فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :13
مقدمه
تاریخ یا علم گذشته نگری و استفاده از تجربیات و مطالعات و دستورات بزرگان چشمهایست جوشنده که هیچگاه خشکی و سستی و فتوری در آن راه نیابد و بشر از این راه موفق به کسب معلومات و به دست آوردن علوم مختلف گردیده زیرا تنها علمی که دربارة گذشتگان و آثار آنان بحث نموده علم تاریخ است، البته با توجه به اینکه هر وقت تاریخ در ادبیات یا علوم یا سیاست یا مسلک و طریقت یا دین و مذهب یا سرگذشت و زندگی افراد مختلف مطلبی را مورد طرح و بررسی قرار میدهد نتیجهاش دربارة همان موضوع مطرح شده قابل توجه و دقت می باشد. یکی از بزرگان جهان که نامش برای همیشه در تاریخ ادیان و علوم و فنون ادب و سیاست (روش مملکت داری) باقی خواهند بود و نظیرش در خودش باید جستجو شود علی بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف است. علی تنها فردی است در جهان، که در خانة خدا به دنیا آمد و در خانة خدا رخت از این جهان بر بست و بجنان جاودانی شتافت.وجود علی تنها برای اسلام مفید نیست بلکه برای تمام جهان و جهانیان از هر نژاد و رنگی که باشند گنجی گرانمایه و دولتی پاینده است.
تعداد صفحات: 89 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش
بخش اول: عدالت... 16
2-1- بررسی نظریه های پیرامون عدالت سازمانی.. 16
2-1-1 معنای لغوی عدالت... 16
2-1-2 بحث مفهومی و اصطلاحی عدالت... 17
2-1-2-1 عدالت در قرآن. 17
2-1-2-2 عدالت در سیرهی نبوی.. 18
2-1-2-3 عدالت در اندیشه سیاسی امام علی (ع) 22
2-1-2-4 عدالت از نظر افلاطون. 23
2-1-2-5 عدالت از دیدگاه شهید مطهری.. 23
2-1-3 عدالت صوری و ماهوی.. 26
2-1-4 عدالت طبیعی و حقوقی.. 26
2-1-5 مروری بر مبانی عدالت در فلسفه اجتماعی غرب... 26
2-1-5-1 یونان باستان. 26
2-1-5-2 اروپای پس از رنسانس... 27
2-1-5-3 غرب معاصر. 27
2-1-5-4 گستره عدالت در فرهنگ اسلامی.. 28
2-1-5-5 فلسفه. 28
2-1-5-6 اخلاق.. 28
2-1-5-7 فقه. 28
2-1-5-8 اجتماع و سیاست... 29
2-1-6 موانع استقرار عدالت... 29
2-1-7 عدالت اجتماعی.. 29
2-1-8 ابعاد عدالت اجتماعی.. 31
2-1-8-1 برابری و مساوات... 31
2-1-8-2 قانون مندی.. 31
2-1-9 راهکارهای تامین عدالت اجتماعی.. 32
2-1-9-1 قانون صحیح.. 32
2-1-9-2 قانون گرایی.. 32
2-1-9-3 اخلاق.. 32
2-1-9-4 شایسته سالاری.. 33
2-1-9-5 نظارت اجتماعی.. 33
2-1-9-6 پیوند استوار حکومت و ملت... 34
2-1-9-7 زی مردمی داشتن کاگزاران نظام. 34
2-1-9-8 مبارزه با ستمگران. 34
2-1-10 مفهوم عدالت سازمانی.. 34
2-1-11 تعریف عدالت سازمانی.. 36
2-1-12 مدل عمومی عدالت سازمانی.. 37
2-1-13 ابعاد عدالت در سازمان. 37
2-1-13-1 عدالت توزیعی.. 38
2-1-13-1-1 نظریه برابری.. 40
2-1-13-1-2 واکنشهای افراد در مقابل برابری و نابرابری ادراک شده 41
2-1-13-1-3 کاربردهای مدیریتی نظریه برابری.. 43
2-1-13-1-4 مدل قضاوت عادلانه. 44
2-1-13-1-5 معیارهای عدالت توزیعی.. 44
2-1-13-2 عدالت رویه ای.. 45
2-1-13-2-1 راهکارهای درک عادلانه رویه ها 46
2-1-13-3 عدالت تعاملی.. 47
2-1-14 طبقهبندی گرین برگ از عدالت... 48
2-1-15 کانون های عدالت سازمانی.. 49
2-1-16 عوامل مؤثر بر درک عدالت در سازمان. 50
2-1-16-1 پیامدهایی که شخص از سازمان دریافت می کند. 50
2-1-16-2 رویه های سازمانی.. 50
2-1-16-3 خصوصیات ادراک کننده 51
2-1-16-4 ویژگی های شخصیتی.. 51
2-1-16-5 ویژگی های جمعیت شناسی.. 51
2-1-17 نتایج حاصل از درک عدالت در سازمان. 52
2-1-17-1 عملکرد کاری.. 52
2-1-17-2 رفتار شهروندی سازمانی.. 53
2-1-17-3 رفتار خلاف انتظار و ترک شغل.. 53
2-1-17-4 واکنش های نگرشی و احساسی نسبت به پیامدهای خاص، سازمان و سرپرست... 53
2-1-17-5 افزایش تعهد سازمانی.. 53
2-1-17-6 رضایت شغلی و رضایت مشتری.. 54
2-1-18 قوانین شش گانه برای استقرار عدالت سازمانی.. 56
2-1-19 مدیریت منابع انسانی و عنصر عدالت... 56
2-1-19-1 عدالت در استخدام افراد سازمان. 56
2-1-19-2 عدالت در طراحی نظام جبران خدمات... 57
2-1-19-3 عدالت در آموزش کارکنان. 58
2-1-19-4 عدالت در طراحی سیستم های انضباطی.. 58
2-1-19-5 عدالت در اخراج کارکنان. 59
2-1-19-6 عدالت در طراحی نظامِ ارزیابی کارکنان (تعیین شایستگی) 59
2-1-20 موانع اجرای تحقق عدالت سازمانی.. 60
2-1-20-1 تعریف نشدن اهداف و استراتژی ها بر محور عدالت... 60
2-1-20-2 محیط.. 61
2-1-20-3 اندازه سازمان. 61
2-1-20-4 ساخت قدرت و کنترل. 62
2-1-20-5 موانع آگاهانه. 63
2-1-20-6 موانع نا آگاهانه ( سوء ادراکات) 63
بخش دوم: انگیزش... 65
2-2- تعریف انگیزش... 65
2-2-1 انگیزش و رفتار. 67
2-2-2 تأثیر انگیزه 67
2-2-3 نیاز و انگیزش... 67
2-2-4 نیازهای ناخودآگاه 68
2-2-5 ابعاد انگیزش... 68
2-2-6 تأثیر انگیزه بر عملکرد. 68
2-2-7 نگرشی اسلامی به بحث انگیزش... 69
2-2-7-1 انسان بر سر دو راهی.. 69
2-2-7-2 رابطهی انگیزش و خیر و شر. 69
2-2-7-3 نیازهای مادی.. 70
2-2-7-4 جاذبههای معنوی.. 70
2-2-8 کلیدهای اصلی اداره و رهبری انگیزش کارکنان. 71
2-2-9 نقش انگیزش در سازمان ها 72
2-2-10 ضرورت شناخت نیازها 72
2-2-11 تعریف نیاز. 73
2-2-12 مشخصات نیازها 73
2-2-13 مدیر مسلمان و انگیزشها 74
2-2-14 اسلام و انگیزش برای تأمین نیازمندیها 74
2-2-15 تئوریهای نیاز در انگیزش... 75
2-2-15-1 سلسله مراتب نیازهای مازلو. 75
2-2-15-2 نظریه ERG آلدرفر. 76
2-2-15-3 نظریهی دو عاملی هرزبرگ... 77
2-2-15-4 نظریه نیازهای سه گانه. 77
2-2-15-5 ترکیب دیدگاههای مختلف نیاز. 78
2-2-15-6 نظریهی انتظار و احتمال. 78
2-2-15-7 نظریه برابری.. 79
2-2-15-8 نظریه X و نظریه Y.. 79
2-2-15-9 نظریه هدفگذاری.. 80
2-2-15-10 نظریه اسناد. 80
2-2-15-11 تئوری z اوچی.. 81
2-2-15-12 نظریه تقویت... 81
2-2-16 از مفاهیم انگیزش چگونه در سازمانها استفاده میشود؟. 83
2-2-16-1 استفاده از انگیزندهها 83
2-3- بررسی تحقیقهای انجام شده 84
2-3-1 بررسی تحقیقات انجام شده در مورد عدالت سازمانی.. 84
2-3-1-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 84
2-3-2-2 تحقیقات انجام شده در خارج کشور. 86
2-3-2 بررسی تحقیقات انجام شده در مورد انگیزش... 88
2-3-2-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 88
-3-2-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 91
منابع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27
فهرست و توضیحات:
مقدمه
اخلاق و عدالت
مفهوم عدالت در اندیشه سنتی
مفهوم عدالت در اندیشه مدرن
رقابت، فقر و نابرابری
آزادی و مسئولیت
نتیجه فصل اخلاق و عدالت
عدالت اجتماعی و اقتصاد بازار
نظم خود جوش
جایگاه عدالت در نظم اقتصاد آزاد
عدالت و جامعه به سامان
نتیجه فصل عدالت اجتماعی و اقتصاد بازار
دولت و عدالت اجتماعی
گسترش حقوق و آزادی های اساسی
تأمین حقوق مالکیت به طور روشن و مشخص
تأمین آزادی های اساسی
فراهم ساختن فرصت های برابر
مقابله با تبعیض های اجتماعی
بهبود بخشیدن به ساز و کار بازار در رقابت
توانمندسازی
سیاست های مستقیم کاهش فقر و باز تویع در آمد
آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی در اقتصاد دستوری
گذار از اقتصاد دستوری به اقتصاد آزاد
جمع بندی و نتیجه گیری
اظهار نظر نگارنده
مقدمه
عدالت اجتماعی از اصطلاحاتی است که شاید بیش از هر اصطلاح دیگری مورد تأکید سیاستمداران کشور قرار گرفته است. متون سیاستگذاری معمولاً در مقدمه به موضوع عدالت اجتماعی اشاره می کنند و بر اهمیت آن تأکید می ورزند. حفظ ابهام در رابطه با موضوع عدالت اجتماعی و کلی گویی در آن، فرصتی را در اختیار سیاستمداران قرار داده است تا بتوانند براساس برداشت های عام پسند، از آن بهره برداری کنند و سیاست های مورد نظر خود را با توجیه عدالتگرا بودن به اجرا در آورند.
کتاب « اقتصاد و عدالت اجتماعی» به مفهوم عدالت اجتماعی پرداخته و با مقایسه اقتصاد دستوری و اقتصاد آزاد به کارکردهای آن پرداخته تا نقش آنها در ایجاد عدالت اجتماعی تبیین و تفسیر کند.
کتاب دارای 5 فصل می باشد، در فصل اول به رابطه اخلاق و عدالت می پردازد و در فصل های 2 تا 4 به بررسی رابطه میان عدالت اجتماعی و اقتصاد بازار، دولت و آزادی های اقتصادی تا فصل پنجم که جمه بندی و نتیجه گیری از مباحث مطرح شده را ارائه می نماید.
اخلاق و عدالت
مفهوم عدالت در اندیشه سنتی
مفهوم عدالت را مانند بسیاری از مفاهیم فلسفی و علمی، برای اولین برا فیلسوفان یونان باستان مورد بررسی عقلی و استدلالی قرار دادند. یونانیان باستان عمدتاً کمال را در طبیعت می جستند و انحراف از مسیر و منزلت طبیعی را موجب نقصان و خسران می دانستند. به عقیده آن ها، عدالت به عنوان والاترین فضیلت ها عبارت است از قرار گرفتن هر چیز در جایگاه طبیعی خود، آن ها وضعیت طبیعی خود، آن ها وضعیت طبیعی موجودات طبیعی موجودات را وضعیت مطلفوب و عادلانه تقلی می کردند و از این رو صفات غیر طبیعی را مترادف با ظالمانه به کار می بردند. آن ها بر این رأی بودند که «از یک سو، عدالت چیزی نیکو است، از سوی دیگر عدالت عبارت است از این که به هر کس چیزی را که شایسته او است بدهیم و چیز شایسته بشر را هم قانون، قانون مدینه، تعیین می کند. ولی قانون ممکن است احمقانه و بنابراین بد و زیانبار باشد .... بنابراین، برای آن که عدالت نیکو باشد باید آن را مستقل از قانون در نظر گرفت. پس ناگریز عدالت را چیزی تعریف می کنیم که بنا به عادت، به هر کس آن چیزی داده شود که متناسب با طبیعت او است».
مفهوم عدالت در اندیشه مدرن
فیلسوفان مدرن نیز مانند اندیشمندان یونان باستان، برای توضیح عدالت اغلب به مفهوم طبیعت متوسل شدند و از تعابیری مانند حق طبیعی و قانون طبیعت استفاده کردند. اما مضمون این تعابیر با آن چه قدما می اندیشیدند، در موارد مهمی تفاوت های اساسی داشت (اشتراوس، فصل 5). متجددان برخلاف قدما، اصل را بر برابری طبیعی همه انسان ها قرار دادند و تفاوت های ظاهری (نژاد، قوم و قبیله) و تعلقات اجتماعی (طبقه گروه و صنف) را ذی ربط به بحث عدالت ندانستند و به طور کلی تصور سلسله مراتبی و ارگانیک از جامعه را رد کردند. از منظر انیشمندان مدرن، همه انسان ها از یک سلسله حقوق طبیعی با فطری مانند حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی انتخاب شیوه زندگی و غیره برخوردارند که حتی مقدم بر ورود آن ها به جامعه است. در اندیشه مدرن، اخلاق و عدالت باکردار منطبق با رعایت این حقوق طبیعی انسان (فردی) تعریف می شود و ظلم آن جاست که این حقوق نقض شوند.
جان لاک یکی از برجسته ترین نمایندگان اندیشه حقوقی، سیاسی و اقتصادی مدرن بر این نکته تأکید دارد که عدالت در حقیقت قائم بر مالکیت است و این گزاره را برخوردار از دقتی همانند برهان های اقلیدسی می داند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 55 صفحه
چکیده
مفهوم آزادی بی شک یکی ازمهمترین نظریه های سیاسی می باشد که همواره تاثیرات شگرفی را در تحولات جهان داشته است، اما تعریف آزادی همواره دشوار بوده است زیرامفاهیم تشکیلدهنده آن قابل تعبیرها و تفسیرهای گوناگون است. متفکرین زیادی تعاریف و تفاسیرمتعددی را دراین باره ارائه کرده اند، از جمله مهمترین اندیشمندانی که تاثیرات شگرفی را در بحث آزادی گذاشته اند هایک ورالز می باشند، بنابراین مهمترین هدف این پژوهش بررسی تطبیقی مفهوم آزادی در آراء سیاسی هایک ورالزمی باشد و دراین راستا سئوالاتی مطرح گردید که عبارتند از: 1) معنی و راهکارهای دست یابی به آزادی در اندیشه هایک چیست؟ 2) معنی و راهکارهای دست یابی به آزادی دراندیشه رالزچیست؟ 3) وجوه اشتراک و افتراق مفهوم آزادی در اندیشه هایک و رالز کدامند؟ روش انجام این پژوهش توصیفی و تحلیلی است ونتایج و یافته های حاصل از این پژوهش به شرح ذیل می باشد: 1) آزادی نزد هایک به معنای آزادی از همه قید و بندها و رها شدن در دنیای غرایز نیست، بلکه برعکس او آزادی را در چارچوب قید و بندهای کلی یعنی قانون میسرمیداند. محوراندیشه سیاسی هایک آزادی است ومنظور هایک از آزادی عمدتاً آزادی سیاسی و مدنی فردی است؛ 2) ازجمله مشهورترین تئوریها پیرامون آزادی و عدالت در غرب تئوری عدالت جانرالزمیباشد که کالبد اصلی آن را مفهوم آزادی تشکیل میدهد. آزادی از دید وی شامل برابری و عدالت هم هست و عدالت از درون آزادی سر برمی آورد.
دراین پژوهش سعی بر آن بود تا با رویکردی علمی و با استفاده از شیوه ای توصیفی و تحلیلی آراء هایک و رالز در مورد مفهوم آزادی به صورت تطبیقی بررسی شود. در این راستا از منابع و ماخذ گسترده ای شامل کتب، مقالات، فصل نامه ها و... از دیدگاه ها و نظرات بسیاری بهره برداری شده است، بدین سبب این پژوهش می توان یکی از منابع مفید در حوزه اندیشه سیاسی و شناخت آراء هایک و رالز باشد اما این پژوهش نیز مانند هر پژوهش دیگری عاری از ایراد و انتقاد نیست.
بیان مسئله تحقیق
هایک و رالز دو تن از فیلسوفان سیاسی غرب در قرن بیستم هستند و شناخت و درک صحیح مبانی فکری آنان دارای اهمیت می باشد. آزادی از جمله مفاهیم بنیادینی است که آن دو اندیشمند پیرامون آن نظراتی ارائه نمود ه اند، لذا شناخت این مفهوم به صورت تطبیقی در آراء هایک و رالز حائز اهمیت است.
آزادی طبق نظر برخی ازواژه اوستایی آزاته و یا واژه پهلوی آزاتیه گرفته شده است. قدیمی ترین تعابیر در مورد آزادی در آثار اندیشمندان یونان باستان آمده است. ماده 4 اعلامیه حقوق بشرو شهروند که در سال 1789 به دنبال انقلاب کبیربه وسیله مجلس موسسان فرانسه به تصویب رسید آزادی را چنین تعریف کرده است: آزادی عبارت است ازاختیارانجام هرآنچه به شخص دیگر آسیب نرساند. از این رو بهره گیری هر فرد از حقوق طبیعی خویش هیچ محدودیتی ندارد مگر حدودی که بهره مندی دیگر اعضای جامعه از همان حقوق را تضمین می کند، تعیین این حدود تنها برعهده قانون است(سن، 25:1389). آزادی برای حفظ سلامت جامعه و جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت و موقعیت ضروری می باشد.
دو موضوع مهم و اساسی زندگی هایک نخست آزادی و دوم نظم است و به عقیده وی آزادی مهمترین دستاورد تمدن مدرن و در عین حال شرط لازم برای دوام و بقای آن است. منظور وی از آزادی عمدتا آزادی سیاسی و مدنی فردی (محدود کردن قدرت دولت توسط قانون) است و معتقد است حکومت قانون اندیشه مرکزی آزادی سیاسی را تشکیل می دهد ودرمقابل رالز برای نهادینهشدن دموکراسی و آزادی، تحقق برابری « عدالت اجتماعی» را یک اصل میداند و می گوید حکومت قانون پیوند نزدیکی با آزادی دارد، بنابر آنچه گفته شد تطبیق مفهوم آزادی در اندیشه هایک و رالز مسئله این پژوهش است.
محوراصلی اندیشه هایک برمحورارزشهای لیبرالیسم راستین و آزادی های فردی تضمین شده و موکد در آن شکل گرفته است. آزادی فردی در مفهومی که هایک ازآن دارد زاییده و مخلوق قانون است و بیرون از جامعه مدنی نمی تواند وجود داشته باشد و حکومت قانون اگر درست فهمیده و به صورتی منسجم به اجرا گذاشته شود بایستی لزوما حافظ آزادی فردی باشد، درمقابل جان رالز مناقشهانگیزترین بحث های روزگار ما و یک نیازحیاتی و فراتر از آن یک حق بزرگ است، بدین جهت شناخت این مفهوم به صورت تطبیقی در آرائ این دو اندیشمند حائز اهمیت است. حال باید دید که آیا میتوان وجوه اشتراک و افتراق را پیرامون مساله آزادی در نظریات این دو اندیشمند یافت و از آن به عنوان ابزاری برای درک بهتر از مفهوم آزادی و باز کردن افق های تازه ای در آزادی استفاده کرد یا خیر.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
هریک ازفلاسفه با توجه به مبانی فکری و فلسفی خاص خود و نیز تعریفی که از انسان برگزیده اند بر وسعت نظریات مطرح شده درباب مفهوم آزادی افزوده و موافق نظریات خود به استدلال می پردازند. با توجه به نظرات مختلف دو اندیشمند غربی، یعنی هایک و رالزپیرامون مفهوم آزادی نیاز است مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی آنها به صورت تطبیقی مورد بررسی قرارگیرد. در حوزه اندیشه سیاسی تاکنون هیچ گونه پژوهشی بصورت مقایسه ای پیرامون این موضوع در اندیشه هایک و رالز انجام نگرفته است و به نظر می رسد خلاء تحقیقاتی وجود دارد. پرداختن به این خلاء در این مجال به دلیل اهمیت مسئله آزادی و رویکردهای آن در ادوار مختلف می باشد. روشن است که روشنفکران و محققین هر دوره تاریخی می توانند تاثیر شگرفی بر ایدئولوژی های آن دوره بگذارند اما در نظر نداریم که مباحثی در تایید آنچه هایک و رالز آورده است و از شدت رسایی نیاز و حاجتی به تنویر و تشریح ندارد بیاوریم زیرا این دو اندیشمند با دانش شخصی و موافق اعتقادات خود در این زمینه به کفایت تلاش و کوشش روا داشته اند.