فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 20 صفحه
چکیده
امام خمینی در دوران مبارزه با رژیم شاه، نظریه ولایت فقیه را بهعنوان نظریه سیاسی اسلام بهمنظور تشکیل حکومت دینی مطرح ساخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام سیاسی ایران در قانون اساسی بر اساس مدل جمهوری اسلامی تدوین و اجرا شد. مسئله اصلی در این تحقیق، پاسخ به این پرسش است که: آیا مدل جمهوری اسلامی با نظریه ولایت فقیه هماهنگی و تطبیق کامل دارد یا میان این دو تضاد وجود دارد؟ فرضیه نویسنده این است که هیچگونه تضادی میان مسئله ولایت فقیه و جمهوری اسلامی وجود ندارد و جمهوری اسلامی کاملاً با ولایت فقیه مطابقت دارد. نویسنده با بررسی مهمترین اصول حکومتی حضرت امام خمینی; و مفهوم «جمهوریت» و «اسلامیت» از نظر ایشان، به اثبات این فرضیه پرداخته است.
مقدمه
در دنیایی که تفکر لیبرال دموکراسی، بهعنوان یکی از گفتمانهای مطرح در جهان، متفکران و دانشمندان غربی را واداشته بود که آنرا تنها راه پیشروی ملتها بدانند و دین را کاملاً براساس آن، از صحنه سیاست کنار بزنند و تقریباً این باور را ایجاد کنند که دین، توانایی اداره جوامع بشری را ندارد، حکومتی دینی در ایران اسلامی، بر پایه ولایت فقیه، به رهبری فقیه فرزانه، حضرت امام خمینی; شکل گرفت و همه تئوریهای غرب را نقش بر آب کرد، بهگونهایکه جهانیان به یکباره با مشاهده قدرت دین، پیبردند که در جامعه امروزی، دین نیز حرفی برای گفتن دارد و میتواند با شناخت کامل روح و روان و نیازهای جسمی و دنیوی انسان، جوامع بشری را به سوی سعادت رهنمون سازد. (نک: جمعی از نویسندگان، 1384: 205 ـ 208)
«امروز، الگوی نظام حکومتی اسلامی در پرتو اصل ولایت فقیه، در جهان بشری عموماً و در عالم سیاست خصوصاً شکل گرفته و نشانی کامل از استقلال، آزادی و پویایی طریقت [و] کمال انسانها را در خود دارد. لذا شایسته است که امت بزرگ اسلام، آن را با دقت و درستی بیابند تا ضمن به تحقق رساندن آن در جامعه، بهعنوان امت وسط، الگوی زیبای اسلامی را به جهان بشری معرفی [کنند] و از این طریق، زمینهساز حکومت جهانی شمس ولایت و سپهر امامت، یعنی حضرت خاتم الاوصیاء، مهدی موعود4 باشند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
فهرست و توضیحات:
زندگی
تبارنامه
دوران کودکی و نوجوانی
شرایط تربیتی
تحصیلات ابتدایی
شرایط سیاسی و اجتماعی
دوران بزرگسالی
فعالیتهای علمی
فعالیتهای سیاسی
زندگی
نام پدرش سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود. وی در پنج ماهگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و عمهاش پرورش یافت.
گرچه سال تولد وی طبق شناسنامه سال ۱۲۷۹ است، اما خود تصریح کردهاست، که تاریخ صحیح آن ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است.فوت او رسما در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ثبت شد گرچه وی در شامگاه ۱۳ خرداد درگذشته است. سن او در آن هنگام ۸۷ سال بود. تشییع جنازه وی با شرکت وسیع ملت ایران و دیگر دوستدارانش از نقاط مختلف جهان صورت گرفت.
فرزندان وی مصطفی، صدیقه، فریده، لطیفه، فهمیه، سعیده، و احمد هستند.اما مهمترین فرزند او از نظر سیاسی احمد است
تبارنامه
جد او یکی از علمای نیشابور ایران به نام «سیدمحمد» بود که به هندوستان رفت و در دهلی یا کشمیر اقامت گزید. عمادالدین باقی نوشتهاست:
ناگفته نگذاریم که چون در میان شیعیان، سنت شجره نویسی برای سادات مرسوم بوده و بدین وسیله سلسله نسب سادات تا رسیدن آنها به یکی از ائمه شیعه کم و بیش ثبت میشدهاست، سیادت حضرت امام از این نظر امتیازی محسوب میشد که راه گمانهزنی و شناخت در شجرهنامه و خاندان ایشان را هموار میکرد. علی همدانی بود که میرسیدعلی همدانی با ۱۷ واسطه از پدر و ۱۶ واسطه از مادر به امام حسین میرسد و این سید حیدر جد اعلای خمینی است... و اما روایتی که بیشتر از همه مشهور شده این است که سلسله نسب روحالله خمینی به میرحامدحسین میرسد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی، یکی از علمای نیشابور به نام «سیدمحمد» به هندوستان رفت و در دهلی اقامت گزید. فرزندان وی در مناصب دولتی درآمدند و کم کم اهمیت پیدا کردند... سیداحمد چندی پس از شهادت پدرش دین علیشاه، از کشمیر به عتبات نجف و کربلا عزیمت کرد. شاید این سفر (در حدود سالهای ۱۲۴۰ تا ۲۵۰ هجری قمری) به این منظور بوده که هم از خصومتها در امان باشد و بتواند در آتیه جای خالی پدر را پر کند و هم تعالیم دین را بیاموزد. او به دلیل حافظه نیرومندی که داشته به سرعت به مقامات علمی والایی نائل میشود و از مراجع وقت نجف اجازه اجتهاد دریافت میکند. او در نجف با افراد مهاجر آشنا میشود که یکی از آنها فردی به نام یوسف خان است که اهل روستای «فرفهان» یا «فراهان» از توابع خمین بودهاست.
برادر تنی وی آیتالله پسندیده نیز در خاطراتش حضور نیاکانشان را در هند توصیف کرده است.جان اسپوزیتو نیز این نظر را تأیید میکند و مینویسد که «پدر پدربزرگ او از خراسان به هندوستان سفر کرد. پس از آن پدربزرگش به ایران و شهر خمین بازگشت. این جهانگردیهای اجدادی باعث شد تا بهگونهای برچسب هندی بودن نیز بر خمینی بخورد.» برای نمونه «ادوارد ویلت» مینویسد که پدر بزرگ پدری وی سید احمد موسوی هندی زاده روستای کینتور در منطقه بربنکی در ایالت اوتار پرادش هندوستان بود.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
فهرست و توضیحات:
زندگی
تبارنامه
دوران کودکی و نوجوانی
شرایط تربیتی
تحصیلات ابتدایی
شرایط سیاسی و اجتماعی
دوران بزرگسالی
فعالیتهای علمی
فعالیتهای سیاسی
زندگی
نام پدرش سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود. وی در پنج ماهگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و عمهاش پرورش یافت.
گرچه سال تولد وی طبق شناسنامه سال ۱۲۷۹ است، اما خود تصریح کردهاست، که تاریخ صحیح آن ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است.فوت او رسما در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ثبت شد گرچه وی در شامگاه ۱۳ خرداد درگذشته است. سن او در آن هنگام ۸۷ سال بود. تشییع جنازه وی با شرکت وسیع ملت ایران و دیگر دوستدارانش از نقاط مختلف جهان صورت گرفت.
فرزندان وی مصطفی، صدیقه، فریده، لطیفه، فهمیه، سعیده، و احمد هستند.اما مهمترین فرزند او از نظر سیاسی احمد است
تبارنامه
جد او یکی از علمای نیشابور ایران به نام «سیدمحمد» بود که به هندوستان رفت و در دهلی یا کشمیر اقامت گزید. عمادالدین باقی نوشتهاست:
ناگفته نگذاریم که چون در میان شیعیان، سنت شجره نویسی برای سادات مرسوم بوده و بدین وسیله سلسله نسب سادات تا رسیدن آنها به یکی از ائمه شیعه کم و بیش ثبت میشدهاست، سیادت حضرت امام از این نظر امتیازی محسوب میشد که راه گمانهزنی و شناخت در شجرهنامه و خاندان ایشان را هموار میکرد. علی همدانی بود که میرسیدعلی همدانی با ۱۷ واسطه از پدر و ۱۶ واسطه از مادر به امام حسین میرسد و این سید حیدر جد اعلای خمینی است... و اما روایتی که بیشتر از همه مشهور شده این است که سلسله نسب روحالله خمینی به میرحامدحسین میرسد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی، یکی از علمای نیشابور به نام «سیدمحمد» به هندوستان رفت و در دهلی اقامت گزید. فرزندان وی در مناصب دولتی درآمدند و کم کم اهمیت پیدا کردند... سیداحمد چندی پس از شهادت پدرش دین علیشاه، از کشمیر به عتبات نجف و کربلا عزیمت کرد. شاید این سفر (در حدود سالهای ۱۲۴۰ تا ۲۵۰ هجری قمری) به این منظور بوده که هم از خصومتها در امان باشد و بتواند در آتیه جای خالی پدر را پر کند و هم تعالیم دین را بیاموزد. او به دلیل حافظه نیرومندی که داشته به سرعت به مقامات علمی والایی نائل میشود و از مراجع وقت نجف اجازه اجتهاد دریافت میکند. او در نجف با افراد مهاجر آشنا میشود که یکی از آنها فردی به نام یوسف خان است که اهل روستای «فرفهان» یا «فراهان» از توابع خمین بودهاست.
برادر تنی وی آیتالله پسندیده نیز در خاطراتش حضور نیاکانشان را در هند توصیف کرده است.جان اسپوزیتو نیز این نظر را تأیید میکند و مینویسد که «پدر پدربزرگ او از خراسان به هندوستان سفر کرد. پس از آن پدربزرگش به ایران و شهر خمین بازگشت. این جهانگردیهای اجدادی باعث شد تا بهگونهای برچسب هندی بودن نیز بر خمینی بخورد.» برای نمونه «ادوارد ویلت» مینویسد که پدر بزرگ پدری وی سید احمد موسوی هندی زاده روستای کینتور در منطقه بربنکی در ایالت اوتار پرادش هندوستان بود.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلایدها 24 اسلاید
اهمیت اندیشه امام خمینی :
¢اهمیت اندیشه امام خمینی در جهان امروز از ابعاد مختلف قابل بررسی است:¢اولاً؛ امام خمینی ایدئولوگ انقلاب اسلامی بود، از اینرو و برای شناخت ایدئولوژی اصیل انقلاب اسلامی میباید ابعاد و زوایای اندیشه ایشان را بازشناسیم. اصولاً انقلاب اسلامی بدون نام امام خمینی شناخته شده نیست و آرمانهای این انقلاب همچون اسلامخواهی، احیای رابطه دین و سیاست، بازسازی سیاست براساس معیارهای اسلامی، عدالتخواهی، معنویتخواهی و احیای انسانیت آدمی و آزادی و استقلال و نیز نقش مردم در سیاست، با اندیشه امام خمینی پیوندی تنگاتنگ دارد و اصولاً شناخت دقیق این آرمانها نیازمند شناخت اندیشه امام خمینی است.¢ثانیاً؛ با شناخت اندیشه ایشان میتوان شاخص مناسبی برای ارزیابی درستی مسیر حرکت انقلاب اسلامی تعیین کرد و به آسیبشناسی انقلاب پرداخت.¢ثالثاً؛ شناخت اندیشه امام خمینی بهعنوان الگو و مصلح دینی در جهان معاصر برای مسلمانان اهمیتی بسیار دارد؛ چراکه ایشان کوشید میان مذهب و سیاست در جهان معاصر پیوندی مجدد را برقرار سازد و با احیای جایگاه معنویت و دینگرایی در جهان کنونی، رابطة تخریبشده دین و دنیا و عقل و دین را بازسازی کند. ایشان از مدلی از توسعه و پیشرفت حمایت نمود که بتواند با معنویت نیز توأم گردد. مجموعه این تفکرات دغدغههای اصلی مسلمان امروز است و به همین دلیل شناخت اندیشههای امام خمینی بهعنوان اندیشمندی دینآشنا که تلاش نموده است به این دغدغهها پاسخ دهد و راهکار برون رفت از آنها را مطرح سازد برای همه کسانی که این دغدغهها را دارند بسیار با اهمیت است و شناخت آن میتواند در جهت حل بسیاری از مشکلات امروز راهگشا باشد.¢