توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحه:69
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
در هر پژوهش آشنایی با کارهای تحقیقاتی قبلی و نظریههای مربوط به موضوع و آگاهی از وجوه مشابهتها و تفاوتهای موضوع مورد مطالعه با آن ضروری به نظر میرسد. در واقع هیچ کس نمیتواند مدعی باشد که بضاعت علمیاش او را از خوشهچینی در این دستاوردها بینیاز میسازد. (کیوی و کامپنهود، 1370، ص36)
1-1-2 تحقیقات داخلی
- پژوهش « سرمایه اجتماعی شبکه و اینترنت» توسط عبدالله گیویان و احمد غلامی ناصرآبادی در سال 1388 انجام شده و در این تحقیق رابطه استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکهای کاربران اینترنت، بررسی میشود. بنا به ضرورت و مناسبت موضوع ، از روش پیمایشی با تکنیک مصاحبه حضوری استفاده شده است . مهمترین نتایج تحقیق بدین قرار است:
الف. رابطه مثبتی بین میزان استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکهای برقرار است.
ب. بین استفاده اجتماعی از اینترنت و افزایش سرمایه اجتماعی رابطه معناداری برقرار است
ج. بین نوع رشته تحصیلی پاسخگو و نوع استفاده از اینترنت رابطه معناداری برقرار نیست.( گیویان، غلامی ناصر آبادی، 1388 )
- در پژوهش « نقش رسانه در سرمایه اجتماعی » که توسط محمود یعقوبی دوست انجام شده ، به این نتیجه رسیده است که رادیو و تلویزیون تأثیر فراوانی بر مخاطبان دارند که این تأثیر از نیاز روزانه مردم به اطلاعات و اخبار جدید و پر کردن اوقات فراغتشان یا بهره گیری از آنها به وجود میآید. محقق بر کارکردی که رادیو و تلویزیون در زمینه تغییر نگرش و افکار و رفتار مخاطبان، تغییر فرهنگ عمومی، اثرگذاری بر باورهای مردم و هدایت افکار عمومی دارد و نیز کارکرد بالا بردن مشارکت سیاسی مردم و ... اشاره میکند و معتقد است که رادیو و تلویزیون ابزارهای دولتند و انتظار بر این است که اخبار و برنامههای آنها به تقویت برخی از شاخصهای سرمایه اجتماعی بپردازند. ( یعقوبی دوست ، بی تا )
- در پژوهش « میزان اعتماد مردم به بخش خبری رسانهها » توسط سمیرا کلهر با همکاری عباس عبدی در سال 1378 انجام شده ، محقق ضمن اشاره به کارکردهای متنوع رسانه ها در عرصه حیات اجتماعی به بحث در مورد مبانی تئوریک خود میپردازد. وی با استفاده از تئوری مازلو، به طرح ارتباط نیاز به امنیت و بروز احساس بی اعتمادی میپردازد. نبود امنیت نسبت به محیط، منجر به بی اعتمادی به نظام سیاسی میگردد. در این تحقیق میزان استفاده از رادیو، مطالعه روزنامه، نحوه کسب خبر و میزان علاقه به انواع خبر مورد توجه بوده است. از این رو رسانههای مورد بررسی علاوه بر رادیو و تلویزیون، شامل مطبوعات و هفته نامههای خبری نیز هست. این پژوهش در پنج شهر تهران، تبریز، مشهد، بوشهر، بندرعباس با نمونه آماری 729 نفر انجام شده و جامعه آماری آن شامل افراد 20 تا 34 سال بوده است. در این پژوهش ادعا شده است که میزان اعتماد مردم به تلویزیون و اخبار آن 18 درصد است . ( کلهر، 1378، 46 )
- اعتماد به تلویزیون و عوامل موثر بر آن، پژوهشی است از علی اصغر پورمحمدی(1377)، محقق پس از ذکر کارکردهای سیاسی-اجتماعی اعتماد و تعریف این متغیر به تبیین تئوریک آن پرداخته و از نظریات افرادی چون گیدنر، هابز، مارکس، لاهمن، پارسونز و چلبی استفاده کرده است. مدل تحقیق محقق در این بررسی سه دسته عوامل را شامل می شود: عوامل ساختاری برونسازمانی، عوامل درونسازمانی و عوامل فردی. هر کدام از این عوامل دارای مولفهها و شاخصهای جزییتری است. برای سنجش متغیر وابسته، یعنی میزان اعتماد به تلویزیون، از تکنیک برش قطبین و طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مردم عادی ساکن در مناطق 6، 3 و 16 تهران هستند که 600 نفر آنها با روش خوشه ای انتخاب شدهاند.
نتایج کلی این تحقیق:
-میانگین احساس تعلق به تلویزیون 74/3 (بالاتر از متوسط) برآورد شده است.
-میانگین ارزیابی پاسخگویان از میزان سهیم شدن آنها در تصمیمات و برنامهریزی تلویزیون 09/2 است
-ارزیابی از میزان صداقت تلویزیون 2/3 می باشد (بالاتر از متوسط)
-ارزیابی کلی اعتماد به تلویزیون در حد بالاست. (05/56)
-شاخص کلی اعتماد به تلویزیون (3/21) در حد زیاد و بسیار زیاد است
-تلویزیون بعنوان گروه مرجع، تاثیر نسبتاً شدیدی در میزان اعتماد به خود تلویزیون داشته است. (جوادییگانه، فروزان و قنبری، 1384، ص149)
- بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن و چگونگی نقش رسانهها در افزایش آن
عنوان نظرسنجی است که توسط احمد عبدالملکی در سال 1386 انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شد و بر اساس آن از 840 نفر از افراد 18 سال و بالاتر ساکن شهر تهران که به شیوه نمونهگیری خوشهای سه مرحله انتخاب شدهاند، در تاریخ 13/5/86 مصاحبه حضوری به عمل آمد. نتایج این تحقیق به شرح ذیل است:
1- بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 8/64 درصد پاسخگویان، در حد خیلی زیاد و زیاد معتقد بودهاند امروزه کمتر میتوان به دیگران اعتماد کرد. اعضای خانواده 92 درصد، بستگان 4/47، دوستان و آشنایان 4/23، بیشترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند.
2- در بین مشاغل مختلف، معلمان 9/72 درصد، پزشکان 6/59 و نیروی انتظامی 2/59 بیشترین و بازاریان 6/12، مغازهدارها 2/19 و مشاغل فنی 4/21، کمترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند.
3- جلب اعتماد مردم به رسانهها 7/26 درصد، تولید برنامه (فیلم و سریال) در زمینه اعتماد 1/23 و تولید برنامههای آموزشی و میطگرد 9/11، مهمترین پیشنهادهای پاسخگویان برای افزایش اعتماد به یکدیگر به وسیله صدا و سیما است.
4- پنداشت فرد از وضعیت ساختاری جامعه، مهمترین عاملی است که تعیین کننده میزان اعتماد فرد است. از نظر پاسخگویان، شاخص وضعیت ساختاری جامعه از ترکیب چهار شاخص میزان رعایت هنجارها، میطان پاسخگویی نهادها به مردم، میزان شفافیت نهادها و میزان ثبات جامعه به دست آمده است.
5- هرچه احساس موفقیت فرد در زندگی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. با افزایش سن، اعتماد اجتماعی فرد افزایش مییابد. مردان بیشتر از زنان، به دیگران اعتماد میکنند.
6- با افزایش تحصیلات، اعتماد اجتماعی افراد کاهش مییابد. هرچه اعتماد فرد به کار گروهی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. ( حسینپور، 1389، ص137)
- وسایل ارتباطجمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی[1]
این پژوهش توسط فرامرز رفیعپور در سال 1378 انجام گرفته است. در این تحقیق، اثرات چند فیلم سینمایی، چند سریال، ویدئو و چند روزنامه بر روی ارزشهای مخاطبان آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، در جریان انتقال ارزشهای سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی از 1365 به 1375، تغییر مسیر کلی اتفاق افتاده است، به نحوی که ارزشهای انتقالی در سال 1375، دال بر ترویج فرهنگ مادی، ارزشهای مادی و رفاهگرایی است. از دید محقق، آزادسازی ویدئو سبب گسترش فرهنگ موجود در فیلمهای خارجی شد و باعث کاهش تقلید و پایبندی آنها به ارزشهای دینی شده است.
[1]. Social Values
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحه:19
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
سلامتی عبارت است از تأمین رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی ، نه فقط عضو .به این ترتیب کسی را که (صرفاً) بیماری جسمی نداشته باشد ، نمی توان فرد سالمی دانست ، بلکه شخص سالم کسی است که از سلامت روانی نیز برخوردار و از جهت اجتماعی نیز در آسایش باشد، زیرا پژوهش های علمی نشان داده است که ممکن است ریشه و علت بسیاری از ناتوانایی های جسمی ، نابسامانی های فکری و عاطفی باشد مثلاً امروزه معتقدند که دلهره ها و بسیاری از احساسات عاطفی انسان می تواند عامل مهمی در ایجاد زخم معده باشد (شعاری نژاد، 1387).
از آنجا که فرایند تولید نیروی انسانی ناسالم و پریشان حال بخشی از آفات توسعه پایدار یک جامعه بویژه در پویایی سازمانی است، به همین دلیل هیچ پدیدهای به اندازه سلامت عمومی نمیتواند در فرآیند توسعه مؤثر باشد، بنابراین، برنامهریزی برای تأمین سلامت کارکنان از سویی به سلامت روانی اجتماعی کارکنان و از سویی دیگر به اهداف توسعه صنعتی و تولید بهتر کمک میکند(بیان زاده،1378).
روان پزشکی و روانشناسی نوین رفتار بهنجار را معادل سلامت روانی و رفتار نابهنجار و غیرعادی را معادل بیماری روانی بکار برده است(بیان زاده ،1378).
سلامت روانی یکی از مؤلفه های سلامت عمومی است و عبارتند از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب(میلانی فر،1387). یکی از مقولههای مهم در مباحث روان شناسی، روان پزشکی و جامعهشناسی است. توجه به پدیده روانی-اجتماعی نه تنها زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادهای نهفته را فراهم میکند، بلکه در بهبود سلامت عمومی نیز مؤثر خواهد بود همان طور که می دانیم گاهی محرک های روانی-اجتماعی موجب فشار روانی میشوند و این فشار روانی مستقیماً برنظام هورمونی و دستگاه ایمنی بدن تأثیر میگذارد(بخشی سورشجانی،1389).
2-2-1-تعریف سلامت [1]
سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تأثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد(ناییدو و ویلز[2]،2000).ضمن اینکه سلامتی یک روند پویا است و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد (کار جووآن[3]،2000). قدیمی ترین تعریفی که از سلامتی شده است عبارتست از بیمار نبودن (ناییدو و ویلز،2001).
در طب سنتی برای انسان چهار طبع مخالف دموی، بلغمی، صفراوی و سوداوی قائل بودند و اعتقاد داشتند که هرگاه این چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زمانی که تعادل میان طبایع چهارگانه مختل شود بیماری عارض میشود. فرهنگ وبستر [4] سلامتی را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی میداند. فرهنگ آکسفورد[5] سلامتی را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود میداند (کی پارکز[6]،2005).
2-2-2- تعریف سلامت (نرمال) از دیدگاه آماری
معمولاً براساس توزیع فراوانی، افراد را به دو جمعیت طبیعی و غیرطبیعی (بیمار و سالم) تقسیم میکنند به فراوان ترین رویداد یا عادی ترین حالت، طبیعی اطلاق میشود. در الگوی آماری تمام مقادیر کمتر و بیشتر از دو انحراف معیار از میانگین، غیر طبیعی است (با فرض توزیع نرمال)( بیگل هول و کجلستروم،1371).
2-2-3- معایب تعریف آماری نرمال
- باید برای هر جامعه جداگانه تعیین شود (خصوصیاتی مثل قد و وزن).
- تمام صفات تابع توزیع نرمال نیستند.
- گاهی شایع بودن یک صفت ناهنجار بخصوص در بعد روانی و یا اجتماعی باعث میشود که به عنوان یک وضعیت نرمال و طبیعی تلقی گردد.
به هر حال نهایتاً باید گفت مفهوم سلامتی، مطلق نبوده و نسبی است و هر فرد در مقایسه خود با شرایط قبلی اش و یا مقایسه خود با دیگـران آنرا معنـی میکنـد و در زمانها و مکانهای مختلف ممکن است مفهوم آن متفاوت باشد. اگر بخواهیم یک تعریف عملی و عینی از سلامتی ارائه دهیم باید بگوییم سلامتی عبارتست از فقدان بیماری و داشتن تعادل جسمی و روانی.
2-2-4- تعریف سلامت از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت
سلامت عبارتست از برخورداری از آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو (لست جام[7]،1992).
جالب توجه است که حکیم نظامی در کتاب پنج گنج خود، با بهرهگیری از ایجاز شعر فارسی، تعریف طولانی سازمان جهانی بهداشت را با دو کلمه سلامت = آسودگی (سلامت به اقلیم آسودگیست) بیان نموده است.
[1] . Health
[2] . Naidoo ,wills
[3] . Kerr Joanne
[4] . Webster
[5] . Oxford
[6] . K. Parks
[7] . Last John
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحه:37
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد(کدیور،1380)و اصطلاح یادگیری خودتنظیمی از 1980 رایج شد. این اصطلاح بر خودمختاری و مسئولیت پذیری دانشجویان برای پیشبرد یادگیری خودشان تأکید می کند (پاریس[1]، 2003) (به نقل از نیکدل، 1385). خود تنظیمی فرایندی است که در آن دانــــش آموز هدف هایی را برای یادگیری خود بر می گزیند،سپس می کوشد تا شناخت ، انگیزش و رفتار خود را کنترل و تنظیم نمایدو بر آن نظارت کند. خودتنظیمی شامل یک رهبری شناختی است که مستلزم عواملی است از قبیل: انطباق ها و تصمیم گیری های مداوم، آگاهی برای کسب برداشتی معتبر و هوشمند از موقعیت و آمادگی برای بازتاب آنچه در فعالیتهای تحصیـــــلی و به طــور کلی در زندگی، باید انجــــام شود، آنچه انجام می شود، و آنچه انجام شده است. اکتساب این مهارت لزوماً با رشد طبیعی مرتبط نیست و همانند دیگر تواناییها یا ظرفیتها، باید بطور آشکار آموخته شود (زیمرمن و شانک[2] 1994 به نقل از لیزراگا[3]، 2003)( نیکدل ،1385)
به باور زیمرمن (1999) یادگیرندگان مستقـــل نیاز به توجه کمتـری از طرف معلمـــان دارند. آنها می دانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آنها از توانایی هایشان در حیطه های خاص ، ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلی شان می دانند. این دانشجویان اراده دارند و به همین دلیل می توان آنها را یادگیرندگان خود تنظیم نامید (کارشکی ومحسنی، 1391).
خودتنظیمی فرآیند ارزشمندی است زیرا بر این که چگونه «خود» عامل ایجاد اهداف یادگیری و نیز انتخاب راهبردها می شود و نیز این که چگونه برداشت هر فرد از خود وتکلیف بر کیفیت یادگیری متعاقب آن تاثیر می گذارد، تاکید می کند(پاریس ، 2003)
خودتنظیمی سه ویژگی اساسی دارد: 1- آگاهی از تفکر 2- کاربرد راهبردها 3- انگیزش مداوم. آگاهی از تفکر سنجش از خودتنظیمی است که شامل اندیشیدن و تحلیل موثر یک فرد از عادتهای تفکر خود است. کاربرد راهبردها شامل خزانه رو به رشد راهبردهای فرد برای یادگیری، مطالعه، کنترل هیجانات، پیگیری اهداف و کاربرد این راهبردها است.
انگیزش مداوم سومین ویژگی یادگیری خود تنظیمی است زیرا یادگیری نیازمند انتخاب و تلاش مداوم است. (پاریس، 2003)
یادگیرنده های خودتنظیم راهکارهای شناختی مناسب را به کار می گیرند و از نظر تحصیلی انگیزه لازم را دارند. دانشجویانی که در یادگیری خود تنظیمی فعالند از راهکارهای شناختی یادگیری از قبیل تکرار منظم، بسط و سازماندهی یادگیری، مدیریت بر زمان و برنامه ریزی زمانی، هدف گذاری کنترل خود و خود ارزیابی نسبت به دیگران برتری دارند. (اشنایدر و دیگران[4]، 1989، به نقل از غلامی 1383).
2-2-1- مولفه های خودتنظیمی
یکی از مسائل مهم در بررسی یادگیری خودتنظیمی، اختلاف نظر در نوع مولفه های تشکیل دهنده آن است. بعضی ازنظریه ها ، به تفکیک و طبقه بندی راهبردهای خاص یادگیری به عنوان مولفه های تاکید می کنند(مانند پینترچ ،1999) ، برای بعضی نیز ، مولفه های انگیزشی و خودتعیین گرانه خودتنظیمی مهم است مانند طرفداران نظریه خودتعیین گری و برای برخی دیگر از نظریه های جدیدتر ، یکپارچه کردن مولفه های شناختی ، انگیزش ، عاطفی و محیطی (مانند پینتریچ ،2004) و یا فرایندهای چرخه ای خودتنظیمی (مانند زیمرمن ،1999) مهم می باشد.
پینتریچ (1999) در تحقیقی با هدف بررسی نقش باورهای انگیزشی در بهبود و تقویت خودتنظیمی ،مولفه هایی را نیز مطرح می کند. او معتقد است در اکثر الگوها یکی از جنبه های مهم، کاربرد راهبردهای شناختی و فراشناختی گوناگون توسط دانشجویان برای کنترل و تنظیم یادگیری شان است . الگوی او شامل سه دسته کلی راهبرد است: راهبردهای شناختی ، راهبردهای خوتنظیمی برای کنترل شناخت (فراشناخت) و راهبردهای مدیریت منابع.
راهبردهای شناختی ، در خدمت ایجاد و افزایش دانش و فرایند های شناختی هستند . راهبردهای یادشده شامل چندین راهبرد است. که وین اشتاین و مایر (1986) آنها را شامل یادآوری ، بسط و سازماندهی می داند. این راهبردها با عملکرد تحصیلی رابطه دارند . راهبردهای یادآوری شامل از برخوانی جملات برای یادگیری ، حرف زدن با صدای بلند هنگام خواندن یک متن ، برجسته کردن و خط کشی زیر مطالب مهم با روش نسبتاً فعال و نه سطحی است. راهبردهای بسط شامل تبیین ، تفسیر و خلاصه کردن مواد برای آموختن ، قیاس کردن ، یادداشت برداری خلاقانه و پاسخ دهی است (وینیستون و مایر،1986). راهبرد سازماندهی ، مربوط به پردازش عمیق ، که شامل رفتارهایی همچون انتخاب ایده اصلی متن ، خط کشی ، برجسته کردن متن یا مواد برای آموختن ، استفاده از فنون مختلف برای انتخاب و سازماندهی ایده های موجود در تکالیف ، طراحی و آماده کردن شبکه یا نقشه ای از ایده های مهم ، شناسایی ساختارهای نثر ی توضیح و تفسیر متن است.
[1]- paris
[2]- Shank
[3]- Lizarragga
[4]- Ashnider
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحه:26
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
انتقال دانستنیها، اطلاعات و مهارتهای مورد نیاز به فرد، به شرطی که در او تغییر ایجاد کند.
تغییر دانستههای کارمندان، چگونگی انجام دادن کار آنها، نگرشهای آنان نسبت به کار یا تعاملات آنها با همکاران یا سرپرستان است.
آموزش ضمن خدمت مجموعه فعالیتهای آموزشی، نیازسنجی و برنامهریزی شده به منظور اصلاح و بالا بردن دانش، مهارتها، نگرشها و رفتارهای اعضای سازمان برای انجام دادن وظایف محولهی سازمانی است.
2-7-1 اهداف آموزش ضمن خدمت
برای آموزش های ضمن خدمت اهداف اولیه ای را به شرح زیر می توان ذکر کرد که البته جهت گیری های کلی آن نشان می دهد و بالطبع اهداف ویژه ی آن در سازمان های مختلف متفاوت خواهد بود:
افزایش توانایی حرفه ای و پرورش توانایی های بالقوه برای وظایف و کارهای روزمرهآماده کردن کارکنان برای تصدی وظایف و مسؤولیت های جدیدارتقای سطح مهارت های شغلی کارکنان اداری و آموزشیایجاد رفتار مطلوب و متناسب با ارزش های پایدار جامعهافزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان ایجاد روحیه همکاری بین کارکنان برای تحقق بخشیدن به اهداف سازمانایجاد زمینه های استفاده از حداکثر منابع موجود انسانی به منظور دستیابی به اهداف و سیاست های سازمانبه هنگام سازی آموزش نیروی انسانی به منظور ارتقای سطح اطلاعاتشان و نیز زمینه های رشد و خلاقیت و نوآوری ها (فتحی واجارگاه،1387). نقش وزارت آموزش و پرورش تأمین آموزش معلمانی است که در طول آموزش ضمن خدمت نیاز دارند که هدف اساسی آموزش ضمن خدمت توانا ساختن افراد است تا در حرفه شان موفق شوند، حرف های بودن را گسترش دهند، خودشان را با تغییرات و موقعیت های جدید در حرفه شان وفق دهند و عملکردهای لازم را در مواجه شدن با احتیاجات دانش آموزان بهبود بخشند و این که برنامه های آموزش ضمن خدمت باید برای رسیدگی به تغییرات رفتاری و برنامه ای که کیفیت آموزش را در مدرسه بهبود می بخشد طراحی می شود (آیسگل آلتون و بیلگ گوک[1]،2010)2-7-2 ضرورت آموختن ضمن خدمت
ضرورت آموزش ضمن خدمت را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
1-وجود تغییرات در سیاستها و برنامهها و خط مشیهای سازمان و لزوم هماهنگ و متناسب سازی افراد با آن.
2- لزوم کسب مهارتهای شغلی برای اشتغال و قبول مسؤولیت در پستها.
3- دگرگونی در نظام اجتماعی و لزوم هماهنگ سازی نیروی انسانی موجود با ارزشهای مطلوب و مورد قبول.
4- ضرورتهای معدود، بنا به مقتضیات مکان و زمان، مانند آموزش تمام کارکنان.
2-7-3 فواید آموزش ضمن خدمت
1-دانش و مهارتهای شغلی را در تمام ردههای سازمانی بهبود میبخشد.
2- جوّ مناسبی برای رشد و ارتباط به وجود میآورد.
3- توانایی یادگیری را در فرد افزایش میدهد.
4- ترس از دست زدن به وظایف جدید را در فرد کاهش میدهد.
5- روحیهی گروهی را بهبود میبخشد.
6- بالندگی سازمانی را گسترش میدهد.
از آنجا که نیروی انسانی مهمترین رکن هر جامعه است، یکی از مهمترین و مؤثرترین راههایی که میتوان از طریق آن به آرمانهای بلند جامعه و اهداف توسعهی پایدار، جامهی عمل پوشاند، آموزش و بهسازی منابع انسانی است.
نقش آموزش و بهسازی در توسعهی همه جانبهی جامعه کاملا روشن است. زیرا برای پیشرفت و حیات و پایداری و رشد هر جامعه، باید به توسعه دست یافت و توسعه نیز باید از ابتدا به دست توانای معلمان، که خود جزئی از نیروی انسانی، به شمار میآیند و کلید پرورش نیروی انسانی آینده را در دست دارند، صورت گیرد (برهمت، 1385).
2-7-4 تاریخچه آموزش ضمن خدمت
آموزش ضمن خدمت: چشم انداز جهانی
آموزش ضمن خدمت در مفهوم سنتی، که به معنای انتقال مجموعه ای از مهارت ها و فنون به شکل استاد- شاگردی است، سابقه ای بسیار طولانی دارد (یونسکو[2]، 1988). آن چه موجبات توجه بنیادی به آموزش ضمن خدمت به مفهوم جدید را ایجاد و تسهیل کرد، گسترده تغییر و تحولاتی بود که دستاوردهای مهمی بخصوص در قلمرو فناوری به همراه داشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که توجه به نارسایی های آموزش ضمن خدمت سنتی و لزوم تجدید ساختار آموزش کارکنان امری است که عموماً با انقلاب صنعتی پا گرفته و پس از آن توسعه یافته است.
علاوه براین، انقلاب علمی و فنی که از اوایل قرن بیستم آغاز شد، تأثیر عظیمی بر تمام ابعاد زندگی اجتماعی گذاشت و تغییر و تحولات عمیقی را در زمینه اقتصاد، فناوری و علوم را به ارمغان آورد. این تغییر و تحولات نیازمند آن بود که آموزش و پرورش به معنای اََََََََََََََََََََََََعم، و آموزش نیروی انسانی به معنی اخص مورد تجدید نظر قرار گیرد. توسعه اقتصادی نیازمند کارگران آموزش دیده بود. با وجود این، آموزش و پرورش در این دوران به طور عمده معطوف به تحصیلات ابتدایی بوده است، زیرا قبل از این شرایط، به کارگرانی که دارای تحصیلات عالی باشند، نیاز اندکی وجود داشت و حتی مشاغل نیز پیچیدگی معاصر را نداشتند. معمولاً صنعتگران بر صنایع حکم فرما بودند و در ممالک توسعه یافته نیز این افراد رموز صنعتی را برای خود حفظ می کردند و آن چه در کوران تجربه آموخته بودند از نسلی به نسل دیگر منتقل می کردند (یونسکو، 1989) طبیعی است در چنین شرایطی تحصیلات رسمی ابتدایی برای ورود به مشاغل کافی بود و آموزش های ضمن خدمت نیز با ماهیت استادی – شاگردی می توانست افراد را با مهارت های مورد نیاز آشنا سازد.
1-Aysegul Altun , Bilge Gok
[2]- UNESCO
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحه:29
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
در رابطه با ارزیابی عملکرد، تعاریف مختلفی ارائه گردیده است که به چند مورد اشاره میشود:
-ارزیابی عملکرد عبارت است از سنجش سیستماتیک و منظم کار افراد در رابطه با نحوه انجام وظیفه آن ها در مشاغل محوله و تعیین پتانسیل موجود در آن ها جهت رشد و بهبود (میرسپاسی،35:1386).
ارزیابی عملکرد در بعد سازمانی معمولا مترادف با اثر بخشی فعّالیّتها است. منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارا بودن فعّالیّتها و عملیات است (رحیمی،1385).
-ارزیابی عملکرد به فرآیند سنجش و اندازهگیری عملکرد دستگاهها در دورهای مشخّص بهگونهای که انتظارات و شاخصهای مورد قضاوت برای دستگاه ارزیابی شونده شفاف و از قبل از آن ابلاغ شده باشد، اطلاق میگردد (طبرسا،4:1378).
وردر و دیویس معتقدند: ارزیابی عملکرد فرآیندی است که عملکرد شاغل با آن اندازهگیری میشود و هنگامی که درست انجام شود کارکنان، سرپرستان، مدیران و نهایتاً سازمان از آن بهرهمند خواهد شد. کاسیو ارزیابی عملکرد را توصیف نظامدار نقاط قوّت و ضعف عملکرد فرد یا گروه در رابطه با اجرای وظایف محوله تعریف میکند.
ارزیابی عملکرد در بعد نحوه استفاده از منابع و امکانات در قالب شاخصهای کارایی بیان میشود. اگر در سادهترین تعریف، نسبت داده به ستاده را کارایی بدانیم، نظام ارزیابی عملکرد در واقع میزان کارایی تصمیمات مدیریّت در خصوص استفاده بهینه از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار میدهد.
2-13- تاریخچه ارزیابی عملکرد
در سال 1354 براساس اصلاحیه مورخ28/12/1353 قانون استخدام کشوری و به موجب بند ۶ قسمت ب ماده ۶۰۴ قانون مذکور وظیفه ارزشیابی و کارایی در دستگاههای اجرایی کشور، به منظور راهنمایی آن ها در جهت برقراری روشهای صحیح اداری و اصول مدیریّت و گزارش آن به نخست وزیر، به سازمان اموراداری و استخدامی کشور منتقل و در پی آن دفتر ارزشیابی سازمان های دولتی تشکیل شد. در سال ۱۳۵۹ دفتر ارزشیابی سازمان های دولتی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور منحل و اقدامّات مربوط به ارزیابی کارایی و عملکرد دستگاههای اجرایی تا سال ۱۳۷۶متوقف شد. در سال ۱۳۷۹ نیز پس از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری واستخدامی کشور و تشکیل سازمان مدیریّت و برنامهریزی کشور، این وظیفه بر عهده دفتر ارزیابی عملکرد سازمان مدیریّت و برنامهریزی کشور گذاشته شد. (البته اکنون با انحلال سازمان مدیریّت این وظیفه به عهده معاونت راهبردی ریاست جمهوری گذاشته شده است).
2-14- انواع ارزیابی
ارزیابی به دو نوع کلی طبقهبندی میشود ( ارزیابی آیندهنگر،ارزیابی گذشته نگر). ارزیابی آیندهنگر، همان طور که از نامش پیداست نوعی ارزیابی است که اولاً قبل از تهیه برنامه انجام میشود، ثانیاً برای تعیین منطقی بودن یا حقانیت ایجاد برنامه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی آینده نگر مشخّص میکند که آیا مسئله و نیازی وجود دارد که حقانیت ایجاد برنامهای برای حل یا تأمین آن را توجیه کند و به این سؤال نیز پاسخ
میدهد که در صورت اجرا نشدن برنامه مورد بحث، جامعه با چه پیامدهای منفی مواجه میشود. ارزیابی گذشته نگر برخلاف ارزیابی آینده نگر پس از اجرا یا تکمیل برنامه انجام میگیرد. ارزیابی گذشته نگر به دو دسته طبقهبندی میشود( ارزیابی تکوینی، ارزیابی تجمیعی)
2-15- اهداف ارزیابی عملکرد
کنترل مداوم جریان امور در سازمان و استقرار چرخه مدیریّت بهرهوری.-شناسایی نقاط ضعف و قوّت و مشکلات سازمان و تلاش در جهت شکوفایی و افزایش قابلیتها و اصلاح فعّالیّتها، بهبود تصمیمگیری در مورد حوزه و عمق فعّالیّتها، برنامهها و اهداف آینده دولت، بهبود تخصیص منابع و استفاده بهتر از امکانات و منابع انسانی در جهت اجرای برنامههای مصوب، ارتقای پاسخگویی در مورد عملکرد برنامهها، ارتقای توانمندی سازمان در ارائه کمی وکیفی خدمات و رقابت پذیری در فضای ملی و بینالمللی، هدف نهایی از عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است.