لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
1- بیان مسئله و ضرورت انجام طرح :
هدف از تربیت دینی، حضور قرآن و سیره معصومین(ع) در متن زندگی دانش آموزان است. ما با تعلیم مسائل دینی و با روش های مطلوب و خاص می توانیم در دانش آموزان درک و شعور دینی ایجاد کنیم. اگر تلاش همه ما بر این باشد که از طریق روح حاکم بر تمامی برنامه های رسمی و غیررسمی (فوق برنامه و مکمل) تربیت، تزکیه و تأدیب صورت گیرد و مفاهیم نظری به صورت «رفتار دینی» درآید، می توانیم ادعا کنیم که تربیت دینی تا حد زیادی تحقق پیدا کرده است. آنچه با توجه به مقتضیات زمان در تربیت دینی باید مدنظر قرار گیرد، اصلاحات در روش های تربیت دینی است. مدیریت مراکز آموزش و پرورش ما با توجه به تفاوت های فردی در دانش آموزان، اصل زیبایی شناسی و ابزار هنر را بویژه در غنی سازی، اوقات فراغت و فوق برنامه باید لحاظ کنند و در این مسیر عمدتاً به مراحل رشد کودکان و نوجوانان در گروه های سنی پیش از دبستان، دوره دبستان و دوره راهنمایی توجه داشته باشند و همچنین باید به اهمیت نقش خانواده در ایجاد معنویت و تربیت دینی کودکان توجه جدی شود و با ایجاد راهکارهای مختلف در خانواده ها زمینه رشد معنوی و تربیت دینی کودکان را فراهم کرد.سؤالاتی که ذهن ما را مشغول کرده این است که چگونه دانش آموزی که از اول راهنمایی تا کنون مسائل دینی را جزء درسهای مدرسه خوانده است و در خانواده و محیط اجتماعی هم با آن برخورد داشته است هنوز یک انسان بدون انگیزه است و مسائل اعتقادی در زندگی او آن گونه که زیبنده یک دختر و پسر مسلمان است مطرح نمیباشد.
2- مروری بر مطالعات قبلی انجام شده :
الف- نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهرانی و دلالتهای آن بر نظریه سکولارشدن.
بعد اعمال دینی ضعیفترین بعد در بین ابعاد چهارگانه دینداری بود. با وجود این، با توجه به پاسخ دانشآموزان به تکتک عبارات تشکیلدهنده این بعد، میتوان گفت که پاسخگویان اعمال و عبادات فردی را بسیار بیشتر از اعمال و عبادات جمعی انجام میدهند. نسبت کسانی که اظهار داشتهاند هرگز یا به ندرت اعمال زیر را انجام میدهند:
روزه (24%)، نماز (17%)، شرکت در نماز جماعت (78%)، همکاری با مسجد یا سایر مؤسسات اسلامی (78%)، شرکت در نماز جمعه (90%)، (سراجزاده، نمایه پژوهش: 116).
ب - گزارش نهایی نتایج پژوهشی طرح مشاوره ملی با جوانان، سازمان ملی جوانان 1380 .
نگرش جوانان به دوستانشان تأثیر مثبت در هویت دینی آنان دارد. میتوان گفت دوستان، در جوانانی که سن بیشتری دارند (چون در گروه دانشجو قرار میگیرند) تأثیر مثبتی بر هویت دینی آنان میگذارند. جوانانی که نگرش مثبتی به کار یا پیدا کردن آن ندارند، هویت دینی آنان در معرض تهدید قرار میگیرد.
نگرش به روحانیون با بتای 2 درصد هویت ملی جوانان را به صورت منفی پیشبینی میکند. به نظر میرسد با آن که جوانان ایرانی کاملاً مذهبی هستند اما برخی از روحانیون مختصر نقش منفی در هویت جوانان به جا گذاشتهاند. نگرش مثبت به اعتقادات قلبی دینی به ترتیب در سطوح تحصیلی خانوادگی نسبتاً پایین و بالا دیده میشود. دانشجویان سطوح تحصیلی خانوادگی متوسط نگرش کمتر مثبتی به اعتقادات قلبی دینی دارند. (سازمان ملی جوانان - 1380)
ج - سنجش دینداری جوانان
نتایج این پژوهش نشان داد که از هر شاخصی که برای دینداری استفاده کنیم، نه تنها دینداری و تعلق مذهبی جوانان نمونه تحقیق، بحرانی و اسفناک نبوده بلکه اکثریت مطلق آنها واجد تعلقات دینی بالایی هستند. به نظر میرسد که احساس ناخشنودی و نگرانی بسیاری از مسئولین فرهنگی و متدینین از وضعیت اعتقادی و مذهبی جوانان تهرانی جدا از توقعات غیرواقعبینانه و متناسب با دنیای بزرگسالان، بیشتر متکی بر برخی شیوههای رفتار مغایر با ارزشها و موازین اجتماعی و مذهبی ابراز شده از طرف جوانان باشد. شیوههای رفتاری جوانان هرچند که نابهنجار باشد مسلماً باز هم جانشین سنجشهای مستقیم اعتقادات و تعلقات دینی نیست. فرو کاستن دینداری صرفاً به یک سلسله موازین رفتاری خاص و ظاهری در واقع محدود کردن دین در قالب تنگ و ظاهری است (طالبان، نمایه پژوهش: 129 - 128)
تعریف تربیت :
تربیت به معنای پرورش انسانها در راستای ایجاد و تصحیح رفتارهای اجتماعی است
4- هدف از اجرای طرح :
هدف کلی :
بررسی زمینه های آموزشگاهی آسیب پذیری تربیت دینی دانشآموزان از دیدگاه دبیران دینی و قرآن و مربیان پرورشی مقطع متوسطه شهر شیراز
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 18 صفحه
مقدمه و تعریف :
رئالیسم که در فارسی "واقعگرایی" و "اصالت واقع" نامیده میشود، تقریبا نقطهی مقابل ایدهآلیسم بوده و برای اشیای مستقل از ذهن و فکر ما واقعیت قایل است. رئالیسم، اشیاء را آنچنان که هستند، قبول دارد و از تعبیر و تفسیر جهان خارج طبق تجربههای شخصی خودداری میکند.
از دیدگاه رئالیسم اسلامی چون بین جهانبینی (مقولات فلسفی) و ایدئولوژی یک رابطه منطقی وجود دارد، در تعلیم و تربیت (که از نوع ایدئولوژی است) نیز میتوان چنین ارتباطی را بخوبی نشان داد. همانگونه که در تعریف مبانی مشاهده شد، جهانبینی یک مکتب بویژه نوع نگرش آن به "انسان" تأثیر بسیار عمیقی در جنبههای مختلف تعلیم و تربیت دارد، زیرا انسان موضوع تعلیم و تربیت است؛ پس در آغاز باید به این پرسش، پاسخ گفت که انسان چیست؛ دارای چه ویژگیهایی است؛ شئون و استعدادهای او کدام است؟ هدف نهایی وی چیست؟ اصولاً چه تیپ انسانی میخواهیم تربیت کنیم؟ لذا پس از روشن شدن این مسائل و سؤالات است که میتوان به سراغ تعلیم و تربیت رفت و نظام تربیتی مناسبی را تأسیس کرد. اصولاً مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری قبل از طرح مباحث اخلاقی و تربیتی و در آغاز به بحث در باره جهانبینی خود پرداخته و بویژه بحث از انسان را به عنوان مرکز مباحث خویش قرار دادهاند. در مورد ارتباط بین مقولات فلسفی و جنبههای مختلف تعلیم و تربیت بطور کلی ( در جهانبینیهای گوناگون) بحث در باره این مسأله به تفصیلصورت میگیرد (چنانکه در کتابهای فلسفه تعلیم و تربیت در باره آن بحث میشود) امّا در این مقاله به جهت رعایت اختصار، تنها به تحلیل برخی موارد از دیدگاه رئالیسم اسلامی خواهیم پرداخت: بر اساس حرکت جوهری در رئالیسم اسلامی، انسان و جهان دائما در حرکت و شدن به سوی تکامل خود، و وسیله این تکامل نیز تعلیم و تربیت است؛ بنابراین، روابط انسان و کنش و واکنش متقابل او نیز دائما دستخوش تغییر است.
لیبرالیسم و تعلیم و تربیت
واژه لیبرالیسم (Liberalism) به معنای آزادی خواهی، از واژه انگلیسی لیبرتی (Liberty) به معنای آزادی گرفته شده است. واژه لیبرال (Liberal) یک واژه فرانسوی، به معنای فرد آزادی خواه یا هوادار آزادی است. و در لغت به معنای آزاد مرد، بلندنظر، راد، بخشنده، بی تعصب و روشن فکر نیز آمده است.
تعلیم و تربیت لیبرال، همچون خود لیبرالیسم دارای قدمتی طولانی است و برداشت های متفاوتی را در خود جای داده است. اصول ارزشی تعلیم و تربیت لیبرال را به خوبی میتوان در اصول و مبانی ارزشی لیبرالیسم جستجو نمود. ارزشهایی همچون خودگردانی شخصی، نقدپذیری ، استقلال نظام آکادمیک ، تساوی فرصتها، اخلاق مستدل، احترام به عقاید و علائق مختلف، پرهیز ازالقاء ارزش ها، و طرد هر تعریف شخصی از «خوب» همه و همه، مبتنی بر سه ارزش پایهای لیبرالیسم، یعنی آزادی، تساوی و عقلانیت است. تاکیدات اخیر در تفکر تعلیم و تربیت لیبرال بر ارزشهای دمکراتیک، حقوق شهروندان و حقوق کودکان نیز بر همین پایه استوار است. حامیان تعلیم و تربیت لیبرال ، این نوع رویکرد راتنها راه قابل حمایت و توجیه در تعلیم و تربیت دانستهاند تا آنجا که به عقیده ایشان تعلیم و تربیت (صحیح) در واقع همانا تعلیم و تربیت لیبرال است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25
فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
تعلیم و تربیت دینی
اهمیت تعلیم و تربیت دینی
مفهوم و ماهیت تعلیم و تربیت دینی
چارچوب نظام تعلیم و تربیت دینی
اصول تعلیم و تربیت
مبانی تعلیم و تربیت
هدف تعلیم و تربیت
روش تعلیمی و تربیتی
آموزش و پرورش دینی
طریق وصال به این اهداف
چگونه فرزندان متدین تربیت کنیم
تربیت دینی و چالش های اساسی
1ـ تضاد میان شیوه های تربیتی خانه و جامعه
2ـ نقش وسایل ارتباط جمعی
جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش دینی
مفهوم و ماهیت آموزش و پرورش دینی
ارزش و جایگاه دانش آموز در نظام آموزش و پرورش دینی
نتیجه گیری
منابع
چکیده
در این مقاله سعی شده است تا علاوه بر تعریف تعلیم و تربیت دینی و ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت دینی فرزندان، نقش و جایگاه خانواده، معلم و آموزش و پرورش نیز در تربیت دینی کودکان و نوجوانان نیز بیان شود. که باید بین اولیاء دانش آموز و مربیان در شیوه تربیت دینی و آموزه های دینی هماهنگی و همسویی لازم دیده شود. تا زمینه های رشد و کمال در باورهای دینی کودکان و نوجوانان بوجود آید. اولیا و مربیان می توانند بتدریج نگرش دینی مطلوب را در فرزندان بوجود آورند و باید میان آموزش های دینی و راهکارهای عملی ارائه شده توسط خانه و مدرسه هماهنگی لازم وجود داشته باشد تا کودک و نوجوان دچار تضاد نشود و بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد که تضاد در آموزش نه تنها باعث رشد و کمال در باورهای دینی نمیشود باعث از دست دادن عقاید آنها نیز می گردد و در آموزش و تربیت دینی نباید از روشهای خشک و مستبدانه استفاده کرد بلکه باید با شیوه تشویق روش های صحیح، روح و روان کودک را با باورهای دینی پیوند داد.
مقدمه
از مهمترین مباحث زندگی که در طول حیات بشر برای او مطرح بوده و هم اینک نیز جای پای آن در بین صاحبنظران و خردمندان حتی به صورت روزمره، محکم تر و ریشه دارتر می شود موضوع دین و معنویت است. این امر حتی در بین افرادی که پایبند به دین ملتزم به مذهبی نیستند در غالب عرفان منشی و روی آوردن به امور متافیزیک به چشم می خورد و موضوع مهم پرداخته شود.
تعلیم و تربیت دینی
انسان دنیای امروز به لحاظ پیچیدگی های زندگی و وسعت و سرعت تغییرات، با چالش های فراوان روبروست که با گذشت زمان این چالش ها روبه فزونی است. هر یک از این بحران ها مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنها تحمیل می کند در حال حاضر برای رویارویی با این مشکلات روبه افزایش، نیاز به تربیت انسان های متعهد به اصول و ارزش های دینی و آرمان های جامعه بیش از پیش ضرورت یافته، پیش بینی ها و برنامه ریزیهای خاص را می طلبد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 60
تعلیم و تربیت
پس خدای بزرگ تاریکی های جاهلیت را به وسیله ی حضرت محمد (ص) روشن ساخت و مشکلات و تیرگی کفر را از قلب ها زدود و پرده ها از جلوی دیدگان برداشت . پیامبر (ص) برای هدایت در میان مردم به پا خاست و آنان را از گمراهی نجات داد و از کوری و کور دلی رهانید و به سوی دین استوار الهی رهنمون شد و همه را به راه راست فراخواند . حضرت فاطمه (س)
تربیت در جنبه فردی عملی برای سازندگی انسان وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست . از طریق تربیت می توان آدمی را به بلند ترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون و خام بدنیا می آیند ،انسانهایی ساخت متفکر ،مدبر ،خلاق و مولد موجد تحول و تغییر در سطح بین الملل.
تربیت در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توام با صلح و سعادت زندگی در سایه حفظ و رعایت قوانین است ،امری که وجودش برای ادامه ی حیات همه جوامع ضروری است.
ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروت های روی زمینی و یا زیر زمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسان های ساخته شده ای است که در آنجا زندگی می کنند و به کار و تلاش می پردازند .
فقدان تربیت صحیح همه گاه برای بشریت یک فاجعه بوده است .جنگ جهانی اول و دوم نشان داد که چگونه انسانها بدون رعایت حقوق یکدیگر که ناشی از تربیت قلطشان بود به جان هم افتاده اند و خون یکدیگر را بر زمین جاری ساختند .
آری : مردمی که خون ریزی می کردند به ظاهر وحشی و بی سواد نبودند بلکه بر اساس نظاماتی به ظاهر متمد تانه تربیت یافته بودند ولی در آن نظام از تعالیم آسمانی و الهی خبری نبود، جسم و تن و غرایز را مورد توجه قرار می دادند بدون آنکه برای آن ضوابطی از درون انسان معین نمایند و امروز تداوم همان خطر مجدداَ بشریت را تهدید می کند از آن بابت که نظامات نه تنها الهی نشده اند بلکه فاصله آن ها با خدا و تعالیم انبیا روز به روز بیشتر می شود.
چنانکه در تعالیم آسمانی و اسلامی مان در((سوره جمعه)) قرآن مجید دین مطالب را میخوانیم:
مساله بعثت پیامبر (ص) و هدف از این رسالت بزرگ که در ارتباط با عزیز و حکیم و قدوس بودن خداوند است پرداخته چنین می گوید : او کسی است که درمیان درس نخوانده ها رسولی از خودشان بر انگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند . و در پرتو این تلاوت (آنها را از هرگونه شرک و کفر و انحراف و فساد پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد.
پیامبر (ص) از میان مردم همین گروه و همین قشر درس نخوانده برخاسته تا عظمت و رسالت را روشن سازد و دلیلی باشد بر حقانیت او ،چرا که کتابی مثل قرآن با این محتوای عمیق ،عظیم ،و فرهنگی چون فرهنگ اسلام محال است زاییده فکری بشر باشد آن هم بشری که نه خود درس خوانده و نه در محیط علم و ادب پرورش یافته ، این نوری است که از ظلمت برخاسته و باغ سر سبزی است که از دل کویر سر بر آورده و این خود معجزه ای آشکار و سندی است روشن بر حقانیت او.
در آیه ی فوق هدف این بعثت در سه امر خلاصه می شود که یکی از جنبه های مقدماتی دارد و آن تلاوت آیات الهی است و دو قسمت دیگر یعنی تهذیب و تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت دو هدف بزرگ نهایی را تشکیل می دهد.
آری
پیامبر(ص) آمده است که انسانها را هم در زمینه ی علم و دانش و هم اخلاق و عمل پرورش دهد تا به وسیله ی این دو بال بر اوح آسمان سعادت پرواز کنند و مسیر الی الله را پیش گیرند و به مقام قرب او نائل شوند.
این نکته نیز شایان توجه است که در بعضی از آیات قرآن تزکیه مقدم بر تعلیم و در بغضی تعلیم مقدم بر تزکیه شمرده شده است . این تعبیر ضمن اینکه نشان می دهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند (اخلاق زائیده علم است همانگونه که علم زائیده اخلاق است اصالت تربیت را مشخص می سازد.
پیامبر اسلام(ص) آمده و انسان را از ضلال مبین به برکت کتاب و حکمت نجات داد و تعلیم و تربیت نمود و به راستی نفوذ در چنین جامعه گمراهی آن زمان یکی از دلایل عظمت اسلام و معجزه ی آشکار پیامبر(ص) است.
اقوام دیگری که بعد از یاران پیامبر(ص) با به عرصه ی وجود گذرانده و در مکتب تعلیم و تربیت پیامبر (ص) پرورش یافتند و از سر چشمه زلال قرآن و سنت محمدی سیرآب
گشتند آنها نیز مشمول این دعوت بزرگ بودند.
در ادامه ی آیه های بعدی به این نعمت بزرگ یعنی بعثت پیامبر(ص) و برنامه تعلیم و تربیت او اشاره کرده و می افزاید: این فضل خداست که به هر کس بخواهد و لایق ببیند می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است.
درست است هدایت کار خداست اما زمینه لازم دارد و زمینه ی آن که روح حق طلبی و حق جویی است باید از ناحیه خود انسانها فراهم شود و ستمگران از این مرحله اند.
از رسول خدا نقل شده است: هرکس علمش افزوده شود ولی بر هدایتش نیفزاید این علم جز دوری از خدا برای او حاصلی ندارد.
می توان اشکال تعلیم و تربیت را در نماز جمعه و بعد وسیع تر آن کنگره عظیم اسلامی حج جست . در حقیقت اسلام به سه اجتماع بزرگ اهمیت می دهد .اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل می شود .اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است و اجتماع حج که در کنار خانه ی خدا هر سال یک بار انجام می گیرد.
خطبه برای این در روز جمعه تشریع شده است که نماز جمعه یک برنامه عمومی است خداوند می خواهد به امیر مسلمین امکان دهد تا مردم را موعظه کند و به اطاعت ترغیب نماید و از معصیت الهی بترساند و آنها از آنچه مصلحت دین و دنیانشان است آگاه سازد . در خطبه قرار داده شده است تا در تاریکی حمد وثنا و تمجید و تقدیس الهی کنند و در دیگری نیازها و هشدارها. دعاها را قرار دهند و اوامر و نواهی و دستوراتی که با صلاح و فساد جامعه اسلامی در ارتباط است به آنها اعلام دارند.
تربیت در لغت
به معنی نشو و نما دادن ،زیاد کردن ، بر کشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی اخیر تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آورده و به حد اعتدال سوق دادن باشد. بنا براین درک معنی و مفهوم تربیت مستلزم تصور چند چیز است:
الف) تصور چیزی که موضوع تربیت واقع شود و نشود نما یا به طور کلی تغییر هیات آن مد نظر باشد.
ب) قابلیت یا استعدادی که در آن چیز موجود و فرصتی برای ظهور و بروز تجلی باشد.
ج) شرایطی که پدید آمدن آنها برای آغاز تحول مورد انتظار لازم کافی باشد و فرصت مناسبی را که اشاره شد فراهم کند .
د)ادامه شرایط مساعد به نحوی که تداوم دگرگونی های آغاز شده را در جهت مطلوب تا حصول نتایج قطعی تضمین تواند کرد.
ه)اصول شناخته شده ای که با اتکا بدانها بتوان شرایط مساعدی برای رشد فراهم آورد و ادامه آنها را میسر ساخت.
امکان تربیت آدمی
راست است که امروز با توجه به پیشرفت چشمگیر دانش و آموزش و پرورش در جهان و با وجود تجارب ارزنده ای که بشر اخیراَ و طی سالیان دراز در این باره اندوخته است ،طرح سوال است تحت عنوان امکان یا عدم امکان تربیت آدمی بیمورد به نظ رمی رسد و جای امکان تربیت آدمی باشد بیشتر از ضرورت و فوریت آن سخن به میان می آید ،به چند طریق مورد بررسی قرار میگیرد .
اولاً: میتوان در این باره به آیات و احادیث استناد نمود ،ثانیاَ میتوان به نظر حکما و فلاسفه استشهادکرد .ثالثاَ می توان از نتایج علمی ای که تاکنون در این زمینه بدست آمده برای اثبات مدعی استفاده کرد و می توان با اثبات ضرورت (تربیت آدمی) امکان آن را به طور منحنی مورد تائید قرار داد.
الف) آنچه از آیات و احادیث مستفاد می شود آیات و احادیثی که می توان در این باره بدانها استناد کرد بسیار است .
آیات 7 تا 10 سوره شمس: نفس تربیت پذیراست و رستگاری آدمی در گرو تلاش های فردی و جمعی است که برای تعلیم و تربیت بنی آدم صورت می گیرد.
سوره نحل : آدمی نادان بدنیا می آید و بر اوست که با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته شده است کسب علم نماید و از این بابت نیز شکر گزار باشد.
اما حدیث نبوی تلویحاً به امکان تربیت ا شاره ی کند و آدمیزاده را از لحاظ فرهنگی,اجتماعی و اقتصادی محصول تعلیم و تربیت یا نفوذ بزرگسالان در خرد سالان ی داند.
ب) نظر حکما و فلاسفه:
خواجه نیر الدین طوسی بعد از اشاره به اختلاف نظر قدما درین باره می نوید:"گروهی گفته اند بعضی اخلاق طبیعی باشد و بعضی به اسباب دیگر حادث شودو مانند طبیعی راسخ گردد."
قومی گفته اند همه ی اخلاق طبیعی باشد وانتقال از آن ناممکن و جماعتی گفته اند هیچ خلق نه طبیعی است و نه مخالف طبیعی بلکه مردم را چنان آفریده اند که هر خلق که خواهد می گیرد یا به آسانی یا به دشواری.
سبب هر خلقی که بر طبیعت صنفی از اصناف مردم غالب می شود درابتدا ارادتی بوده باشدوبه مداومتو مارست ملکه گشته است.
دکتر هوشیار می نویسد:آشنایی با اصول رفتار شاگرد پس از خروج وی از دستگاه آموزش وپرورش درجه ی تا ثیر اصولی را که مطلوب فن أموزش وپرورش از طرفی ومنظور أموزگار از جهتی دیگر است در زندگی أینده افراد و اجتماعات معین می کند واز این راه بر شخص محقق آشکارمی گرددکه تا چه اندازه می توان رویه ی افراد و در ملل وجوامع شبه ناقد بودو آنها را تربیت کرد. چنین تحقیقی درباره ی خانواده های قدیمی که سالیان دراز اباً عن جد به کارهای اداری مشغول بوده اند و درباره ی خانواده های رو حانیون و خانواده ها ی بازرگان و کبه از لحظ تارخی نتایجی که علیه فن آموزش و پرورش می گردد ,مفید است بتحقیق درشخصیت های تاریخی و مذهبی و کشف مقدمات پرورش أنان نیز از این لحاظ بسیار سودمند می باشد.(1)
نمونه ی دیگر " هنری پستالوزی" ربی معروف سویی است,وی می گوید :" کودکان ابلهی که اگر با درشتخوئی تربیت می شوند احتمالاً کارشان به تیمارستان می کشید,می توانند در پرتو مراقبت های عاطفی تاسب با ضعف شان از این بدبختی نجان یابند وحرفه ی محقری برای تحصیل روزی فرا گیرند وخود هزینه ی زندگی خویش را تامین کنند."
د) ضرورت عملی تربیت ادمی
تربیت برای فعالیت یافتن آدمی ضروری است,براستی آدمی نه تنها تربیت پذیر است بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیاز مند است, بدین معنی ات که اگر از برکات آن محروم بماند,فرصتی قیتی از او فوت شده و چیزی از زنده برای همیشه از دست داده است.
در زندگی آدمی دو دوره ی کاملاً متمایز وجود دارد:در دوره ی اول که از تولد تا حدود پنزده سالگی است,آدمیزاده هنوز از بسیاری جهات نا تمام است وکیفیت زودگیش به چگونگی مراقبتی که از او در هنگام رشدش بعمل می آیدبستگی دارد:دوره ی بعد که از لحاظ ادراک مقو لات وقوه ی تمیز واندیشه و اراده به کال رسیده است از هر جهت موول اعمال و رتارش ات,کارائیش در این وره ی اخیر ر زندگن فردی و اجتماعی بستگی به این ارد که تا چه حد در دوره ی تحست در پرتو تعلیم وتربیتی که ریافت داشته ات وانسته باشد امکانات بالقو ه ی خود را به فعل در أورد,اگر درتربیتش کوتاهی شود یا شدایط لازم برای رشدش مورد غفلت قرار گیرد وبه تصادف واگذار گردد خواه نا خواه ازأدمیت دور وبه بهام نزدیک می شود,اما اگر بخت با وی مساعدت ک واز شرایط تربیتی مناسبی بر خوردار شودوفرشته خو گردد.
اهمیت تعلیم وتربیت
تحقق گوهر أدمی به أن است:مراقبت هائی که تحت عنوان تعلیم وتربیت درمورد أدمیزادهاعما ل می شود ,شرط لازم رسیدن أدمی به مر حله ی کمال است. بشر تنها با تعلیم وتربیت أدم تواند شد.چنانچه مشمول تربیت صحیح واقع شود,فرشه خوی گرددو اگر ازمیامن أن بی بهره ماند ,نه تنها استعدادهاوامکانات بالقو اش به هدر می رود بلکه به اغلب احتمال ,به قهقرا میرود وبه مرتبه ی بهایم بل فروتر از أن تنزل پیدا می کند.
وجود آدمی مجمع ک لله واقعیت های تاد است وسیر تکاملی ی ال حد زیادی درگرو آنست که بتواند بین قوای متضاد مذکور هماهنگی ایجاد کند.
انسان بنها موجودی است که نسبت به کیفیت زندگی خود مسئول می باشد.آدمی موجودی متفکر,دارای قوه ی تمیز, صاحب اراده,مختاراست و اصلاح احوال وتحقق قلاحش به چگونگی برنامه هائی که برای زندگی فردی وجمعی خود تنظیم می کند وبه نحو ه ی اجرای آنها بستگی دارد.
تربیت درآدمیزاه بین حیث أدم بودنش موثر است بشر تنها در سایه ی تعلیم وتربت أدم تواند شد وأدمی چیزی جز أنچه تربیت از وی می سازد نیست.
تربیت درأدمی خاصیت تراکمی دارد ووقتی کسی تربیت شده باشد تاثیر تربیت در فرد مورد تربیت حدود نی شود. تربیت یک فرد کای ات تا خانواده ای حق قبیله ای را تحت تاثیر تربیت در أدمی مثبت باشد یا منفی ,دارای جنبه ی تصاعدی است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 60
تعلیم و تربیت
پس خدای بزرگ تاریکی های جاهلیت را به وسیله ی حضرت محمد (ص) روشن ساخت و مشکلات و تیرگی کفر را از قلب ها زدود و پرده ها از جلوی دیدگان برداشت . پیامبر (ص) برای هدایت در میان مردم به پا خاست و آنان را از گمراهی نجات داد و از کوری و کور دلی رهانید و به سوی دین استوار الهی رهنمون شد و همه را به راه راست فراخواند .
حضرت فاطمه (س)
تربیت در جنبه فردی عملی برای سازندگی انسان وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست . از طریق تربیت می توان آدمی را به بلند ترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون و خام بدنیا می آیند ،انسانهایی ساخت متفکر ،مدبر ،خلاق و مولد موجد تحول و تغییر در سطح بین الملل.
تربیت در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توام با صلح و سعادت زندگی در سایه حفظ و رعایت قوانین است ،امری که وجودش برای ادامه ی حیات همه جوامع ضروری است.
ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروت های روی زمینی و یا زیر زمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسان های ساخته شده ای است که در آنجا زندگی می کنند و به کار و تلاش می پردازند .
فقدان تربیت صحیح همه گاه برای بشریت یک فاجعه بوده است .جنگ جهانی اول و دوم نشان داد که چگونه انسانها بدون رعایت حقوق یکدیگر که ناشی از تربیت قلطشان بود به جان هم افتاده اند و خون یکدیگر را بر زمین جاری ساختند .
آری : مردمی که خون ریزی می کردند به ظاهر وحشی و بی سواد نبودند بلکه بر اساس نظاماتی به ظاهر متمد تانه تربیت یافته بودند ولی در آن نظام از تعالیم آسمانی و الهی خبری نبود، جسم و تن و غرایز را مورد توجه قرار می دادند بدون آنکه برای آن ضوابطی از درون انسان معین نمایند و امروز تداوم همان خطر مجدداَ بشریت را تهدید می کند از آن بابت که نظامات نه تنها الهی نشده اند بلکه فاصله آن ها با خدا و تعالیم انبیا روز به روز بیشتر می شود.
چنانکه در تعالیم آسمانی و اسلامی مان در((سوره جمعه)) قرآن مجید دین مطالب را میخوانیم:
مساله بعثت پیامبر (ص) و هدف از این رسالت بزرگ که در ارتباط با عزیز و حکیم و قدوس بودن خداوند است پرداخته چنین می گوید : او کسی است که درمیان درس نخوانده ها رسولی از خودشان بر انگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند . و در پرتو این تلاوت (آنها را از هرگونه شرک و کفر و انحراف و فساد پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد.
پیامبر (ص) از میان مردم همین گروه و همین قشر درس نخوانده برخاسته تا عظمت و رسالت را روشن سازد و دلیلی باشد بر حقانیت او ،چرا که کتابی مثل قرآن با این محتوای عمیق ،عظیم ،و فرهنگی چون فرهنگ اسلام محال است زاییده فکری بشر باشد آن هم بشری که نه خود درس خوانده و نه در محیط علم و ادب پرورش یافته ، این نوری است که از ظلمت برخاسته و باغ سر سبزی است که از دل کویر سر بر آورده و این خود معجزه ای آشکار و سندی است روشن بر حقانیت او.
در آیه ی فوق هدف این بعثت در سه امر خلاصه می شود که یکی از جنبه های مقدماتی دارد و آن تلاوت آیات الهی است و دو قسمت دیگر یعنی تهذیب و تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت دو هدف بزرگ نهایی را تشکیل می دهد.
آری
پیامبر(ص) آمده است که انسانها را هم در زمینه ی علم و دانش و هم اخلاق و عمل پرورش دهد تا به وسیله ی این دو بال بر اوح آسمان سعادت پرواز کنند و مسیر الی الله را پیش گیرند و به مقام قرب او نائل شوند.
این نکته نیز شایان توجه است که در بعضی از آیات قرآن تزکیه مقدم بر تعلیم و در بغضی تعلیم مقدم بر تزکیه شمرده شده است . این تعبیر ضمن اینکه نشان می دهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند (اخلاق زائیده علم است همانگونه که علم زائیده اخلاق است اصالت تربیت را مشخص می سازد.
پیامبر اسلام(ص) آمده و انسان را از ضلال مبین به برکت کتاب و حکمت نجات داد و تعلیم و تربیت نمود و به راستی نفوذ در چنین جامعه گمراهی آن زمان یکی از دلایل عظمت اسلام و معجزه ی آشکار پیامبر(ص) است.
اقوام دیگری که بعد از یاران پیامبر(ص) با به عرصه ی وجود گذرانده و در مکتب تعلیم و تربیت پیامبر (ص) پرورش یافتند و از سر چشمه زلال قرآن و سنت محمدی سیرآب
گشتند آنها نیز مشمول این دعوت بزرگ بودند.
در ادامه ی آیه های بعدی به این نعمت بزرگ یعنی بعثت پیامبر(ص) و برنامه تعلیم و تربیت او اشاره کرده و می افزاید: این فضل خداست که به هر کس بخواهد و لایق ببیند می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است.
درست است هدایت کار خداست اما زمینه لازم دارد و زمینه ی آن که روح حق طلبی و حق جویی است باید از ناحیه خود انسانها فراهم شود و ستمگران از این مرحله اند.
از رسول خدا نقل شده است: هرکس علمش افزوده شود ولی بر هدایتش نیفزاید این علم جز دوری از خدا برای او حاصلی ندارد.
می توان اشکال تعلیم و تربیت را در نماز جمعه و بعد وسیع تر آن کنگره عظیم اسلامی حج جست . در حقیقت اسلام به سه اجتماع بزرگ اهمیت می دهد .اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل می شود .اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است و اجتماع حج که در کنار خانه ی خدا هر سال یک بار انجام می گیرد.
خطبه برای این در روز جمعه تشریع شده است که نماز جمعه یک برنامه عمومی است خداوند می خواهد به امیر مسلمین امکان دهد تا مردم را موعظه کند و به اطاعت ترغیب نماید و از معصیت الهی بترساند و آنها از آنچه مصلحت دین و دنیانشان است آگاه سازد . در خطبه قرار داده شده است تا در تاریکی حمد وثنا و تمجید و تقدیس الهی کنند و در دیگری نیازها و هشدارها. دعاها را قرار دهند و اوامر و نواهی و دستوراتی که با صلاح و فساد جامعه اسلامی در ارتباط است به آنها اعلام دارند.
تربیت در لغت
به معنی نشو و نما دادن ،زیاد کردن ، بر کشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی اخیر تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آورده و به حد اعتدال سوق دادن باشد. بنا براین درک معنی و مفهوم تربیت مستلزم تصور چند چیز است:
الف) تصور چیزی که موضوع تربیت واقع شود و نشود نما یا به طور کلی تغییر هیات آن مد نظر باشد.
ب) قابلیت یا استعدادی که در آن چیز موجود و فرصتی برای ظهور و بروز تجلی باشد.
ج) شرایطی که پدید آمدن آنها برای آغاز تحول مورد انتظار لازم کافی باشد و فرصت مناسبی را که اشاره شد فراهم کند .
د)ادامه شرایط مساعد به نحوی که تداوم دگرگونی های آغاز شده را در جهت مطلوب تا حصول نتایج قطعی تضمین تواند کرد.
ه)اصول شناخته شده ای که با اتکا بدانها بتوان شرایط مساعدی برای رشد فراهم آورد و ادامه آنها را میسر ساخت.
امکان تربیت آدمی
راست است که امروز با توجه به پیشرفت چشمگیر دانش و آموزش و پرورش در جهان و با وجود تجارب ارزنده ای که بشر اخیراَ و طی سالیان دراز در این باره اندوخته است ،طرح سوال است تحت عنوان امکان یا عدم امکان تربیت آدمی بیمورد به نظ رمی رسد و جای امکان تربیت آدمی باشد بیشتر از ضرورت و فوریت آن سخن به میان می آید ،به چند طریق مورد بررسی قرار میگیرد .
اولاً: میتوان در این باره به آیات و احادیث استناد نمود ،ثانیاَ میتوان به نظر حکما و فلاسفه استشهادکرد .ثالثاَ می توان از نتایج علمی ای که تاکنون در این زمینه بدست آمده برای اثبات مدعی استفاده کرد و می توان با اثبات ضرورت (تربیت آدمی) امکان آن را به طور منحنی مورد تائید قرار داد.
الف) آنچه از آیات و احادیث مستفاد می شود آیات و احادیثی که می توان در این باره بدانها استناد کرد بسیار است .
آیات 7 تا 10 سوره شمس: نفس تربیت پذیراست و رستگاری آدمی در گرو تلاش های فردی و جمعی است که برای تعلیم و تربیت بنی آدم صورت می گیرد.
سوره نحل : آدمی نادان بدنیا می آید و بر اوست که با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته شده است کسب علم نماید و از این بابت نیز شکر گزار باشد.
اما حدیث نبوی تلویحاً به امکان تربیت ا شاره ی کند و آدمیزاده را از لحاظ فرهنگی,اجتماعی و اقتصادی محصول تعلیم و تربیت یا نفوذ بزرگسالان در خرد سالان ی داند.
ب) نظر حکما و فلاسفه:
خواجه نیر الدین طوسی بعد از اشاره به اختلاف نظر قدما درین باره می نوید:"گروهی گفته اند بعضی اخلاق طبیعی باشد و بعضی به اسباب دیگر حادث شودو مانند طبیعی راسخ گردد."
قومی گفته اند همه ی اخلاق طبیعی باشد وانتقال از آن ناممکن و جماعتی گفته اند هیچ خلق نه طبیعی است و نه مخالف طبیعی بلکه مردم را چنان آفریده اند که هر خلق که خواهد می گیرد یا به آسانی یا به دشواری.
سبب هر خلقی که بر طبیعت صنفی از اصناف مردم غالب می شود درابتدا ارادتی بوده باشدوبه مداومتو مارست ملکه گشته است.
دکتر هوشیار می نویسد:آشنایی با اصول رفتار شاگرد پس از خروج وی از دستگاه آموزش وپرورش درجه ی تا ثیر اصولی را که مطلوب فن أموزش وپرورش از طرفی ومنظور أموزگار از جهتی دیگر است در زندگی أینده افراد و اجتماعات معین می کند واز این راه بر شخص محقق آشکارمی گرددکه تا چه اندازه می توان رویه ی افراد و در ملل وجوامع شبه ناقد بودو آنها را تربیت کرد. چنین تحقیقی درباره ی خانواده های قدیمی که سالیان دراز اباً عن جد به کارهای اداری مشغول بوده اند و درباره ی خانواده های رو حانیون و خانواده ها ی بازرگان و کبه از لحظ تارخی نتایجی که علیه فن آموزش و پرورش می گردد ,مفید است بتحقیق درشخصیت های تاریخی و مذهبی و کشف مقدمات پرورش أنان نیز از این لحاظ بسیار سودمند می باشد.(1)
نمونه ی دیگر " هنری پستالوزی" ربی معروف سویی است,وی می گوید :" کودکان ابلهی که اگر با درشتخوئی تربیت می شوند احتمالاً کارشان به تیمارستان می کشید,می توانند در پرتو مراقبت های عاطفی تاسب با ضعف شان از این بدبختی نجان یابند وحرفه ی محقری برای تحصیل روزی فرا گیرند وخود هزینه ی زندگی خویش را تامین کنند."
د) ضرورت عملی تربیت ادمی
تربیت برای فعالیت یافتن آدمی ضروری است,براستی آدمی نه تنها تربیت پذیر است بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیاز مند است, بدین معنی ات که اگر از برکات آن محروم بماند,فرصتی قیتی از او فوت شده و چیزی از زنده برای همیشه از دست داده است.
در زندگی آدمی دو دوره ی کاملاً متمایز وجود دارد:در دوره ی اول که از تولد تا حدود پنزده سالگی است,آدمیزاده هنوز از بسیاری جهات نا تمام است وکیفیت زودگیش به چگونگی مراقبتی که از او در هنگام رشدش بعمل می آیدبستگی دارد:دوره ی بعد که از لحاظ ادراک مقو لات وقوه ی تمیز واندیشه و اراده به کال رسیده است از هر جهت موول اعمال و رتارش ات,کارائیش در این وره ی اخیر ر زندگن فردی و اجتماعی بستگی به این ارد که تا چه حد در دوره ی تحست در پرتو تعلیم وتربیتی که ریافت داشته ات وانسته باشد امکانات بالقو ه ی خود را به فعل در أورد,اگر درتربیتش کوتاهی شود یا شدایط لازم برای رشدش مورد غفلت قرار گیرد وبه تصادف واگذار گردد خواه نا خواه ازأدمیت دور وبه بهام نزدیک می شود,اما اگر بخت با وی مساعدت ک واز شرایط تربیتی مناسبی بر خوردار شودوفرشته خو گردد.
اهمیت تعلیم وتربیت
تحقق گوهر أدمی به أن است:مراقبت هائی که تحت عنوان تعلیم وتربیت درمورد أدمیزادهاعما ل می شود ,شرط لازم رسیدن أدمی به مر حله ی کمال است. بشر تنها با تعلیم وتربیت أدم تواند شد.چنانچه مشمول تربیت صحیح واقع شود,فرشه خوی گرددو اگر ازمیامن أن بی بهره ماند ,نه تنها استعدادهاوامکانات بالقو اش به هدر می رود بلکه به اغلب احتمال ,به قهقرا میرود وبه مرتبه ی بهایم بل فروتر از أن تنزل پیدا می کند.
وجود آدمی مجمع ک لله واقعیت های تاد است وسیر تکاملی ی ال حد زیادی درگرو آنست که بتواند بین قوای متضاد مذکور هماهنگی ایجاد کند.
انسان بنها موجودی است که نسبت به کیفیت زندگی خود مسئول می باشد.آدمی موجودی متفکر,دارای قوه ی تمیز, صاحب اراده,مختاراست و اصلاح احوال وتحقق قلاحش به چگونگی برنامه هائی که برای زندگی فردی وجمعی خود تنظیم می کند وبه نحو ه ی اجرای آنها بستگی دارد.
تربیت درآدمیزاه بین حیث أدم بودنش موثر است بشر تنها در سایه ی تعلیم وتربت أدم تواند شد وأدمی چیزی جز أنچه تربیت از وی می سازد نیست.
تربیت درأدمی خاصیت تراکمی دارد ووقتی کسی تربیت شده باشد تاثیر تربیت در فرد مورد تربیت حدود نی شود. تربیت یک فرد کای ات تا خانواده ای حق قبیله ای را تحت تاثیر تربیت در أدمی مثبت باشد یا منفی ,دارای جنبه ی تصاعدی است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید