهایی مخلوط کردن رنگ هاست(سهیلی، 1384، ص28)

تاثیر رنگ بر کودکان

کودکی که به تازگی به دنیا آمده است، توانایی خود را برای دیدن از طریق تفاوت گذاردن میان روشنایی و تاریکی آغاز می‌نماید. در مرحله بعد حرکت را تشخیص می‌دهد و پس از آن شکل و فرم را، شناختن رنگ آخرین مرحله رشد اوست. بینایی رنگ با هر دو بخش پیشرفته و بدوی مغز به یک‌اندازه ارتباط دارد. تشخیص دادن رنگ، هویت آن، نامگذاری آن و هر نوع بازتاب زیبایی شناسی نسبت به آن همگی از وظایف پوسته مغزی بوده و لذا همه این اعمال ثمره رشد و آگاهی هستند و یک پاسخ غریزی و واکنشی نیستند (لوشر، ترجمه ابی زاده،1392).

انسان مانند بقیه موجودات در طبیعت برای بیان عقاید و افکار و احساسات خود از رنگ‏ها استفاده می‏کند. واکنش انسان نسبت به رنگ‌ها بستگی به اتفاقات و الگوهای اطراف دارد. البته این واکنش‌ها به شخصیت فردی هر کس نیز وابسته است (عبدی زاده،1389).



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق رنگ


مبانی نظری و پیشینه تحقیق عملکردتحصیلی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق عملکردتحصیلی

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:35

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

عملکرد تحصیلی، عبارت است از کلیه فعالیت ها و تلاش هایی که یک فرد در جهت کسب علوم و دانش و گذراندن پایه ها و مقاطع تحصیلی مختلف در مراکز آموزشی از خودنشان می دهد. عملکرد تحصیلی عبارتست از درجه و میزان موفقیت فرد در امتحانات پایان ترم تحصیلی مدارس که از نمره صفر تابیست تعیین می گردد(مارتین وهمکاران[1]،2006).

عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی

1-عوامل فردی

 بیابانگرد(1382) عوامل فردی را متشکل از موادی همچون هوش، انگیزه، عزت نفس، هدف گزینی، شیوه های مطالعه و میزان دقت و تمرکز می داند. هوش را می توان از عمده ترین و تعیین کننده ترین عوامل موثر در عملکرد تحصیلی به شمار آورد. هوش هر فرد را می توان به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد که هوش عمومی شامل توانایی است که اغلب خاصیت انسان را نشان می دهد. هوش اختصاصی نیز استعداد و توانایی خاصی است که فرد یک یا چند زمینه خاص دارد. طبق این تعریف آخر به دروس مختلف آموزشگاهی دانش آموزان دقت کنیم خواهیم دید که نوعی رابطه بین آن ها وجود دارد. در واقع این گونه نیست که آن دانش آموز در یک درس بسیار قوی و در درس دیگر ضعیف باشد از طرف دیگر ممکن است کمی تفاوت دیده شود مثلا در درس علوم بهتر از تاریخ باشد هوش اختصاصی هم وراثت و هم محیط(فرصت های یادگیری) عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی های هوشی هستند. وراثت دامنه یا حداکثر هوش یک فرد را مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند که فرد در کجای دامنه قرار دارد. در مقابل هوش که تقریبا ذاتی است، انگیزه ها پدیده ای اکتسابی فرض می شود در روانشناسی تربیتی و یادگیری اصطلاح انگیزش در مورد عاملی به کار می رود که دانش آموزان یا به طور کلی یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش و کوشش وامی دارد و به فعالیت او شکل و جهت می دهد. انگیزه تحت تأثیر عوامل گوناگونی همچون نیازها(جسمانی و شناختی) رغبت ها، محرک ها، امیال، گرایش ها، فشارهای محیطی قرار می گیرد. در محیط آموزشگاهی به انگیزه بیشتر از هوش تأکید می شود و عقیده بر این است از میان دانش آموزان دارای هوش معمولی کسانی موفق تر هستند که انگیزه بالاتری دارند. از طرفی انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.کسانی که دارای انگیزه بیرونی هستند تلاش هایشان فقط برای دستیابی به چیز دیگری است اما کسانی که دارای انگیزه درونی هستند کار را صرفا برای خود و رضایت درونی خود انجام می دهند. عقیده بر این است که انگیزه درونی از قابلیتی به مراتب بالاتر برای رساندن دانش آموزان به پیشرفت و موفقیت برخوردار است هدف گزینی از جمله عوامل موثر و مهم فردی در عملکرد تحصیلی است دانش آموزانی که برای تحصیل خود اهدافی در نظر می گیرند از آن هایی که هدف خاصی را دنبال نمی کنند موفقیت بیشتری را تجربه خواهند کرد. داشتن هدف باعث می شود دانش آموزان برای رسیدن به آنها تلاش کنند اگر این اهداف متناسب با توانایی او باشد و تلاش لازم را انجام دهند موفق خواهد شد و این موفقیت باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه او برای تعیین اهداف بعدی می گردد. و اگر اهدافی فراتر از سطح توانایی های خود برگزینند دچار شکست می شود و این شکست به نوبه خود ممکن است انگیزه، عزت نفس و عملکرد تحصیلی وی  را تحت شعاع قرار دهد. دانش آموزانی که از انگیزه درونی بالایی برخوردار هستند اهدافشان را به قصد افزایش دامنه مهارت ها و شایستگی هایشان تدوین می نماید و دانش آموزانی که دارای انگیزه بیرونی بالا هستند اهدافی را بر می گزینند که بتوانند با آن ها شایستگی خود را به دیگران نشان دهند.

عقیده دانش آموزان دسته اول این است که تلاش بیشتر منجر به عملکرد تحصیلی بالاتر می شود آن ها از شکست خود درس می گیرند و از آن در جهت موفقیت های بعدی استفاده می کنند. در حالی که دسته دوم یادگیری را وسیله ای برای پیشی گرفتن از دیگران تلقی می نمایند و هنگامی که به این هدف برسند دچار ترس شده و احساس می کنند ارزش وجودیشان مورد تهدید قرار گرفته است. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان مضطرب جزء دسته دوم هستند در مورد این موضوع نگرانی دارند که چگونه می توانند خوب باشند آن ها تمرکز خود را به جای آنکه کاملا بر تکلیف یا وظیفه تحمیلی خویش معطوف نمایند صرف افکار مزاحمی همچون ارزیابی منفی دیگران و عملکردشان می کنند در نتیجه اضطراب حاصل از این افکار بر حافظه و عملکرد تحصیلی تاثیر منفی دارد.


[1]-Martin & etal



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عملکردتحصیلی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری

 

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:35

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

    اصطلاح رفتار درمانی شناختی[1]، نخستین بار در ادبیات علمی میانه‌ی دهه 1970 به ‌کار

رفت و مبانی تجربی رویکردهای شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در زمان نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک روان‌درمانی پیشرو در اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمان­های شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار هم به کار می­روند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را  می توان هم در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).  

    اساساً درمان شناختی- رفتاری از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. امروزه این رویکرد نظریه و نگرش های نسبتاً متفاوتی را در خود جای داده است که تنها وجه مشترک آنها، توجه به نقش واسطه ی فرایندهای شناختی در پردازش اطلاعات و بروز واکنش فرد به محرک هاست. این رویکرد از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می کند که به نحوی در چارچوب رفتاری معنا پیدا می­کنند و قابل ارزیابی و سنجش تلقی می­شوند(اصلانی و همکاران، 1386). همچنین، درمان شناختی- رفتاری به عنوان یکی از انواع روان درمانگری از نظر تجربی بسیار معتبر است، به طوری که نتایج350 مطالعه ی انجام شده در این زمینه، نشان دهنده ی کارایی این شیوه ی درمانی در درمان اختلال های روان پزشکی مانند اختلال­های اضطرابی، افسردگی و غیره است(بک و ویشار[2]، 2000). این رویکرد درمانی با وجود اینکه نسبتاً جدید است و قدمت زیادی  ندارد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک روش درمانگری زمینه را برای انجام مطالعات و تحقیقات بی سابقه فراهم کرده است. همچنین، شیوه ی درمانی شناحتی- رفتاری و بسیاری از تبیین های نظری آن مورد حمایت های فراوانی قرار گرفته است(بایلینگ و کویکن[3]، 2003).

     به لحاظ تاریخی، مبانی تجربی رویکردهای شناختی– رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر می‌گردد. در شروع این قرن پاولف به بررسی و پژوهش درباره پدیده‌ای که آن را شرطی‌سازی کلاسیک نامید، پرداخت. شرطی‌سازی کنشگر از مشاهدات ثرندایک، تولمن و گاتری شناخته شد؛ و اسکینر تقویت کننده‌ها را تعریف کرد. این اصول رفتاری تدریجاً در زمینه‌های بالینی کاربرد پیدا کرد که برای مثال می‌توان به کارهای واتسون و در زمینه‌ی اضطراب و ماورر درباره ی شب‌ادراری اشاره کرد. سهم اصلی در رشد اولیه رفتار درمانی را ولپی، که تحقیقات‌ آزمایشگاهی او بر القای آزمایشی رفتار روان‌نژند در حیوانات پایه‌ای برای ابداع فنون کاهش ترس شد و آیزنک که ساختار نظری محکم و بنیادی منطقی برای این درمان جدید فراهم آورد بر عهده داشتند.

     نارضایتی‌ها و فقدان پیشرفت چشمگیر در نظریه‌پردازی درباره‌ی رفتاردرمانی در دهه های 1970 تا 1990 و نیز بی‌اثر بودن روش‌های موفق در کاهش اضطراب و چیره شدن بر رفتار اجتنابی ناسازگار در درمان افسردگی، راه را برای کشانیدن کاوش به مراحلی فراتر از فنون رفتاری موجود باز کرد. در نتیجه، کوشش‌هایی برای افزودن عناصر شناختی به فنون موجود و نیز گشودن راهی برای ارایه و کاربرد منظم رویکردهای شناختی، به عمل آمد. از سال 1945 به بعد، بک و اِلیس را می‌توان از پیشگامان شناخت‌درمانی دانست که آثارشان این رویکرد را پایه‌ریزی کرد. اِلیس درمان عاطفی– عقلانی را توصیف کرد. او باورداشت که اختلال‌های هیجانی و روان‌شناختی به میزان فراوانی پیامد تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی فرد است و اگر بیاموزد که تفکر عقلانی خود را افزایش و تفکر غیرعقلانی را کاهش دهد، می‌تواند، از دست بیشتر اختلال‌های روانی رهایی یابد. رویکرد شناخت- درمانی بک نیز که ابتدا به طور عمده در افسردگی به کار گرفته شد، تفکر منفی را تنها یک نشانه در افسردگی نمی‌دانست. بلکه، باور داشت این نوع تفکر نقشی تعیین‌کننده در تداوم افسردگی ایفا می‌کند و تشخیص و تغییر افکار منفی می‌تواند به درمان افسردگی کمک کند. البته هرچند مدل شناختی بک، با کار روی افراد افسرده شروع شد. اما به سایر اختلالات نظیر اضطراب، اختلالات شخصیتی و اعتیاد گسترش داده شد.

   به طور خلاصه، مشاهدات بک و اِلیس تشابهات زیادی داشت. اما آثار اِلیس نتوانست به اندازه‌ی شیوه‌ی بک توجه پژوهش بالینی را به خود جلب کند. یکی از خصوصیات بارز مدل شناخت‌درمانی بک، ایجاد پیوند محکم بین دو زمینه ی بالینی و پژوهشی بود و نیز پیوندخوردن بنیان نظری مدل شناخت‌درمانی با برخی از نگرش‌های پردازش اطلاعات، ظرفیت‌های جدیدی در آن به وجود آورد. استفاده از سازه‌های نظری مهم و کارسازی مانند طرحواره، سوگیری، فرضیه‌آزمایی، تحریف، افکار خود– آیند و غیره، تبیین برخی از مکانیسم‌های شناختی در افسردگی و اضطراب را آسان تر ساخت. مدل بک، مخصوصاً از این نظر حایز اهمیت است که پژوهش‌های گسترده‌ای را دامن زده و یافته‌های حاصل از این پژوهش‌ها نه تنها پالایش‌هایی در پاره‌ای از مفاهیم اصلی شناخت‌درمانی پدید آوردند، بلکه مکانیسم‌های احتمالی جدیدی را در فرایند درمان ارایه دادند که گاه با مکانیسم‌های پیشنهادی در شناخت‌درمانی، در مقام تعارض قرار می‌گرفتند. با این همه، این مدل هنوز یکی از کارآمدترین مدل‌ها درباره ی تغییر رفتار و برداشت فرد از رویدادهاست. مخصوصا اهمیتی که در آن به جنبه‌های رفتاری و عملی(به شکل تکلیف خانگی، یادداشت برداری و...) در ارزیابی و درمان داده می‌شود و سازمان‌بندی مناسبی که در طراحی و اجرای برنامه درمانی در آن وجود دارد، در گسترش و قابلیت کاربردی آن در افراد مختلف و متناسب با شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی، تاثیر داشته است(هاوتون،1382).

   براساس مدل درمانی الیس[4](1973)، بسیاری از افراد در سیر تفکّر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکّر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. به نظر می رسد افسردگی، بی قراری، رقابت های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیر عادی ما بی­ارتباط با خطاهای شناختی نیستند. الیس(1973) معتقد است که توسّل شخص به خطاهای شناختی به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود. وقتی که فرد به چنین عقایدی توسل می جوید، در نگرش و برداشت های خویش شدیداً بر اجبار، الزام و وظیفه تأکید دارد و خود را بی نهایت به وقوع امر خاصی مقید و پای بند می کند(شفیع آبادی، 1375).


[1]. Cognitive behavior therapy (CBT)

[2] . Beck & Weishaar

[3] . Bieling & Kuyken

[4] . Ellis



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی- رفتاری


مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان و ابعاد آن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان و ابعاد آن

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:16

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

واژه انگلیسی Emotion (به معنی هیجان) از واژه فرانسوی گرفته شده است که خود دارای ریشه لاتین است. E که بجای Ex به کار رفته به معنای خارج و بیرون است و omever به معنای حرکت، تحریک، حالت تنش و تهییج است و در کل این معنا را القا می‌نماید که بدن به ندرت از ثبات برخوردار است (پرایس[1]، پترسون[2]، هرمون-جونز[3]، 2012).

هیجان‌ها نقش مهمی در زندگی انسان‌ها دارند. در فعالیت‌های مختلفی که انسان درگیر آن می‌گردد به نوعی هیجان‌ها نقش بازی می­کنند. تعاریف مختلفی برای هیجان ارایه شده است. هیجان، حالت پیچیده­ی روان شناختی است که دارای سه مؤلفه­ی مجزا از هم است. این مؤلفه‌ها شامل تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار مشهود و آشکار حاصل از این تجربه است.  بر اساس این مؤلفه‌ها، هیجان را به انواع مختلف تقسیم بندی کرده‌اند که این طبقه بندی در مجموع شامل هیجان‌های اصلی و هیجان‌های مرکب است (پور افکاری، 1373).

اگر بخواهیم نگاهی به اولین پژوهش‌ها در حوزه موضوع هیجان بیندازیم متوجه می‌شویم که جیمز در سال 1884 به عنوان اولین پژوهشگر برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیک ارائه کرد. نظریه جیمز بعد از مدتی به علت تشابهی که با نظریه فیزیولوژیست دانمارکی بنام لانگه داشت نظریه جیمز-لانگه نامیده شد. در این نظریه بر نقش دستگاه اعصاب خودمختار، احشا و تغییرات چهره ای تاکید شده است (خداپناهی،1393).

در مورد هیجان همانند سایر زمینه­ها و موضوعات روان شناختی فقط یک یا چند نظریه مشخص وجود ندارد بلکه نظریات مختلف و حتی گاهی به ظاهر مخالف و یا مکمل هم ارایه شده است مثلاً" کنن-بارد و پاپز نظریات مخالفی نسبت به نظریه جیمز-لانگه مطرح کردند و بر نقش اعصاب مرکزی از جمله تالاموس و هیپوتالاموس در هیجانات تاکید کردند. نظریه­ی مهم دیگری که ارایه شد نظریه شاختر-سینگر بود که بیان می­دارد هیجانی که فرد احساس می‌کند نتیجه­ی تعبیر و تفسیر او از حالت‌های برانگیختگی است (خداپناهی،1393).

آنچه با مرور بر نظریات هیجان روش می‌گردد این است که هر پژوهشگری بسته به دیدگاه و جهت گیری خود در مورد هیجان نظریه پردازی نموده است. دیدگاه زیستی و دیدگاه شناختی به هیجان و دیدگاه مهم و بزرگ نظریه‌پردازان در مورد هیجان است (ریو[4] ،2005 ، ترجمه سید محمدی،1393).

2-3 ابعاد هیجان

هیجان، دارای ابعاد متعددی است که در این پژوهش برانگیختگی، خوشایندی و غلبه مورد مطالعه قرار می­گیرند.

2-3-1 برانگیختگی

جیمز (1890) ارتباط احساس‌های ذهنی و حالت‌های فیزیولوژیک برانگیختگی را تایید می‌کند. به نظر او این تغییرات و واکنش‌ها به عنوان تجربه های هیجانی در قشر مغز احساس می‌شود. دریافت محرک‌های هیجانی به تغییرات عروق نهان و واکنش‌های ماهیچه ای پوشیده منجر می‌گردد. به نظر او تجربه هیجان به تنهایی همان درک آگاهانه پاسخ فیزیولوژیک است (جیمز[5]،1884، به نقل از کاویانی، پورناصح و گلفام، 1394).

به اعتقاد لنگ و همکاران (1990) ابعاد برانگیختگی و جذاب بودن هیجان از جنبه خوشایندی-ناخوشایندی هیجان‌ها قابل تفکیک است و هیجان‌های خوشایند و ناخوشایند هر دو می‌توانند در دو سوی پیوستار و محورهای برانگیختگی و جاذب بودن دیده شوند (کاویانی، پورناصح و گلفام، 1384).

انگیختگی-عدم انگیختگی به مسئله فعالیت فیزیکی و تغییرات روانی-فیزیولوژیک اشاره می‌کند (گوایزا کیسدو،2009).

تجربه هر هیجانی همراه با ظهور تغییراتی در وضعیت فیزیولوژیکی و روانی بدن است. گلمن[6] (1995) بیان می­کند در احساس شادی، بخشی از مغز که بازدارنده احساسات منفی است فعال می‌گردد، انرژی بدن زیاد شده و فعالیت مراکزی در مغز که تفکرات نگران کننده را می‌سازند متوقف می‌شوند. در غمگینی و ناراحتی، از جمله در حالت افسردگی که یکی از شدیدترین حالت‌های این هیجانات است، انرژی و شور و شوق و امید برای زندگی کاهش می‌یابد و هر چه این احساس عمیق‌تر می‌شود سوخت و ساز بدن کندتر می‌شود. (بهرامی و محمودی؛ به نقل از پیرحسین لو،1393).

2-3-2 خوشایندی-ناخوشایندی

 

یکی از ابعاد مهم هیجانات خوشایندی-ناخوشایندی است که در آن رویداد یا موضوع را به صورت خوشایندی-ناخوشایندی ارزیابی می‌کنند. هیجان‌ها انواع مختلفی دارند و تجربه احساسی افراد در هر هیجان متفاوت از دیگری است. منظور از خوشایندی-ناخوشایندی کیفیت تجربه هیجانی است (گوایزا کیسدو،2009). هیجان‌ها محدوده ای از سرخوشی تا تنفر و وحشت و ملال را در بر می‌گیرند (بهرامی، عیسی نژاد و قادر پور، 1387).همچنین آن‌ها، الگوی واکنش ارگانیزم نسبت به محرک‌های درونی و بیرونی تلقی می‌شوند که در ابعاد خوشایند-ناخوشایند (نزدیکی- اجتناب) و تحریکی و بازداری تجلی می­کنند (خداپناهی،1393). افراد در زمان تجربه هیجان‌های خشم، غم، شادی، ترس و ... حواس متفاوتی را از نظر خوشایندی یا ناخوشایندی احساس می‌کنند.

به طور کلی انسان جریانی دائمی از خلق‌ها را تجربه می‌کند. با آنکه به ظاهر تجربه هیجانی در زندگی روزمره نادر هست، اما افراد همیشه حالتی را احساس می‌کنند. آنچه انسان‌ها معمولا" احساس می‌کنند، نوعی احساس، که غالبا" به صورت اثر پسین خلق رویداد هیجانی که قبلاً" تجربه شده است می‌باشد. با این حال، خلق به صورت عاطفه مثبت یا عاطفه منفی وجود دارد؛ یعنی، خلق خوب و خلق بد (دیویدسون[7]،2003، به نقل از پیرحسینلو، 1393).


[1] Price

[2] Peterson

[3] Hermne Jones

[4] Reeve

[5] James

[6] Goleman

[7] Lang



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان و ابعاد آن


مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدرسه هوشمند چیست

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدرسه هوشمند چیست

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:34

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در تعریف مدارس هوشمند ایران چنین آمده است: مدارس هوشمند ایران مدارس توسعه یافته‌ای هستند که برای انتقال مفاهیم سنتی از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک می‌گیرند. این ابزارها شامل برنامه‌های رایانه‌ای از جمله بکارگیری نرم‌افزارهای کاربردی نظیراسلاید (پاورپوینت)، واژه نگار و صفحات گسترده و امکانات اینترنتی است (شیوه نامه اجرایی هوشمندسازی مدارس،1390).

مدرسه هوشمند،مدرسه‌اى است که درآن روند کلیه فرایندها اعم از مدیریت ، نظارت ، کنترل ، یاددهی-یادگیری ، منابع آموزشی و کمک آموزشی ، ارزشیابی ، اسناد و امور دفتری ، ارتباطات و مبانی توسعه آنها ، مبتنی بر فاوا[1] و جهت بهبود نظام آموزشی و تربیتی پژوهش محورطراحی شده است.

در مدارس هوشمند، کامپیوتر جایگزین تخته سیاه و سی.دی جای دفتر مشق را می‌گیرد. دانش‌آموزان می‌توانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری درباره هر موضوع که بخواهند به دست آورند. در این سیستم، معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الکترونیکی و درس را بصورت سی.دی ارائه می‌کنند.

در مدارس هوشمند آموزش منحصر به معلم نیست، بلکه یاددهی و یادگیری کاملاً تعاملی است و دانش‌آموزان نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارند. در مدارس هوشمند، دبیران با استفاده از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درسی و صرفه‌جویی در وقت می‌شوند و دانش‌آموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیت‌های خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند. در این گونه مدارس، کسب موفقیت دست یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانش‌آموزان و هدایت صحیح و جهت‌دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جست‌وجوگری قطعاً جایگزین روحیه بی‌هدف دانش‌آموزان خواهد شد. در این سیستم، رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله‌ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند (شیوه نامه اجرایی هوشمندسازی مدارس،1390).

 

2-14: هدف از ایجاد مدارس هوشمند چیست؟

اهداف، مقاصد مورد انتظار در دوره‌های زمانی بلند مدت می‌باشند. اهداف مدارس هوشمند به نحوی تبیین شده‌اند که در راستای اهداف اداره کل آموزش و پرورش بوده، مسیر را برای نیل به این هموار سازند. همچنین اهداف مدارس هوشمند در راستای چشم‌انداز مدارس هوشمند تدوین گردیده است تا نیل به این اهداف، رسیدن به چشم‌انداز را ممکن‌‌تر سازد . این اهداف عبارتند از (جلالی و همکاران، 1388):

رشد همه جانبه دانش‌آموزان (ذهنی ، جسمی ، عاطفی و روانی).ارتقاء توانایی‌ها و قابلیت‌های فردی.تربیت نیروی انسانی متفکر و آشنا به فن‌آوری.افزایش ارتقاء و مشارکت مردمی.استمرار فرایند یادگیری دانش‌آموزان در خارج از مدرسه‏.ایجاد محیطی پویا و جذاب برای شکوفایی کامل استعداد‌ها و بروز خلاقیت‌های فردی و جمعی دانش‌آموزان.‏افزایش حضور، پشتیبانی و مشارکت والدین و گروه‌های ذینفع در فرایند یادگیری دانش‌آموزان.‏همراه نمودن کادر آموزشی مدارس با روند‌های نوین آموزشی مبتنی بر نیازمندی‌های جامعه دانش بنیان.‏ایجاد محیطی مناسب جهت ارزیابی‌های مستمر و متناسب با استعداد و پیشرفت دانش‌آموزان.‏فراهم نمودن فضای مشارکت و تعامل دانش‌آموزان و معلمان در فرایند‌های یاددهی یادگیری.‏ترویج یادگیری تجربی، پژوهش محوری و دانش‌آموز محوری در فرایند‌های آموزشی.‏توسعه مهارت‌های ادراکی، کلامی، اجتماعی ، حرفه‌ای و تخصصی دانش‌آموزان.‏تربیت دانش‌آموزان فاخر برای ورود به میدان‌های بین‌المللی با تکیه بر هویت ایرانی- اسلامی.

2-15: مأموریت و چشم‌انداز مدرسه هوشمند

چشم‌انداز مدرسه هوشمند ، بیانگرمقصد آرمانگرایانه‌ای است که این مدارس می‌کوشند تا با بهره‌گیری از فناوری اطلاعات بدان دست یابند. در عبارت چشم‌انداز مدرسه هوشمند ، آینده به گونه‌ای ترسیم و تصویر می‌شود که کاربردها و خدمات فناوری اطلاعات در حد اعلی بکار گرفته شده و مرکز نیز به عنوان مدرسه هزاره سوم با بهره گیری از فناوری اطلاعات توانمند شده باشد. عبارت چشم‌انداز گرچه ممکن است تا حدودی رویایی و آرمان گرایانه باشد لیکن می‌تواند شور و انگیزه کافی برای توسعه مدرسه هوشمند را در بین مدیران ، کارکنان و ذینفعان ایجاد نماید و آنها را در این حوزه هماهنگ کند (مرکز آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، 1390).

 

2-16: راهبرد‌های توسعه مدارس هوشمند

راهبردها، مسیر‌ها و راهکارهایی برای رسیدن به اهداف هستند. در صورتی که اهداف را از جنس مقصد به شمار آوریم راهبردها از جنس مسیر رسیدن به مقصد می‌باشند. در تدوین راهبرد‌ها سعی می‌شود تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف مدرسه هوشمند و تعیین فرصت‌ها و تهدید‌های موجود در زمینه بهره گیری از فناوری اطلاعات، راهبرد‌ها به گونه‌ای تبیین شوند تا حداکثر استفاده از نقاط قوت فرصت‌ها صورت گرفته، نقاط ضعف برطرف شده، برای رویارویی با تهدیدها چاره اندیشی شود(مرکز آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، 1390).

راهبردهای توسعه مدرسه هوشمند عبارت اند از :

مستند سازی و به اشتراک گذاشتن تجربیات مرکز با سایر مدارس فعال در این زمینه.تصویب سازوکار مشخص برای جلب مشارکت‌های مالی و معنوی اولیای دانش‌آموزان در هوشمندسازی مدرسه.بهره‌گیری از قابلیت‌های وب 2 برای توسعه محتوای آموزشی .جلب حمایت‌های مالی سازمان‌های مرتبط موجود در سطح شهرستان برای هوشمندسازی مدرسه.تدوین دستورالعمل‌های تسهیل کننده هوشمند سازی مدرسه در حدود اختیارات این مرکز آموزشی در راستای رفع موانع محدود کننده موجود.فرهنگ سازی و اطلاع رسانی به اولیای دانش‌آموزان در خصوص ویژگی‌ها و مزایای مدرسه هوشمند.ایجاد ساختار مدیریتی و اجرایی مدرسه هوشمند.فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی مدیران اداره آموزش و پرورش در رده‌های مختلف نسبت به الزامات مدرسه هوشمند .برنامه‌ریزی استفاده از تجهیزات شخصی دانش‌آموزان در منزل با توجه به محدودیت‌های دسترسی به تجهیزات در مدرسه.هماهنگی یرای تجهیز مدرسه به اینترنت پرسرعت.تجهیز مدرسه به حداقل امکانات مورد نیاز برای هوشمندسازی. در نظر گرفتن مکانیزم‌های انگیزشی برای تشویق معلمان و دانش‌آموزان فعال و خلاق در فرایند هوشمندسازی.آموزش و ارتقای مهارت‌های معلمان و دانش‌آموزان.تعامل گسترده با تولیدکنندگان نرم افزارها ومحتوای اموزشی برای برآوردن نیازهای مدرسه هوشمند (اونگ[2]، 2002).

2-17: ساختار تشکیلاتی مدرسه هوشمند

به منظور سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، نظارت و اجرای طرح هوشمند‌سازی مدارس کارگروه‌های راهبردی و راهبری فناوری اطلاعات وارتباطات درسطح وزارت / استان/ شهرستان / ناحیه و منطقه تشکیل می‌گردد.

1) کارگروه‌های راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت.

2) دبیرخانه و ستاد راهبری هوشمند‌سازی مدارس کشور در مرکز آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش.

3) کار گروه‌های راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح استان.

4) کار گروه‌های راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرستان/ ناحیه و منطقه.

5) کارشناس هوشمند‌سازی مدارس در ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها.

6) کارشناس هوشمندسازی مدارس در ادارات کل آموزش و پرورش ادارات آموزش و پرورش نواحی/ مناطق ( به منظور پیگیری و نظارت برطرح هوشمند سازی مدارس).

7) مدیر واحد آموزشی توانمند درحوزه مدیریت و با تجربه و موفّق در بکارگیری فناوری اطلاعات.

8) معاون فناوری اطلاعات مدارس و مجتمع‌هایی که در طرح هوشمند‌سازی مدارس قرارگرفته‌اند (جهت راهبری عملیاتی طرح هوشمند‌سازی در سطح مدرسه و مجتمع ها)

9) معلمان توانمند در اداره کلاس‌ها با رویکرد فناوری اطلاعات و ارتباطات.

10) کادر اجرایی توانمند در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات (جلالی و همکاران، 1388).

 


[1] - فناوری اطلاعات و ارتباطات

[2] Eng Tek Ong



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدرسه هوشمند چیست