در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سر درها وگنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.
پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را با کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای گوناگون و سرگرمکننده خلق کند؛ به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.
از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشتهاند.[۱]
ضرورت پیمون در معماری ایرانی[ویرایش]
پیمون نه تنها در نقشه و اندازهٔ پایهها و ستونها در عرض و طول اتاقها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آنها را نیز معین میکند و پس از همه در پوشش درگاهها، ایوانها، طاقها و گنبد خانهها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار میگردد که معمار ایرانی میتواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.[۱]
سبکشناسی معماری ایران
پیش از اسلام
شیوه پارسیتا سده چهارم پیش از میلاد، شامل:شیوه پیش پارسیتا سده هشتم پیش از میلاد، مثال چغازنبیلشیوه مادیسده هشتم تا ششم پیش از میلادهخامنشیانسده ششم تا سده چهارم پیش از میلاد، که ظهور آن در شهرهای دیدنی که برای مدیریت و سکونت استفاده شد (همانند تخت جمشید، شوش، اکباتان)، (معبدهایی که برای عبادت و همایشهای اجتماعی ساخته شدهاند (همانند معابد زرتشتی)، و آرامگاههایی که برای احترام به پادشاهان منقرض شده استفاده شده است (همانند آرامگاه کوروش کبیر)شیوه پارتیسده چهارم پیش از میلاد تا صدر اسلام، که شامل طرحهای زیر میشود:دوره سلوکیانشامل معبد آناهیتا، ستونهای خورههاشکانیانارگ کهن نساساسانیانمثال: قلعه دختر، طاق کسری، بیشاپور، کاخ سروستانپس از اسلام[ویرایش]
شیوه خراسانی(صفاریان، طاهریان، غزنویان و...) از ابتدای قرن چهارم هجری شمسی تا پایان قرن چهارم؛ مثال:مسجد جامع نائین، مسجد جامع اصفهانشیوه رازیقرن پنجم تا اول قرن هفتم (قرن یازده میلادی تا حمله مغول) که شامل روشها و ابزارهای دورههای زیر میشود:سامانیان: مثال: آرامگاه اسماعیل سامانیغزنویانمثال: برج گنبد قابوسسلجوقیانبرجهای خرقانخوارزمشاهیانشیوه آذری(ایلخانیان و تیموریان) از اول قرن هفتم تا اول قرن دهم، مثالها: سلطانیه، ارگ تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد، مسجد بیبی خانم در سمرقند، مقبره عبدالصمد اصفهانی، گور امیر، مسجد جامع یزد، منارجنبانشیوه اصفهانی(صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه) از اول قرن دهم تا اواسط دوره قاجاریه؛ مثالچهل ستون، عالی قاپو، مسجد آقابزرگ، کاشان، مسجد شاه، مسجد شیخ لطفالله،معماری معاصر(پهلوی، بعد از انقلاب ۱۳۵۷) از اواسط دوره قاجاریه تا کنوناز شش شیوه معماری ایران دو شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دوره اسلامی میباشد. غربیها برای شیوههای اسلامی نامهایی را به کار میبرند مانند شیوههای اموی و عباسی.
سی و سه پل
مسجد نصیرالملک
پل معلق آمل
پرهیز از بیهودگی
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار میآمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبودهاست. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، آمود و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمیتواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی میتوان آنرا کوتاهتر و باندام و مردموار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشههای خرد و رنگین گره سازی میشود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پاکار با کاشی پوشیده میشود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید واژه زیبا را به معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده.[۲]
اصول پویا در معماری گذشته ایران
معماری ایران'معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، دست کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای زیست انسان است. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمیشناسد و فضای شهری واجد همین گوهر اساسی است.
گرایش اجتماعی و معماری
عامل اصلی وحدت و هماهنگی معماری گذشته ایران در گرایش و اعتقادهای مذهبی نهفتهاست. گرایشهای مذهبی که محور اصلی آن احدیت و وحدانیت است.
فرهنگ اصول حاکم و پویا
فرهنگ در برهان قاطع به معنی علم و دانش و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمدهاست. هیچ هنرمند مسلمانی از میراث پیشینیان بی بهره نماندهاست. سخن از سنت، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشأ آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان.[۳]
اصل نظم و وحدت
نظم جهان هستی الهام بخش معماران ایران زمین بوده و معماری اصیل سعی داشته به فضای زیست انسان نظم دهد.[۴] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت میگیرد.[۵]
اصول ورودیها
فضای ورودی به عنوان یک عنصر کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگیهای خاصی برخوردار است. کارکرد و نقش اصلی در ورودی هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل کنترل میان درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سر در و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا میکرد. (سر در ورودی مسجد جامع یزد)[۶]
حیاط (فضای باز)
حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون نگر مرتبط با فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، بر گرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد.[۷]جایگاه حیاط مرکزی همواره تجسم بخش اصول نظم فضایی و وحدت آفرین است.[۸]
نیارش و هندسه
در این معماری پیمون با عنایت به جانگداز و فضاهای مقصود، وسیله تنظیم ابعاد و اندازه هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.[۹] در تمام مراحل مربوط به تکوین یک اثر معماری، رابطه. همیاری تنگاتنگ نیارش، هندسه، پیمون وگز نقش اساسی دارد. هندسه و نیارش با استفاده از پیمون و عنایت به نیاز، عامل تعیین و کنترل ابعاد و اندازهها و راهنمای دستیابی به نتیجهای مطلوب است.[۹]
اصل گنبد سازی
گنبد نه تنها رسالت پوشاندن ابعاد بزرگی از فض را از نظر ایستایی دارد بلکه یکی از مهمترین نمادهای معماری ایرانی به شمار میرود. از مهمترین خصوصیات گنبد در ایران اینکه «گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته میشد.»[۱۰]
اصل طبیعت
هماهنگی با طبیعت و استفاده از انرژی پایدار آن همانند نور و باد... و عناصر اصلی آن مثل آب و خاک و گیاه... به نحو شایسته در معماری گذشته به خدمت فضای زیست گرفته شدهاست. معماری ایران پاسخ معمارانه به طبیعت و اقلیم دادهاست. در همه دورهها آسایش فضا مطرح بودهاست.[۱۱]
واژگان
آسمانه: سقفآشکوب: طبقه. به سقف هم گفته میشود. آشکُب و آشکو هم خوانده میشودآمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده میشود. کارکرد آن در نمای سازه استآوان : ایوانآوگون: خمیدگی درونسوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک میتوان دیدتاق آهنگ: گونهای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته میشود. نام دیگر آن تاق گهواره استاَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب (سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.اُستوان: ستون با مقطع گرداِسپر: تکیهگاهی ست که در تاقهای به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار میرود. نیز به هر دیوار غیرباربر گفته میشود. نگ تیغهاَفزیر: استخوان بندیبنا یا اسکلت ساختماناوزیر: همان افزیر استایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درونسو است و در اثر آن فشارها چَفدهای ناپیمون به درون میچاکند.بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف استبَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاهنشینبَستو: تاق یا گنبدی مازهدار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازهدار تیز هم میگویند (بیضی ایستاده تیز)بیز: تاق یا گنبدی مازهای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم میگویندبَهر: یکای اندازهگیریطول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه میشودبِشکَم: پیشآمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته میشودبُلُندین: نعل درگاهکه در زیر آن قرار میگیرد. سَفت نیز گفته میشود. بُلُند= واداشتهبَندروغ: تختههای آب بند که جلوی آب را سد میکنندپیلپا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.پاراسته: پستترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطهای از تاق را که هنوز چفد (قوس) آغاز نشده دربرمیگیردپَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام میشودپَرگَر: همان پَرگرهپالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره میبرند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده میشودپَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده است. لایههایی سبک و تیغهای که روی هم مینشینند. تاق جهازه هم خوانده میشودپاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد استپادیاب: نگ پادیاوپادیاو: گودالی که برای باغچه کنده میشده و از خاک آن برای ساختمایه(مصالح) سازه بهره برده میشده است. گاه از این گودال برای ساخت وضوخانه و حوضخانه بهره برده میشده است.پانیذ: نوعی تاق با چفدبسیار کم خیز و خفته که در دهانه هایی که جرز دیوار های پاکار ستبری بیشتری داشته مانند اشکوب های کم پهنا و همچنین تاق هایی که بار به نسبت کمتری را متحمل میشدند ساخته میشده استپَروَر کردن: اصطلاحی برای جای گرفتن آجر در تاق ضربیپَردی: چوبهای باریک و کوتاهی که روی دو تیر اصلی سقف های نهاده میشوند تا رویشان را بوریا انداخته و سپس از خاک و گل پر کنندپرواز: همان پَردیپادیر: نگ پالارپالار: ستون بزرگ و اصلی سازه که بیشترین بار بر روی آن استتاژ: نوعی تاق که چهار بخشی استتیغه: دیواری بسیار نازک که ناباربر است و برای جدا کردن فضاها ساخته میشود. معمولا با باریک ترین بخش آجر یا خشت (قسمت نَر) برای ساخت آن بهره گرفته میشودتوفال: تخته بسیار نازک و سبک که به زیر سقف کوبند و سپس روی آن را گل یا گچ میاندایند. کاری که اکنون با راویس انجام میشودتاوه: نوعی تاق با چفد بسیار کم خیزتیرگُم: نوعی سقف تخت تیردار که تیرهای آنرا با روشی از نگاه پنهان میکنند. این تاق استواری کمتری داردجهازه: در «جهازه چاغ کردن» پوشش چند لایه آجری بر روی تاق را گویند که به روش چپیله ای آجرچینی میشود و چون بسیار نازک و کم خیز است برای همین روی چهارچوب های چوبی بنا میشود. از آنجا که در روش چپیله ای آسمانه نازک میشود ازینرو این تاق ها را به روش لاپوش که چند لایه آجر روی هم هم است میسازند. این تاق پالانه هم خوانده میشودجِناغی: تاقی که چفد آن تیزه دار باشد. نام دیگری برای تاق های تیزه دار در برابر تاق های مازه دارچارسوق: بخشی از بازار که دو راسته همدیگر را بریده و چهار راهی را پدید آورندچَپری: نعل درگاهی که به شکل سه گوش باشدچَمانه: گونه ای چَفد جناغی یا تیزهدار است که دارای خیز بلندی ست و توان باربری بالایی دارد.چَفد: در معماری ایرانی به هر نوع خمیدگی و قوس در سازه گفته میشود.چَپیله: نوعی روش آجرچینی در اجرای تاق است. بافتی که از این روش به دست میآید معمولا نازکترین است. ازینرو تاق های با این روش آجرچینی همانند تاق پالانه یا جهازه ناباربر بوده و کارکردهای آمودی و یا بر روی چارچوب های چوبی داشته اند.چَمله: نوعی چفد در تاق که کارایی باربری نداشته و بیشتر در نعل درگاه ها از آنها بهره گرفته میشود. این چفد بسیار نزدیک به نیم دایره است.خاگی: پوشش بیضوی شکل تاق یا گنبد. تاق ها معمولا بیضی هستند خواه به صورت شلجمییا بیضی ایستاده و یا به صورت معروف به بیضوی که بیضی خوابیده است و یا حالتی نزدیک به دایره. از آنجا که ساختار دایره کمترین نیارش و پایداری را در سازه داشته در گذشته هیچ تاقی به صورت دایره کامل ساخته نمیشده است.خاگار: ابزاری برای کشیدن بیضی. این ابزار در معماری ایرانی بیشتر نخ چنبر و دو میخ بوده است. در معماری کاربرد خاگار بویژه در رسم چفد ها برای تاق ها و گنبد ها فراوان بوده است. در پیمونبه دلایل آزمون و خطایی طولانی یا دلایل شهودی در طول تاریخ معماران به این نتیجه رسیده بودند که بیضی ساختار پایدار تری را در رسم چفد برای تاق و گنبد ایجاد میکند. برای همین خاگار کاربرد به مراتب بیشتری از پرگار داشته است.خَرپشته: پوشش های شیب دار که امروز شیروانی گفته میشوند. به برجستگی بخشی از بام نیز گفته میشودخیمه پوش: نوعی پوشش تاق است که چارسویه است.خوانچه پوش: نوعی تاق آمودی است که در میان تویزه های باربر ایجاد میشود که در سبک کردن ساز
در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سر درها وگنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.
پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را با کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای گوناگون و سرگرمکننده خلق کند؛ به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.
از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشتهاند.[۱]
ضرورت پیمون در معماری ایرانی[ویرایش]
پیمون نه تنها در نقشه و اندازهٔ پایهها و ستونها در عرض و طول اتاقها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آنها را نیز معین میکند و پس از همه در پوشش درگاهها، ایوانها، طاقها و گنبد خانهها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار میگردد که معمار ایرانی میتواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.[۱]
سبکشناسی معماری ایران
پیش از اسلام
شیوه پارسیتا سده چهارم پیش از میلاد، شامل:شیوه پیش پارسیتا سده هشتم پیش از میلاد، مثال چغازنبیلشیوه مادیسده هشتم تا ششم پیش از میلادهخامنشیانسده ششم تا سده چهارم پیش از میلاد، که ظهور آن در شهرهای دیدنی که برای مدیریت و سکونت استفاده شد (همانند تخت جمشید، شوش، اکباتان)، (معبدهایی که برای عبادت و همایشهای اجتماعی ساخته شدهاند (همانند معابد زرتشتی)، و آرامگاههایی که برای احترام به پادشاهان منقرض شده استفاده شده است (همانند آرامگاه کوروش کبیر)شیوه پارتیسده چهارم پیش از میلاد تا صدر اسلام، که شامل طرحهای زیر میشود:دوره سلوکیانشامل معبد آناهیتا، ستونهای خورههاشکانیانارگ کهن نساساسانیانمثال: قلعه دختر، طاق کسری، بیشاپور، کاخ سروستانپس از اسلام[ویرایش]
شیوه خراسانی(صفاریان، طاهریان، غزنویان و...) از ابتدای قرن چهارم هجری شمسی تا پایان قرن چهارم؛ مثال:مسجد جامع نائین، مسجد جامع اصفهانشیوه رازیقرن پنجم تا اول قرن هفتم (قرن یازده میلادی تا حمله مغول) که شامل روشها و ابزارهای دورههای زیر میشود:سامانیان: مثال: آرامگاه اسماعیل سامانیغزنویانمثال: برج گنبد قابوسسلجوقیانبرجهای خرقانخوارزمشاهیانشیوه آذری(ایلخانیان و تیموریان) از اول قرن هفتم تا اول قرن دهم، مثالها: سلطانیه، ارگ تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد، مسجد بیبی خانم در سمرقند، مقبره عبدالصمد اصفهانی، گور امیر، مسجد جامع یزد، منارجنبانشیوه اصفهانی(صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه) از اول قرن دهم تا اواسط دوره قاجاریه؛ مثالچهل ستون، عالی قاپو، مسجد آقابزرگ، کاشان، مسجد شاه، مسجد شیخ لطفالله،معماری معاصر(پهلوی، بعد از انقلاب ۱۳۵۷) از اواسط دوره قاجاریه تا کنوناز شش شیوه معماری ایران دو شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دوره اسلامی میباشد. غربیها برای شیوههای اسلامی نامهایی را به کار میبرند مانند شیوههای اموی و عباسی.
سی و سه پل
مسجد نصیرالملک
پل معلق آمل
پرهیز از بیهودگی
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار میآمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبودهاست. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، آمود و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمیتواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی میتوان آنرا کوتاهتر و باندام و مردموار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشههای خرد و رنگین گره سازی میشود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پاکار با کاشی پوشیده میشود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید واژه زیبا را به معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده.[۲]
اصول پویا در معماری گذشته ایران
معماری ایران'معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، دست کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای زیست انسان است. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمیشناسد و فضای شهری واجد همین گوهر اساسی است.
گرایش اجتماعی و معماری
عامل اصلی وحدت و هماهنگی معماری گذشته ایران در گرایش و اعتقادهای مذهبی نهفتهاست. گرایشهای مذهبی که محور اصلی آن احدیت و وحدانیت است.
فرهنگ اصول حاکم و پویا
فرهنگ در برهان قاطع به معنی علم و دانش و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمدهاست. هیچ هنرمند مسلمانی از میراث پیشینیان بی بهره نماندهاست. سخن از سنت، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشأ آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان.[۳]
اصل نظم و وحدت
نظم جهان هستی الهام بخش معماران ایران زمین بوده و معماری اصیل سعی داشته به فضای زیست انسان نظم دهد.[۴] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت میگیرد.[۵]
اصول ورودیها
فضای ورودی به عنوان یک عنصر کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگیهای خاصی برخوردار است. کارکرد و نقش اصلی در ورودی هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل کنترل میان درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سر در و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا میکرد. (سر در ورودی مسجد جامع یزد)[۶]
حیاط (فضای باز)
حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون نگر مرتبط با فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، بر گرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد.[۷]جایگاه حیاط مرکزی همواره تجسم بخش اصول نظم فضایی و وحدت آفرین است.[۸]
نیارش و هندسه
در این معماری پیمون با عنایت به جانگداز و فضاهای مقصود، وسیله تنظیم ابعاد و اندازه هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.[۹] در تمام مراحل مربوط به تکوین یک اثر معماری، رابطه. همیاری تنگاتنگ نیارش، هندسه، پیمون وگز نقش اساسی دارد. هندسه و نیارش با استفاده از پیمون و عنایت به نیاز، عامل تعیین و کنترل ابعاد و اندازهها و راهنمای دستیابی به نتیجهای مطلوب است.[۹]
اصل گنبد سازی
گنبد نه تنها رسالت پوشاندن ابعاد بزرگی از فض را از نظر ایستایی دارد بلکه یکی از مهمترین نمادهای معماری ایرانی به شمار میرود. از مهمترین خصوصیات گنبد در ایران اینکه «گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته میشد.»[۱۰]
اصل طبیعت
هماهنگی با طبیعت و استفاده از انرژی پایدار آن همانند نور و باد... و عناصر اصلی آن مثل آب و خاک و گیاه... به نحو شایسته در معماری گذشته به خدمت فضای زیست گرفته شدهاست. معماری ایران پاسخ معمارانه به طبیعت و اقلیم دادهاست. در همه دورهها آسایش فضا مطرح بودهاست.[۱۱]
واژگان
آسمانه: سقفآشکوب: طبقه. به سقف هم گفته میشود. آشکُب و آشکو هم خوانده میشودآمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده میشود. کارکرد آن در نمای سازه استآوان : ایوانآوگون: خمیدگی درونسوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک میتوان دیدتاق آهنگ: گونهای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته میشود. نام دیگر آن تاق گهواره استاَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب (سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.اُستوان: ستون با مقطع گرداِسپر: تکیهگاهی ست که در تاقهای به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار میرود. نیز به هر دیوار غیرباربر گفته میشود. نگ تیغهاَفزیر: استخوان بندیبنا یا اسکلت ساختماناوزیر: همان افزیر استایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درونسو است و در اثر آن فشارها چَفدهای ناپیمون به درون میچاکند.بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف استبَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاهنشینبَستو: تاق یا گنبدی مازهدار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازهدار تیز هم میگویند (بیضی ایستاده تیز)بیز: تاق یا گنبدی مازهای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم میگویندبَهر: یکای اندازهگیریطول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه میشودبِشکَم: پیشآمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته میشودبُلُندین: نعل درگاهکه در زیر آن قرار میگیرد. سَفت نیز گفته میشود. بُلُند= واداشتهبَندروغ: تختههای آب بند که جلوی آب را سد میکنندپیلپا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.پاراسته: پستترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطهای از تاق را که هنوز چفد (قوس) آغاز نشده دربرمیگیردپَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام میشودپَرگَر: همان پَرگرهپالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره میبرند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده میشودپَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده است. لایههایی سبک و تیغهای که روی هم مینشینند. تاق جهازه هم خوانده میشودپاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد استپادیاب: نگ پادیاوپادیاو: گودالی که برای باغچه کنده میشده و از خاک آن برای ساختمایه(مصالح) سازه بهره برده میشده است. گاه از این گودال برای ساخت وضوخانه و حوضخانه بهره برده میشده است.پانیذ: نوعی تاق با چفدبسیار کم خیز و خفته که در دهانه هایی که جرز دیوار های پاکار ستبری بیشتری داشته مانند اشکوب های کم پهنا و همچنین تاق هایی که بار به نسبت کمتری را متحمل میشدند ساخته میشده استپَروَر کردن: اصطلاحی برای جای گرفتن آجر در تاق ضربیپَردی: چوبهای باریک و کوتاهی که روی دو تیر اصلی سقف های نهاده میشوند تا رویشان را بوریا انداخته و سپس از خاک و گل پر کنندپرواز: همان پَردیپادیر: نگ پالارپالار: ستون بزرگ و اصلی سازه که بیشترین بار بر روی آن استتاژ: نوعی تاق که چهار بخشی استتیغه: دیواری بسیار نازک که ناباربر است و برای جدا کردن فضاها ساخته میشود. معمولا با باریک ترین بخش آجر یا خشت (قسمت نَر) برای ساخت آن بهره گرفته میشودتوفال: تخته بسیار نازک و سبک که به زیر سقف کوبند و سپس روی آن را گل یا گچ میاندایند. کاری که اکنون با راویس انجام میشودتاوه: نوعی تاق با چفد بسیار کم خیزتیرگُم: نوعی سقف تخت تیردار که تیرهای آنرا با روشی از نگاه پنهان میکنند. این تاق استواری کمتری داردجهازه: در «جهازه چاغ کردن» پوشش چند لایه آجری بر روی تاق را گویند که به روش چپیله ای آجرچینی میشود و چون بسیار نازک و کم خیز است برای همین روی چهارچوب های چوبی بنا میشود. از آنجا که در روش چپیله ای آسمانه نازک میشود ازینرو این تاق ها را به روش لاپوش که چند لایه آجر روی هم هم است میسازند. این تاق پالانه هم خوانده میشودجِناغی: تاقی که چفد آن تیزه دار باشد. نام دیگری برای تاق های تیزه دار در برابر تاق های مازه دارچارسوق: بخشی از بازار که دو راسته همدیگر را بریده و چهار راهی را پدید آورندچَپری: نعل درگاهی که به شکل سه گوش باشدچَمانه: گونه ای چَفد جناغی یا تیزهدار است که دارای خیز بلندی ست و توان باربری بالایی دارد.چَفد: در معماری ایرانی به هر نوع خمیدگی و قوس در سازه گفته میشود.چَپیله: نوعی روش آجرچینی در اجرای تاق است. بافتی که از این روش به دست میآید معمولا نازکترین است. ازینرو تاق های با این روش آجرچینی همانند تاق پالانه یا جهازه ناباربر بوده و کارکردهای آمودی و یا بر روی چارچوب های چوبی داشته اند.چَمله: نوعی چفد در تاق که کارایی باربری نداشته و بیشتر در نعل درگاه ها از آنها بهره گرفته میشود. این چفد بسیار نزدیک به نیم دایره است.خاگی: پوشش بیضوی شکل تاق یا گنبد. تاق ها معمولا بیضی هستند خواه به صورت شلجمییا بیضی ایستاده و یا به صورت معروف به بیضوی که بیضی خوابیده است و یا حالتی نزدیک به دایره. از آنجا که ساختار دایره کمترین نیارش و پایداری را در سازه داشته در گذشته هیچ تاقی به صورت دایره کامل ساخته نمیشده است.خاگار: ابزاری برای کشیدن بیضی. این ابزار در معماری ایرانی بیشتر نخ چنبر و دو میخ بوده است. در معماری کاربرد خاگار بویژه در رسم چفد ها برای تاق ها و گنبد ها فراوان بوده است. در پیمونبه دلایل آزمون و خطایی طولانی یا دلایل شهودی در طول تاریخ معماران به این نتیجه رسیده بودند که بیضی ساختار پایدار تری را در رسم چفد برای تاق و گنبد ایجاد میکند. برای همین خاگار کاربرد به مراتب بیشتری از پرگار داشته است.خَرپشته: پوشش های شیب دار که امروز شیروانی گفته میشوند. به برجستگی بخشی از بام نیز گفته میشودخیمه پوش: نوعی پوشش تاق است که چارسویه است.خوانچه پوش: نوعی تاق آمودی است که در میان تویزه های باربر ایجاد میشود که در سبک کردن ساز
معماری اسلامی
معماری در جهان اسلام یکی از بزرگترین جلوههای ظهور یک حقیقت هنری در کالبد مادی بشمار میرود. از لحاظ تاریخی معماری اولین هنری بشمار میآید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گیرد. معماری اسلامی بعنوان یکی از موفقترین شیوههای معماری در تاریخ معماری جهان قابل بازشناسی است. در یک نگاه جامع نگر میتوان پیوستاری ارزشمند و پویا را در بناهای اسلامی باز شناسی کرد که موجب شده تمامی آنها در قالبی واحد با عنوان معماری اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند.[۱]
محتویات
[نهفتن]
۱ویژگیها۲تاریخچه۳معماری اسلامی و یا معماری مسلمین؟۴معماری اسلامی کشورهای عربی از قرن پنجم تا هفتم هجری۵مکاتب۶نقد معماری اسلامی۷کاربری بناها۷.۱کاخها۷.۲کاروانسراها۷.۳حمامها۷.۴قلعهها۷.۵آب انبارها۷.۶بازارها۸عناصر تشکیلدهنده معماری اسلامی۸.۱بادگیر۸.۲پله۸.۳سردابه۹روشهای ساخت و تزیین۱۰مصالح ساختمانی۱۱فناوریهای جدید و معماری اسلامی۱۲جستارهای وابسته۱۳منابع۱۴مطالعات بیشتر۱۵پیوند به بیرون
ویژگیها
معماری اسلامی، شیوهای از معماری است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی بوجود آمده و دارای چند ویژگی است: معماری جهان اسلام:
همان گونه که از نام بر میآید این گونه از معماری شامل معماری گسترهای از جهان میشود که ما با عنوان جهان اسلام میشناسیم. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگیهای مشترک شدند.
گستره مکانی
در گستره مکانی جهان اسلام شامل:هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، الجزایر، مراکش (مغرب) رواج داشتهاست.
گستره زمانی
گستره زمانی معماری جهان اسلام را میتوان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از گستردگی عام معماری مدرن دانست. با این حال نمیتوان این گسترگی و نقش اثر گذار در معماری را در همه مناطق یکسان دانست. به عنوان نمونه «چنین نقشی در مصر» از سال ۹۲۵ (قمری) به وجود آمد.[۲]
تاریخچه
هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله «امویان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مرکز خلافت امویان از مدینه به دمشق، پدید آمد. با این انتقال، هنر اسلامی ترکیبی از هنر سرزمینهای همسایه بویژه ایران گردید.
فتح اسلامی ایران در قرن هفتم منجر از معماران اولیه اسلامی به قرض گرفتن و اتخاذ بسیاری از سنتها و روشهای امپراتوری فارسی افتاده؛ بنابراین معماری اسلامی از قرض معماری ایرانی و میتواند برخی از آنچه به نام گسترش و تکامل بیشتر از معماری ایرانی.
در ایران و آسیای مرکزی، طاهریان، سامانیان، غزنویان، و غوریان تلاش برای قدرت در قرن دهم، و هنر یک عنصر حیاتی این رقابت بود. شهرهای بزرگ، ساخته شدهاند، مانند نیشابور و غزنی (افغانستان)، و ساخت و ساز مسجد بزرگ اصفهان (که ادامه خواهد داد، متناسب و شروع میشود، بیش از چند قرن) آغاز شد. معماری تدفینی نیز کشت شده است.
معماری اسلامی و یا معماری مسلمین؟
تنها پس از فتوحات و آشنایی اعراب با تمدن ایران و روم بود که مساجد با تأثیر از معماری و مهمتر از همه «معماران» این تمدنها، به گونهای دیگر توسط «معماران تازه مسلمان» ساخته میشد و آنها بودند که اولین بذر «معماری اسلامی» را در سرزمینهای خود میافشاندند. با توجه با احکامی نظیر حرمت ساخت کاخ در اسلام، مذمت اشرافی گرایی و اسراف، مذمت فاصله گرفتن رهبران جامعه اسلامی از مردم و غیره، و مقایسه آن با معماری رایج در تمامی ادوار خلفای اسلامی ازخلیفه سوم عثمان تا حکومت و امپراطوری عثمانی، این نکته را نشان میدهد که کاخ سازی (با توجه به حرمت ساخت آن) در تمامی ادوار در زمینه معماری اسلامی رواج داشته است و اگر واقعاً بخواهیم از لحاظ دینی به آنها بنگریم، بناهایی نظیر قصرالحمرا در اسپانیا، کاخ اخیضر در شام و تمامی دارالخلافهها را نبایست در زمره معماری دینی و اسلامی لحاظ کرد، حال آنکه هرکدام از این بناهای یاد شده سمبلی از هنر و تعالی معماری اسلامی به شمار میآیند؛ و شاید این تعریف، که ما «معماری اسلامی» نداریم ولی واجد «معماری مسلمین» هستیم، میتواند به عنوان فصل الختام این بحث در نظر گرفته شود (صادق رشیدی فرد - روزنامه ابتکار ۴ خرداد 1394).[۳] حال در جدول ذیل به بررسی سنخیت دو واژه «معماری» و «اسلام» میپردازیم تا ببینیم چه سنخیتی بین این دو وجود دارد: اسلام/ معماری ۱- موجودیت آن قائم به شخص (به وسیله بعثت پیامبر اکرم (ص))/ موجودیت آن قائم به جمع و حرکتی است تاریخی ۲- منصوب امر خداوند/ تجربهای بشری ۳- در همه جا ثابت/ متغیر، متناسب با اقلیم، فرهنگ و جغرافیا ۴- هدف آن برقراری مکارم اخلاقی و تطبیق داشتههای بشری با دین / هدف آن ایجاد سرپناه در وهله اول، و پس از آن کارایی و زیبایی (صادق رشیدی فرد - روزنامه ابتکار ۲۳ خرداد 1394).[۴]
معماری اسلامی کشورهای عربی از قرن پنجم تا هفتم هجری
در میان شهرهای جهان عرب، دمشق و بغداد که در قرون اولیه هجری و در زمان امویان و عباسیان مرکز قدرت بودند با سقوط خلافت عباسی از دایره قدرت خارج شدند و آثار معماری و شهر سازی بجا مانده از قرون اولیه هجری به عنوان اوج شکوفایی هنر و معماری اسلامی این سرزمینها در دوره زمانی مورد بحث باقی ماندو در دورههایی از جمله مغول مورد تهاجم واقع شدند. این سرزمینها در سالهای اتی تحت سلطه امپراتوری عثمانی واقع شده و الگوی رایج خود را با الگوی هنر عثمانی در آمیختند. (رک. مک ایودی، ۱۳۶۷)[۵]
در شمال آفریقا به عنوان سرحدات غربی جهان اسلام (و واقع شدن در مرزهای کشورهای مسیحی) الگوی خاصی در معماری اسلامی خصوصاً مساجد این سرزمین حاکم بودکه سالیان سال رایج بوده و از آنجا که انتقال قدرت در این سرزمین روند ارامتری داشته، منحنی سینوسی ایران را که شامل لشکرکشیها و ویرانیها و بازسازیهای شتاب زده بوده است، تجربه نکرده است؛ لذا معماری و شهرسازی منحنی رشد آرام و بدون انقطاع را طی نموده است. در زمان فاطمیان و ایوبیان الگوی غالب مساجد شمال آفریقا شبستانهای ستون دار سنگی با پلانهای مربع شکل، قوسهای عمدتاً نعل اسبی شکل و تزیینات سنگی بوده است. (رک. هیلن براند، ۱۳۸۳٬۸۴ و ۹۲ و ۹۳)[۶]
پس از ایوبیان در دوره مملوکان مصر، نظام سیاسی خاصی بر مصر حاکم شد. در نظان مملوکی که نظام حاکمیت بردهها بر سرزمین مصر بوده است، سلطان از بردههایی که اسلام آورده و اصول نظامی را تحصیل و به خدمت نجبای بلندپایه درآمده بودند انتخاب میشدند. از آنجا که داراییهای سلطان به فرزندانش تعلق نمیگرفت، از این رو بسیاری از مملوکان به نوعی از معماری روی آوردند تا از بقایای ثروت خود اطمینان یابند. بر اساس شرع پول و املاکی که برای بنیادی مقدس به ودیعه نهاده میشد (وقف) از مصادره شدن مصون میماند. از این رو بسیاری از مملوکان به تأسیس چنین بنیادهایی پرداختندو نسل هایشان از قیمان و مواجب گیران ان مؤسسهها شدند. این بنیادها موسسههای مذهبی شامل مقبره بانی، مسجد، بیمارستان و ... بودندکه از جمله انها میتوان مجتمع قلاوون اشاره کرد. (رک. بلر، ۱۳۸۱، ۸۵)[۷]
مکاتب
معماری اسلامی در تاج محل
مارتنمکاتب پنجگانه را در مورد معماری و هنر اسلامی برمیشمرد:مکتب سوریه.مکتب مغربشامل تونس، الجزایر، مراکش و اسپانیا.مکتب ایرانیشامل ایران، عراق، آسیای میانه، افغانستان و بخشی از پاکستان.مکتب عثمانیشامل ترکیه و آناتولی.مکتب هند
نقد معماری اسلامی
ایرادی که برخی بر معماری اسلامی وارد کردند، این است که این نوع معماری کارکردهای ایستایی و سکون را به طرز برجسته نمایان نمیسازد؛ در حالی که در معماری اسلامی «سکون» هم حالت ظاهری دارد و هم حالت باطنی. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسلیمی و کنده کاریهای مقرنس و کندویی شکل و گچ بریهای تزئینی این بناها دقت کنیم، میبینیم تمام این عناصر دست در دست هم دادهاند تا حالتی از «در» و «گوهر» را نشان دهند تا به نظر سبک و شفاف برسند..
کاربری بناها
مطالعه دربارهٔ معماری ایران، نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها، شهرها، جادههای کاروانی، مناطق کویری، گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشتهاند.
اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار میشود، که بدانیم در ساختههای این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقهبندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم.
بطور کلی بناهای دوره اسلامی را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیهها، تکایا، و مصلیها.ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها، کاخها، کاروانسراها، حمامها، بازارها، قلعهها و آب انبارها.
در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی، مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است.
کاربریها مسجد، آرامگاه، مدرسه، کاخ، کاروانسرا تشابه عملکردی در گستره جهان اسلام دارند.
کاخها
نوشتار اصلی: کاخ
احداث کاخها در ایران به گذشتههای بسیار دور بازمیگردد. مفهوم امروزی کاخ با مفهوم این کلمه در گذشته متفاوت است. در گذشته بناهایی منفرد با نوعی معماری برتر از دیگربناها احداث میگردید که کاربردهای متعددی داشت؛ مثلاً، ممکن بود زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گاه به جای قلعه دفاعی و سرانجام برای سکونت حکمرانان استفاده شود (چغازنبیل). بتدریج ماهیت این بناها تغییر یافت و کاخها یاقصرها در ایران مقر حکومت سلسلههای مختلف شد؛ برای مثال در زمان هخامنشی تخت جمشید، در زمان اشکانی کاخ آشور، در زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را میتوان نام برد. در دوره اسلامی اینگونه بناها بتدریج برای سکونت و امور حکومتی استفاده گردید.
از صدر اسلام کاخ یا بنای با شکوهی که در مقیاس برتر ساخته شده باشد، به جای نمانده است. شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ـ که در زمان امویان احداث گردید و بقایای آن هنوز پابرجاست ـ از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده است.
از زمان صفوی احداث کاخها وارد مرحله تازهای شد و در پایه تختهای سهگانه آنها (تبریز، قزوین و اصفهان) نمونههای جالب توجهی ساخته است. کاخهای چهل ستون، هشت بهشت و عالی قاپوی اصفهان، صفی آباد بهشهر، فین کاشان و فرخآباد ساری از مهمترین نمونههای شیوه معماری عهد صفویان هستند. ایجاد کاخها به همین شیوه تا عهد نادرشاه (مانند کاخ خورشید کلات) و عهد قاجار (مانند کاخ صاحبقرانیه و شمسالعماره) ادامه یافت. کاخها در ایران نقشههای گوناگونی داشته است: برخی کوشک مانند بودهاند (مانند هشت بهشت صفی آباد), بعضی نقشه مربع و مستطیل داشتهاند و برخی چند ضلعی بودهاند. مهمترین مسئله در ساختن کاخها، بویژه از عهد صفوی به بعد، تزیین با کاشیکاری، گچبری، آیینه کاری و سنگ کاری است.
کاروانسراها
نوشتار اصلی: کاروانسرا
ساخت کاروانسرا با توجه به اوضاع اجتماعی، اقتصادی و مذهبی، از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است. به طور کلی کاروانسراها به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم میشوند.
توسعه راههای تجارتی و زیارتی باعث شده که در بین جادههای کاروانی در سراسر کشور کاروانسراهایی برای توقف و استراحت کاروانیان بنا شود. موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی در ایران از علل ازدیاد و گسترش این بناها بوده است. در ایران به فاصله هر چهار فرسنگ(۲۶ کیلومتر) کاروانسرایی برای استراحت بنا شده است. زیارت شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و کربلا باعث شده بود تا کاروانسراهای متعددی در مسیر جادههایی که به این شهرها منتهی میشود، احداث گردد (در مسیر خراسان بزرگ، غرب به شرق، کرمانشاه و مشهد). این راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حرم حضرت رضا (ع) در مشهد متصل میشده است. همچنین در زمان صفوی برای رفاه حال زائران، کاروانسراهایی در این مسیر بنا شده که در حال حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقی است.
معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است. معماران با توجه به موقعیت اقلیمی سرزمین ایران، کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کردهاند. در ساخت کاروانسراهای برون شهری از نقشههای چهار ایوانی، دو ایوانی، هشت ضلعی، مدور، کوهستانی و نوع کرانه خلیج فارس استفاده شده است. در احداث کاروانسراها مانند مساجد و مدارس بیشتر از طرح چهار ایوانی استفاده شده و اتاقهایی در اطراف حیاط، برای استفاده مسافران ساخته شده است. برخی از کاروانسراها با شیوههای آجر کاری، گچبری و کاشیکاری مزین شدهاند (مانند رباط شرف خراسان، کاروانسرای سپنج شاهرود و مهیار اصفهان).
حمامها
نوشتار اصلی: حمام
حمامها از دیگر بناهای غیر مذهبی ایران است که در شهرها و روستاهای مختلف احداث شده است. در ادیان مختلف آیین شستشو، غسل و تطهیر از اهمیت ویژهای برخوردار است. طبق مدارک موجود توجه به پاکیزگی و طهارت در ایران زمین به دوران قدیم حتی پیش از زرتشت میرسد؛ بنابراین نیاز بشر به محلی برای شستشو و تطهیر، موجب احداث حمامها شده است. طبق مدارک باستانشناسی از جمله قدیمیترین حمامها، حمامی در تخت جمشید از دوره هخامنشی و حمامی در کاخ آشور متعلق به دوره اشکانیان است.
بعد از ظهور اسلام، پاکیزگی ـ بویژه غسلهای متعدد و وضو برای نمازهای پنجگانه ـ در زندگی روزمره مسلمانان از اهمیت ویژهای برخوردار شد تا جایی که سخن پیامبر اسلام: «النظافه من الایمان» شعار هر مسلمان گردید.
در شهرهای اسلامی حمامها در گذرگاههای اصلی شهر، راسته بازارها و کاخهای حکومتی طوری ساخته میشد که برای تأمین آب بهداشتی و خروج فاضلاب مشکلی پیش نیاید. شاید بتوان گفت حمامها پس از مسجد و مدرسه یکی از مهمترین بناهای شهری محسوب میشدند.
فضای اصلی هر حمام، شامل بینه، میان در و گرمخانه بود. به این ترتیب که هر یک از فضاهای فوق به وسیله راهرو و هشتی از فضای دیگر جدا میشد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم شود. کف حمامها از سنگ مرمر و دیگر سنگها پوشیده شده بود، ازاره حمام با سنگ و کاشی تزیین میشد. از جمله تزیینات داخلی حمامها آهکبری به صورت ساده و رنگی بوده است (مانند حمام گنجعلیخان کرمان، کردشت میانه و خسرو آقا اصفهان).
قلعهها
نوشتار اصلی: قلعه
آغاز خانهسازی بشر همواره با اندیشه دفاع در برابر دشمنان همراه بوده است و قلعهها مظاهر بارز اندیشه دفاعی انسان هستند.
به طور کلی قلعهها به دو گروه عمده تقسیم میشود: قلعههای کوهستانی و قلعههای دشت. همانطور که در معرفی کاخها گفته شد، از یک بنا ممکن است استفادههای گوناگونی شود. از قلعه نیز در موقع آرامش و صلح به عنوان کاخ استفاده میشد. با این توضیح تخت جمشید را، با توجه به طراحی آن، میتوان یک قلعه دانست. همچنین از تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی ـ که مکانی مقدس بوده ـ گاهی به عنوان نیایشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفاده میشده است.
بزرگترین و مستحکمترین قلعههایی که در ایران بنا شده، متعلق به فرقه اسماعیلیه است. این قلعهها در بلندیهای رشته کوههای البرز بنا شدهاند (مانند الموت، لمبسر، گردکوه، سارو و امامه).
معماری اینگونه قلعهها جنبه نظامی و دفاعی داشته و طرح و نقشه آنها ویژگیهای گوناگونی دارد. قلعهها در صعب العبورترین بلندیهای کوهستانی بنا میشدند و چون طرح و نقشهای از پیش آماده نداشتند، طراح یا معمار حصارها، برجها، اتاقها و ورودیها را با توجه به موقعیت طبیعی صخرهها، احداث میکرد. به
در گذشته مردم مکان شهر ها را با دیدگاه های مختلفی انتخاب می کردند اما عواملی که برای زندگی میان همه آنان مشترک بود :
1ـ آب مناسب و خاک قابل کشت : از نیاز های حیاتی زندگی روزمره مانند آب آشامیدنی ، آب مورد نیاز برای کشت وزرع ، پرورش حیوانات اهلی برای شخم زدن زمین های کشاورزی ، پرورش ماکیان جهت تامین غذا ، نظافت و غیره می باشد که می توان به کمک مکان یابی در منطقه ای که دسترسی به آب و خاک حاصلخیز داشته باشد ، جوابگو بود..
2ـ وجود چراگاه های مناسب : در آن زمان دامداری قسمت عمدهای از معیشت مردم را تشکیل می داد به همین دلیل وجود چراگاه های مناسب و کافی برای مردم از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
3ـ اقلیم : به دلیل نبود تجهیزات سرمایشی ـ گرمایشی مکان شهرها را در جایی انتخاب می کردند که اختلاف حداقل و حداکثر دما کمترین مقدار باشد به عبارتی اب و هوای معتدل و مطلوبی داشته باشد.
4ـ امنیت : در قدیم شهر های باستانی به دلیل مسائل امنیتی و دفاعی معمولا روی صفه ها ، دامنه کوه ها و . . . استقرار می گزیدند.
پتانسیل های هر منطقه نیز می تواند در اسکان مردم تاثیر گذار باشد ، اینکه شهری در کنار دریا ، جنگل ، رودخانه و یا کوه مکان گزیند نشان دهنده تاثیر بسزای عوامل طبیعی در مکان یابی و شکل گیری شهر ها است .
بحث هویت به شکل امروزین در جهان اسلام ریشه در سنتهای ملی ناشی از فروپاشی و عقبنشینی حکومتها و نظامهای اجتماعی در مقابل امواج تجدد و غربیسازی در دو قرن گذشته دارد و ایران نیز بخشی از قلمرو وسیع جهان اسلام است که هم به دلایل داخلی و هم خارجی در برخورد با امواج تجدد و سپس استعمار دچار بحران هویت شد. این بحران به سئوالهای گوناگونی در زمینه هویت اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی ملت ایران دامن زد. در کتاب حاضر مساله هویت در معماری مطرح گردیده و به ضرورت از حوزه معماری به همه بخشهای فرهنگی نیز کشیده شده است. موضوعات کتاب عبارتاند از: مفهوم هویت و بحران آن؛ هویت اسلامی؛ مبانی و معیارهای زیبایی و حسنشناسی؛ مبانی و معیارهای هنر و هنرمندی؛ زیبایی، هنر و معماری در آفرینش، روابط متقابل طبیعت با فضای مصنوع؛ تحلیل مهمترین عناصر کالبدی معماری و انواع نظام و سامانهها؛ و تبیین مصادیق شاخص در تمدن اسلامی و استنتاج اصول راهبردی و کاربردی آنها.
شهر چیست؟
شهر مجموعه ای از ترکیب عوامل طبیعی اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده است جمعیت در این مجموعه به صورت منظمی درآمده و آداب و رسومی را برای خود ابداع کرده است.
علاوه بر آن این جمعیت به صورت مختلف تخصص یافته ولی از نظر تولید انرژی و غذا معمولا وابستگی شدیدی به مجموعه های مشابه با طبیعت یا مجموعه های روستایی دارد.
شهر از دیدگاه قرآن مجید در مهندسی شهرسازی
در علوم جامعه شناسی و جغرافیای انسانی سخن از ملاک های شهری و روستایی بسیار رفته است هر دانشمند و کارشناسی از زاویه ای بر آن نگریسته و متناسب با داده های خود تعریف ارائه کرده است . در آن تعاریف توسعه فیزیکی میزان جمعیت وجود نهادهای مدنی و اقتصادی و صنعتی از مهمترین شاخص های تمیز دهنده شهر از روستا هستند.