فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 177 صفحه
چکیده
رحمت الهی همه مردم اعم از مؤمن و مشرک را فرا میگیرد و هیچ کس نباید از رحمت الهی ناامید شود. بخشش الهی، فراگیر و توبه، کلید بخشش همه گناهان است.
توبه، همان بازگشت و کاری نیکوست که به قدرت و توفیق الهی نیاز دارد. قدرت مطلق از آن خداست و فراهم آمدن زمینه و فرصت توبه، توفیق الهی میخواهد تا آدمی از گناه توبه کند و به سوی خدای خویش باز گردد. پس آنگاه که انسان، توفیق توبه و بازگشت به سوی خدا را یافت، نیازمند پاکسازی از پلشتیهای گناه و ورود و استقرار در آستانه قرب الهی و بازگشت دیگر باره خداست به سوی او، با رحمت و مهربانی و گذشت و بخشش.
خداوند متعال، پذیرنده توبه و بخشنده گناه است و توبه بندگانش را میپذیرد. او با رحمت گسترده و بیپایان خویش، گناه بندگانش را میبخشاید و سیاهی گناهان را از دل میزداید، ولی توبه بندهای که به انجام گناه پافشاری میکند یابندهای را که کافر میمیرد، نمیپذیرد.
بهرهمندی از رحمت پروردگار، تنها با توبه و جبران عبادتهای فوت شده امکانپذیر است و همانا اطاعت پروردگار، پرهیز از گناهان است. این پژوهش گامی است در مسیر آشنایی با مسئله توبه، مراحل و شرایط آن. عناوین فصلهای آن عبارتست از؛ نتوبه از گناهان، شرایط، مراحل و چگونگی توبه، حکایتهایی از توبهکاران و پرسش و پاسخ هایی درباره توبه.
فهرست
دیباچه
از مواهب الهى به انسان، افزون بر فراهم کردن زمینههاى هدایت براى وى، گشودن راه توبه از گناهان است. اگر انسان از روى غفلت یا به دلیل چیرگى غرایز و هواهاى نفسانى و وسوسههاى شیطانى مرتکب گناه شد و از مسیر حق منحرف گردید، مىتواند با جبران آن کوتاهى، وجود خود را از آثار گناه پاک سازد و از بخشش الهى ناامید نشود.
در واقع، خداوند با این نعمت بزرگ، انسان را در بند گناه رها نکرده است، بلکه با ارشاد و هدایت، در توبه را به روى وى گشوده تا با پاکسازى دل از گناه، به مسیر تکامل و تعالى باز گردد. خداوند سبحان، امکان توبه و تهذیب نفس را براى انسان فراهم کرده است تا از نعمت ایمان حقیقى بهرهمند شود و در پرتو فضایل اخلاقى، در تزکیه نفس خویش بکوشد.
خداوند منّان، انسان را از خیر و نیکى بهرهمند ساخته است. پس وى را یارى مىکند تا به دام شیطان گرفتار نشود. اگر هم انسانى، اسیر هوا و هوس خویش و نیرنگ شیطانى شود، در امید و آمرزش را به رویش مىگشاید تا با آمرزشخواهى و توبه، دوباره با راهیان صراط مستقیم همراه شود و با درک سختى استغفار، روح و روان خویش را از آلودگى گناه پاک سازد. خداوند در قرآن کریم در این باره مىفرماید:
کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ، وَ بِاْلأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ. (ذاریات:17و18)
اندکى از شب را مىخوابیدند و هنگام سحر، استغفار مىکردند.
پیامبر گرامى اسلام درباره توبه مىفرماید: «دلم زنگار مىگیرد مگر آنکه در شبانهروز، هفتاد بار آمرزش بخواهم.»1 همچنین سفارش مىکند: «هر کجا هستى، تقواى الهى پیشه کن و با مردم، با خوش اخلاقى رفتار کن و هرگاه کار بدى کردى، کار نیکى کن تا آن [کار ناپسند] را محو کند.»2امام باقر علیهالسلام نیز مىفرماید: «چه نیکوست نیکىکردن پس از بدکردارى.»3همچنین در کلام گهربار دیگرى مىفرماید:
اگر اثر توبه در توبهکننده آشکار نباشد، توبهکننده نیست مگر آنکه دشمنان را از خود خشنود سازد و نمازش را به پا دارد و براى مردم فروتن باشد و خود را از شهوت حفظ کند.4
انسان باید همواره به فضل الهى امیدوار باشد و از کار ناشایست خود توبه کند و با تمام وجود بگوید:
ربَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ. (آل عمران: 147)
خدایا! گناهان و زیادهروىهاى ما را در کارها بیامرز و ما را ثابت قدم گردان و در برابر کافران یارى کن.
پژوهش حاضر، گامى است در مسیر آشنایى با مسئله توبه، مراحل و شرایط آن که سرکار خانم اقبال حسینىنیا و جمعى از نویسندگان نگارش یافتهاند. امید است این اثر، دستمایهاى براى اصحاب رسانه ملى در مسیر تهیه و تولید برنامهاى مناسب در این زمینه باشد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه12
بخشی از فهرست مطالب
عبادت و دعا
تحلیل توبه از نظر روانی
انسان ،یک شخص مرکب
شرایط پیدایش توبه
نصیحت علی (علیه السلام)
مهلت توبه
حدیث قدسی
توبه از نظر حضرت علی
عبادت و عبودیت اگر به شکل صحیحی صورت بگیرد خواه ناخواه مستلزم تقرب واقعی انسان به ذات اقدس الهی میشود. به عبارت دیگر عبودیت ((سلوک))است، رفتن به سوی پروردگاراست .
اولین منزل سلوک ، اولین نقطه ای که اگر انسان بخواهد بسوی پروردگارش سلوک کند وبه مقام قرب پروردگار نایل گردد باید از این منزل ، ازاین مرحله و ازاین نقطه شروع کند، وآن منزل سلوک به سوی خداوند منزل توبه است.
توبه یعنی چه؟توبه ازنظر روانی برای انسان چه حالتی است واز نظر معنوی برای انسانچه اثری دارد؟
توبه یکی از مشخصات انسان نسبت به حیوانات است. یعنی انسان بسیاری ممیزات ومشخصات وکمالات واستعدادهای دارد که هیچ کدام از آنها در حیوانات وجود ندارد. یکی از این انسانها همین مساله توبه است. توبه به این معنی نیست که ما لفظ ((استغفرالله ربی واتوب الیه)) را به زبان بیاوریم ،از مقوله لفظ نیست. توبه یک حالت روانی و روحی و بلکه یک انقلاب روحی در انسان است کهلفظ ((استغفرالله ربی واتوب الیه)) بیان این حالت است، نه خود این حالت .
مقدمه ای میخواهم عرض کنم ، توجه فرمایید:تفاوتی میان جمادات ونباتات و حیوانات وجود دارد آن این است: که جمادات این استعداد را ندارند که در مسیری که حرکت میکنند، خودشان از درون خودشان تغییر مسیر وتغییرجهت بدهند مثل حرکتی که زمین به دور خورشید دارد این مسیر مسلم وقطعی است و زمین نمیتواند از درون خود این مسیر راتغییر دهد . ولی موجودات زنده از قبیل نباتات و حیوانات این استعداد را دارند که از درون خودشان تغیییر مسیر بدهند یعنی اگر به شرایطی برخورد کنندکه با ادامه حیات آنها سازگار نباشد تغییر مسیر میدهند.در مورد حیوانات نیزبسیار واضح است.
حتی نباتات هم اینگونه هستند،یعنی گیاهان هم در یک شرایط وحدود معین از درون خودشان خود را هدایت میکنند ، مسیر خود را تغییر میدهند.
انسان هم تا این حدود مثل گیاه و حیوانات است یعنی تغییر مسیر میدهد
توبه برای انسان تغییر مسیر دادن است اما نه تغییرمسیر دادن ساده از قبیل تغییر مسیری که گیاه میدهد و یا تغییری که حیوان میدهد ،بلکه یک نوع تغییر مسیری که مخصوص انسان است و از نظر روحی و روانی کاملا ارزش تحلیل وبررسی و رسیدگی دارد.
توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی ،نوعی قیام از ناحیهءخود انسان علیه خود انسان.
گیاه تغییر مسیر میدهد اما علیه خودش قیام نمیکند،نمیتواند قیام کند،این استعداد را ندارد.
جماد از درون خود برای بقای خویش تغییر مسیر نمیدهد،این استعداد شگفت انگیز در نبات است،که این استعداد در انسان لستعداد شگفت انگیزتری است،که علیه خودش انقلاب میکند.
مگر میشود یک شخص خودش علیه خودش قیام کند؟ بله میشود
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
توبه
مقدمه :
بر صاحبان بصیرت پوشیده نیست که توبه ، شعبه ای است از فضل ، عظیم الهی و دری است از رحمت رحیم خداوند که به روی بندگان خود باز فرموده است . اگر این در بسته بود رستگاری برای کسی نبود . زیرا سرشت بشر با آلودگی و خطاکاری و گناه پیوسته است بطوری که هر بشری به حسب اعمال جارم و جانحه خود را به انواع آلودگیها مبتلا خواهد ساخت مگر آن مقداری که خداوند او را حفظ فرموده باشد .
خلاصه بشری که بتواند خودش را از گناه و انواع خطا نگهدارد و پاکی فطرت نخستینش را حفظ کند ، یافت نخواهد شد حتی بسیاری از پیغمبران و بنابراین خدای حکیم و رحیم ،توبه را دوای دردهای معنوی و علاج امراض قلبی و پاک کننده انواع آلودگیها قرار داده است تا انسان پس از گرفتاری به گناه ، به برکت توبه پاک شود و اهل نجات گردد . خوشبخت کسی است که از این باب رحمت قدردانی کرده و از آن استفاده نموده و از این موهبت الهی سپاسگذاری نماید چنانچه بدبخت کسی است که این باب رحمت برایش فقط اتمام حجت شده باشد . یعنی روز قیام در موقع حساب و پرسش از اعمال هرگاه در مقام عذرخواهی بگوید : پروردگارا نادان و بی خبر بودم ، اسیر شهوت و غضب بودم ،گرفتار هوا و هوس بودم . مقاومت با وساوس شیطان عاجز
بودم در نتیجه جواب تمام عذرهایش گفته می شود :
حقیقت توبه :پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : پشیمانی از گناه ، توبه است .حضرت باقر علیه السلام فرمود : در توبه ، پشیمانی کفایت است حضرت صادق علیه السلام میفرماید : نیست بنده اگر گناهی کند پس پشیمان گردد ، مگر اینکه خداوند او را میآمرزد پیش از آنکه از او طلب آمرزش کند .
بنابراین حقیقت توبه همان پشیمانی از گناه است از جهتی زشتی آن نزد خداوند و اینکه خلاف رضای او است . مانند غلامی که کاری را برخلاف رضای مولایش انجام دهد و غافل باشد که مولا او را می بیند چون فهمید که او را دیده البته سخت از کردار خود پشیمان می شود و یا مانند کسی که طبیبی او را از خطر خوردن طعامی باخبر کرده و پس از خوردن و گرفتار شدن از کار خود چقدر پشیمان خواهد بود .
ـ پشیمانی سبب ترک گناه است :
هرچه ایمان به خطر و روز جزا و تصدیق خبرهای پیغمبر و امام بیشتر باشد ، پشیمانی از گناه کرده شده بیشتر ،و آتش درونی آن سختر خواهد بود چنان چه لازمه ی حسرت و ندامت برگناه ، عزم برتری آن در آینده است . بطوری که اگر بر ترک آن گناه تصمیم نداشته باشد ، معلوم می شد حقیقتاً از آن گناه پشیمانی ندارد .
حضرت امیر المومنین علیه السلام می فرماید ، جز این نیست که پشیمانی بر گناه سبب ترک آن می شود .
از لوازم حسرت و ندامت برگناه ، سعی در تدارک آن است یعنی اگر آن گناه حق الله بوه ، مانند ترک نماز و روزه ، زکات و حج ، پس قضای آنها را بجای آورد و دیگر حق الناس بوده ، اگر حق مالی است ، آنرا به صاحبش برگرداند اگر مرده است به ورثه اش بدهند و اگر نمی شناسند از طرفش صدق دهد . و اگر حق عرضی است ، حلال بودی بطلبد و طرف را از خودش راضی کند و اگر حق قصاص یادیه است ، خود را تسلیم او کند تا قصاص کند یا دیه بگیرد یا ببخشد ، و اگر حق حد باشد مانند قذف ، باید تسلیم صاحب حق شود تا بر او اقامه ی حد شود یا عفوش کند در نتیجه پس از ندامت استغفار واجب است یعنی از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند .
ـ وجوب توبه :
توبه از گناهان چه کبیره و چه صغیره ،به اتفاق جمیع علما و به حکم عقل واجب است
چنانچه محقق طوسی در تجید الکلام و علامه حلی در شرح آن فرموده اند که : به توبه دفع ضرر می شود و دفع ضرر هم عقلاً واجب است پس توبه به حکم عقل واجب است و در قرآن مجید می فرماید: توبه کنید و به سوی خداوند رجوع کنید همه ی شما ،باشد که رستگار شوید و نیز می فرماید: ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید توبه کنید و به خدا رجوع نمایید ، توبه ی خالص ( تنها برای رضای خدا ) ، امید است پروردگار شما گناهانتان را تلافی فرماید .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
توبه
7 صفحه
قرآنِ کریم ، پنج مرحله برای اسـتغفار ( توبه : طلبِ بخشـش از خداوند ) بیان کرده است :
١. ابتدا ، انسان باید از تمام اعمال بدی که مرتکب شده ، پشیمان شود و باید از درون به آن برسد ،
حضورِ قلبش را در آستانِ خداوند قرار دهد و قلبش شهادت دهد که آن عمل ، بد بوده است .
۲. تصمیم بگیرد که از این پس به دنبالِ آن عمل نرود .
۳. اگر چیزی به مردم بدهـکار ( حقّ النّاس ) است به آنها بدهد و ادای دِین کند ( اگر غیبت کرده ، به
به کسی دروغ گفته ، کسی را به خشم آورده ، به کسی تهمت زده ، به کسی ناسزا گفته یا چنانچه
نسبت به کسی کینه دارد ، کینه را از دلِ خود بیرون کند و حلالیّت بطلبد . )
۴. اگر از واجبات ( نماز و روزه ) چیزی از او فوت شده که انجام نداده ، بایستی آنها را جبران کند .
۵. هنگامی که مرتکب گناه می شده ، برایش شیرین بوده و لذّتِ گناه زیرِ زبانش رفته است ؛ بنابراین
اکنون باید عبادت کند و ریاضت بکشد تا آن گناه برایش تلخ شود ، گریه کند تا تمام سلّول هایش
از گناه متنفّر شوند ؛ زیرا هنگامِ ارتکابِ گناه ، گناه در سلّول هایش نفوذ کرده است . پس بایستی
روزه بگیرد و ریاضت بکشد تا گوشتی از استخوانش بِرویَد که حلال باشد وهنگامی که ازخداوند
طلبِ توبه می کند و « أسـتَغفِرُالله » می گوید ، تمام سلّول های بدنش این عبارت را بگویند .