لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14
- این روزها که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم، یکی از ؟؟ رایج بحث بر سر «اخلاق انتخاباتی» است. از نظر شما تعریف اخلاق انتخاباتی چیست؟
- الحمدالله رب العالمین و السلام و الصلوه علی محمد و آله الطاهرین، ؟؟ بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء و جعلنا من خیر انصار، و اعوانه والمستشهدین بین یدیه.
واژه «اخلاق» که گفته میشود، معنایی در آن هست که چیزی از کارهای پسندیده و یا حتی کارهای بد به شکل ملکه در انسان درآید و راحت انجام دهد.
مثلاً روزهای اولی که به تازگی رانندگی یاد گرفتیم و هنوز ملکهمان نیست، اگر بچهمان عقب ماشین حرف بزند و شیطنت کند، حواسمان پرت میشود و تصادف میکنیم. یا مثلاً کلاج و گاز و ترمز را فکر میکنیم و دقت میکنیم هنگام استفاده؛ اما وقتی که گذشت و ممارست کردیم به راحتی رانندگی میکنیم و تغییر دهنده بر ایمان امری عادی است. اشتباه نمیکنیم هرگز پدال گاز و ترمز را.
در اخلاق همین حالت ملکه خوابیده است، میتواند اخلاق خوب باشد و هم اخلاق بد. پس هم شامل رذایل است و هم فضایل است که میتواند به شکل خلق در آدم در بیاید.
«انتخابات» هم یعنی ما وارد معرکهای میشویم که میخواهیم بگوییم مردمان یک ؟؟ دارند که کسی را که میخواهند انتخاب کنند، خوب طبیعی است همانطور که یک شخص یک درکی دارد، یک جامعه هم درکی دارد. ما یک درک جمعی داریم. مثلاً بچههای تهران یک درکی دارند که حتی در جمع میتوان سطح درک آنها را اندازهگیری کرد و با بچههای مثلاً اصفهان مقایسه کرد. میتوان گفت هر یک کجا بالاتر و کجا پایینتر است.
ولی انتخابات یک چیزی است که بنده فکر میکنم یکی از ویژگیهای انسان نسبت به سایر موجودات خدای تعالی که حسنش هم هست این است که میتواند و حق انتخاب دارد. خودش میتواند سرنوشت آینده خود را رقم بزند. اگر خوب باشد باید باشد.
یک گل اینگونه نیست، ولی یک خانم یا یک آقا این گونه است، میتواند سرنوشت خود را خودش انتخاب کند.
2- یعنی در سرنوشت انسانها عوامل دیگر دخیل نیست؟
- البته گاهی تلاش میکنیم که گردن یک فردی یا یک چیزی بگذاریم، اما اینجور نیست؛ خیلی از اوقات خودمان هستیم که انتخاب میکنیم.
3- به بحث «اخلاق انتخاباتی» بر گردیم.
- خوب، اینجا هم دو دستهاند، یک عده انتخاب میشوند و یک عده انتخاب میکنند. آنهایی که منتخب میشوند همه صاحب اختیارند، در حضور یا عدم حضور، در شهری که نامزد میشود. میتواند انصراف بدهد یا بماند.
مردم هم اختیار دارند و میتوانند بین نامزدها انتخاب کنند.
ولی در برابر تمام این حق انتخابها و اختیارها مسئولیت هم داریم، یعنی هم کسی که خود را در معرض انتخاب قرار دارد، چه خوب باشد چه بد، چه اصولی باشد یا نه، به دنبال اصلاحات باشد یا نباشد. هر اسمی که رویش بگذاریم، اینکه به معرکه میآید باید بداند که مسئولیتی در قبال این دارد. این گونه نیست که وقتی خدا اختیار و حق انتخاب میدهد هر کاری خواستی بتوانی انجام دهی. برخی این تعهد را نسبت به خداوند درک و احساس میکنند و برخی متوجه آن نیستند. یعنی ممکن است در خودشان این خلق را ایجاد کرده باشند با ممارست و تمرین و دریافت و یا ایجاد نکرده باشند. شاید هم به عکس مل کرده باشند، بارها به مردم دروغ گفته باشند، بارها خود را با ظاهر زیبا برای فریب مردم آراسته، بالاخره هر کس را با چیزی میشود گول زد، با چند تا کلمه علمی سنگین .... چنین افرادی هستند و من هم با نام آنها کاری ندارم و نمیخواهم اسمی بیاورم چون اینها شایسته نیستند. چنین افرادی اصلاً نیایند اول از همه به خودشان ظلم میکنند و خودشان را ارزان میفروشند.
4- طرف مقابل اینها حتماً باید کسانی باشند که خودشان را به فضایل اخلاقی آراستهاند؟
- طرف مقابل کسی است که فضایلی را در خود ایجاد کرده یا میخواهد دارای فضیلت باشد. ممکن است کسی باشد مثل بنده، من دوست دارم خوب باشم، ؟؟ نیستم. اخلاق خوب هنوز درونم ملکه نشده اما دوست دارم بشود. این دو گروه برای آمدن خوب هستند. بخواهند دارای فضایل بشوند و یا شده باشند.
5- یعنی همین که دارای فضایلی باشیم کافی است؟
- خوب وقتی اینگونه است باید یک اصولی را رعایت کرد. ما به عنوان یک مسلمان باید آنچه در اسلام به عنوان اخلاق پسندیده توصیه شده را رعایت کنیم.
6- میشود چند مورد مصداقی بفرمایید؟
- بنده چند تا از سر شاخهها را میگویم. یکی صداقت و راستی است. ما به این مردم قول و قراری میگذاریم. یا قول ندهید یا اگر میدهید پایش بایستید. بدانیم چه میگوییم به مردم.
راستی خیلی خوب است و همه آنرا دوست دارند. منحصر به اسلام هم نیست. جزو مروت و جوانمردی است. ممکن است یک عده مسلمان هم نباشند اما صداقت داشته باشند. همانطور که زمان پیامبر یک عده از مشرکین با هم قرار میگذارند که جوانمردانه عمل کنند.
صداقت داشتن، ؟؟ داشتن، به دنبال لجن مال کردن دیگران نبودن.
7- یعنی برای پرهیز از لجن مال کردن به سراغ نقد نرویم؟
- چرا، مستدل حرف بزنیم و از طرف هم بخواهیم مستدل حرف بزند. به استدلال حرف بزنیم و به استدلال بپذیریم. جالب این است که اسلام از دست متحجرین مینالد چون خود یک دین متحجر نیست. اسلام از دست کسانی که مقلد کورکورانهاند و چون پدرانشان کاری را کردهاند یا چون سنتی دارند، رفتاری را که کورکورانه انجام میدهند مینالد. نه یک اصولی دارد و میگوید به این اصول باید پایبند باشیم. مثل وفای به عهد، اگر قول دادهایم بیایم، بیایم؛ اگر نه نیایم.
8- شما به وفای به عهد خیلی تکیه کردید.
- چون میدانید، یک شرایطی را میپذیریم میآییم، مثلا میگوییم به قانون اساسی متعهدیم، خیر این مردم را در نظر میگیریم. خوب خیر مردم را در نظر گرفتن دیگر با مسئله لج و لجبازی کردن با دولت و قوه قضاییه و .... جور نیست؛ اینها دیگر بازی نفس است. مجلس نباید مجلس هواهای نفسانی بشود که هر کس بخواهد هر کار بکند. اگر دلم بخواهد دست بالا کنم، اگر نخواهم نکنم. اینجور آزاد نیستیم، درست است که حق انتخاب داریم اما بابت آن مسئولیت داریم. سوال میکنند که چرا گفتی آری و چرا نه.
9- اشاره شما به هر رای نماینده در طول مسئولیتش است؟
- بله. یک رای نماینده بابت یک مساله ممکن است اصلاً نظام را به مخاطره بیاندازد. یک بله و یا یک خیر. اینگونه نیست که انسان بتواند به راحتی رای بدهد.
10- سه شاخههای نظام اخلاقی را برای نامزدها میفرمودید؟
- تعهد به اسلام، به نظام، به شهدا، به راه امام، به مقام ولایت. واقعاً وقتی میگوییم با رهبری هستیم با او باشیم وقتی میگوییم رهبری رأس هرم مشروعیت نظام است، دیگر بازی در نیاوریم و اهل بازی هم نباشیم. همانطور که نیاید با ما بازی کنند، همانطور نباید با هیچ کس بازی کنیم. مردم با صداقت رای میدهند. ببینید مردم واقعاً چقدر پاک رای میدهند، آن وقت بد است اگر مردم دسته دسته در قیامت مورد رضایت خدا باشند و ما نتوانیم جواب خدا را بدهیم.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14
اخلاق یعنی اندیشه خود را حق مطلق ندانیم
هرکسی با هر سلیقه ای نامزد خود را انتخاب میکند. مهم این است که در فعالیتهای انتخاباتی خود چه مقدار به اخلاق پایبند باشیم و معتقد باشیم که هدف وسیله را توجیه نمیکند.
یادگارامام گفت: اخلاق یعنی دروغ نگوییم تهمت نزنیم تخریب نکنیم بجای بدیها خوبی های دیگران را یادآور شویم با مخالفین خود به نیکی سخن بگوئیم و اندیشه خود را حق مطلق ندانیم.
حجت الاسلام سید حسن خمینی در جمع کارکنان وزارت جهادکشاورزی در جماران با تاکید براهمیت نیت در عملکرد انسانها گفت: باران باران است وقتی بر باغ می بارد باعث روییدن لاله و گل می شود و وقتی در بیابان می بارد باعث روییدن خس وخاشاک میشود.
وی به حدیث پیامبر(ص) در جنگ خندق اشاره کرد و گفت: شمشیر اگر دست ابن ملجم بیافتد او را اشقی الاشقیا میکند و اگر دست علی(ع) بیافتد باعث می شود پیامبر بزرگ اسلام ضربه او را از عبادت ثقلین بالاتر بداند.
یادگار امام در ادامه به تشریح نقش نیت و درستکاری در حوزه حکومت و سیاست پرداخت و اظهار داشت: حکومت اگر دست اهلش بیافتد میتواند جامعه را شکوفا کند و قدرت را سکوی پرستش الهی قراردهد، اما اگر دست نااهل بیافتد میتواند فاجعه بیافریند.
وی افزود : قدرت الهی وقتی در دست اهل حق قرار گیرد باعث تعالی روح انسانها و بارورشدن استعدادها میشود ولی همان قدرت در دست نا اهلان همانند چماقی است در دست مست خراب بی عقل.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه رفتار انسانها به نیت آنها برمیگردد، گفت: اگر کسی برای خدا و حقیقت کار کند باعث تعالی میشود و اگر یک نفر هزار کار خوب را برای خود کند و منیت شخصیاش ملاک باشد، باعث تعالیاش نمیشود.
یادگار امام ادامه داد: ممکن است انسانی هزاران کارخوب کرده باشد، اما نامه اعمالش سیاه باشد چون نیت او برای خدا نبوده و در کار خود خدا را منظور قرار نداده است. چنین فردی مشرک است.
سیدحسن خمینی فلسفه بعثت انبیاء را بارور کردن مکارم اخلاق عنوان کرد و تصریح کرد : پیامبر میخواست با ریشه کن کردن رذائل اخلاقی جامعه، مکارم اخلاقی راریشه دار کند.
وی اخلاق را پاگذاشتن روی نفسانیات و حرکت به سمت کمال خواند و گفت : فلسفه وجود فعل اخلاقی وجود « من » و « منیت » است. شرط انسانیت و تفاوت انسانها با حیوان همین اصل اخلاقی و محوریت خدا وکنار گذاشتن منیت است.
یادگارامام یکی ازمهمترین تمایزها رهبرکبیرانقلاب اسلامی با حاکمان تاریخ را پایبندی به اخلاق و مبنا قرار دادن احکام الهی دانست و تصریح کرد: جامعه ما به آموزههای اخلاقی امام نیاز دارد. ما احتیاج داریم با تذکار و گرامیداشت امام از سیره سیاسی وسیر و سلوک اخلاقی و عرفانی ایشان درس بگیریم.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه تذکار مکرر ائمه(ع) و پیامبر(ص) نیاز جامعه امروز ما است، گفت : ما به عزاداری های سالانه محرم برای زنده ماندن مکارم اخلاق نیاز داریم. اهتزار علم امام حسین (ع) در پاسداشت اخلاق و سعادت مردم جایگاه فراوانی دارد .
وی افزود: تذکار امام در جامعه ما دنباله تذکار معنویت و دینداری است. ما با تذکار ایشان در حقیقت مزرعه اخروی خود را پربار می کنیم.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه تمایز امام با دیگران این بود که ایشان حتی یک گام برای منیت خود برنداشتند، تصریح کرد: بعداز رحلت آیت الله بروجردی امام به درخواست های فراوانی که از او رساله می خواستند پاسخ منفی داد چون نمی خواست تلقی منیت شود. همچنین در آغاز دوران مبارزه به همه بزرگان فرمود شما جلو بیایید من به عنوان سرباز پشت سرشما راه بیافتم. کسی حاضر نشد جلو بیافتد و بناچار خود امام پا پیش گذاشت.
یادگار امام ادامه داد: ایام رحلت امام فرصتی است که یکبار دیگر به آموزههای ایشان مراجعه کنیم و با مرور وآموزش آنها سعی کنیم این آموزهها را در رفتار شخصی خود پیاده کنیم.
سیدحسن خمینی در ادامه به مساله انتخابات اشاره کرد و گفت: هرکسی با هر سلیقهای نامزد خود را انتخاب میکند مهم این است که در فعالیتهای انتخاباتی خود چه مقدار به اخلاق پایبند باشیم و معتقد باشیم که هدف وسیله را توجیه نمیکند.
یادگار امام تاکید کرد: اخلاق یعنی دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، تخریب نکنیم. بجای بدیها، خوبیهای دیگران را یادآور کنیم. با مخالفین خود به نیکی سخن بگوییم و اندیشه خود را حق مطلق ندانیم.
سیدحسن خمینی برنامههای بزرگداشت امام را فرصتی برای پاسداری از حرمت اخلاق و انسانیت خواند و با اشاره به نقش جهادسازندگی در دوران جنگ گفت: اصل جهاد سازندگی یکی از یادگارهای امام در جامعه است و نشانگر توجه به دیگران که یکی از ابعاد مهم زندگی الهی ایشان بود، میباشد
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:powerpoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد اسلاید:20
علم اخلاق عبارت است ازفنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مىکند، ملکاتى که مربوط به قواى نباتى وحیوانى وانسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد ومعلوم کند کدام یک ازملکات نفسانى انسان خوب وفضیلت ومایه کمال اوست، وکدامیک بد ورذیله ومایه نقص اوست، تاآدمى بعدازشناسائى آنها خود رابا فضائل بیاراید،وازرذائل دور کند ودرنتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم وثناى جمیل جامعه رابه خود جلب نموده، سعادت علمى وعملى خود را به کمال برساند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
اخلاق و مدیریت
اخلاق در آموزه ها و ارزش های دینی
قدرت روحی ساده زیستی وجدان کاری انضباط اداریاخلاق در آموزه ها و ارزش های دینی
انتقاد پذیری اعتماد به نفس دلیریوقار و متانتتغافلآفات اخلاق سازمانی
خودمحوریدوروییتنگ نظریتبعیضانتقامجوییبدزبانیگزیده ای از منطق حضرت علی (ع) درباره انتقادپذیری، پاسخگویی و مشورت طلبی
الف: ولا تطنوا بی استثقالا فی حق ...
گمان مبرید که اگر سخن حقی به من بگویید، بر من گران خواهد امد و تحمل نخواهم کرد........
ب: و اکثر مدارسه العلما و مناقشه ...
با دانشمندان و اصحاب فکر درباره راه های انجام بهتر امور حوزه حکمرانی خود فراوان بحث و گفتگو کن.
ثم لیکن آثر ...
از میان انان افرادی را که در گفتن سخنان حق، هر چند تلخ و ناگوار به تو از همه صریح تر هستند، برگزین.
ج: و ان ظنت الرعیه بک حیفا فاصحر...(از نامه علی (ع) به مالک اشتر)
اگر مردم گمان کردند که تو از مسیر حق خارج شده و ظلمی به آنان روا داشته ای، آشکارا با انان سخن بگو، دلایل درستکاری خود را به ایشان عرضه کن و با آشکار شدن در میان مردم، آنان را از بدگمانی برهان.
د: امام علی (ع) در پیامی به نیروهای مسلح خویش چنین می نگارد:
الا و ان لکم عندی ان لا احتجز دونکم ....
آگاه باشید! حق شما بر من این است که جز اسرار جنگی، هیچ سری را از شما پنهان نسازم و در اموری که پیش می آید، جز حکم الهی، کاری بدون مشورت شما انجام ندهم.
مسائل اخلاقی درعمل مدیریتی
مهم ترین و حساس ترین مسئله در مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است .اخلاق در مدیریت امروزه از مسائلی نظیر ارتشا ، دزدی ، و تبانی فراتر می رود. در این موارد و موارد مشابه تعیین می کنیم که چه چیزی صحیح ، مناسب و عادلانه است .تشخیص « منافع » از « تعهدات » در مدیریت بسیار دشوار استویژگی های تصمیمات اخلاقی در مدیریت
بیشتر تصمیمات اخلاقی پیامدی گسترده و مدت دار دارند بیشتر تصمیمات اخلاقی جایگزین های گوناگون دارند بیشتر تصمیمات اخلاقی دارای نتایجی مرکب هستند بیشتر تصمیمات اخلاقی عواقبی نامعلوم دارند بیشتر تصمیمات اخلاقی دارای مفاهیم شخصی هستنداین فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
اخلاق در وادی رایانه
اشاره:
"اخلاق رایانه" شاخه جدیدی از اخلاق است که به سرعت و به همراه رشد فناوری رایانه ای در حال رشد و تغییر است. اصطلاح "اخلاق رایانه" به هر دو تأویل گسترده و باریک گشوده است. به طور مثال از یکسو اخلاق رایانه ممکن است به صورت بسیار باریک و به عنوان تلاشهای فیلسوفان حرفه ای برای اعمال نظریه های اخلاقی متعارف نظیر فایده گرایی، کانت گرایی و یا اخلاق فضیلت محور به
مضامین مربوط به کاربرد فناوری رایانه قلمداد شود. از سوی دیگر، این اخلاق ممکن است در یک معنای گسترده به کار رود، به طوری که شامل معیارهای فعالیت حرفه ای، رمزهای ارتباط، جنبه های قانون رایانه، خط مشی عمومی، اخلاق شرکتها - حتی مضامین مشخصی در جامعه شناسی و روان
شناسی رایانه- قلمداد شود.
در کشورهای صنعتی جهان "انقلاب اطلاعاتی" پیشاپیش جنبه های گوناگون زندگی؛ چه نظام بانکداری و تجارت و چه کاریابی و دفاع ملی و همچنین حمل و نقل و سرگرمیها را متأثر کرده است. در نتیجه فناوری اطلاعاتی هم تأثیرات مثبت و هم تأثیرات منفی بر جامعه و خانواده و آموزش و آزادی و امثال آن جای گذاشته است. اخلاق رایانه در وسیع ترین معنایش می تواند برحسب شاخه ای از اخلاق کاربردی به شمار آید که جنبه های اجتماعی و اخلاقی فناوری را مطالعه و بررسی می کند.
در سالهای اخیر حوزه جدیدی در درسهای دانشگاهی، همایشها و کارگاههای آموزشی و همچنین نهادهای حرفه ای، کتابها، مقالات، مجله ها و مدخلهای علمی وارد شده است. در عصر اینترنت، اخلاق رایانه ای به سرعت به اخلاق اطلاعات جهانی تغییر شکل داده است.
آنچه می خوانید به رویدادهای تاریخی شکل گیری اصطلاح "اخلاق رایانه" و رویکرد اجتماعی نسبت به رایانه و اخلاق اشاره خواهد داشت.
دهه های 1940 و 1950میلادی
"اخلاق رایانه" به عنوان شاخه ای پژوهشی ریشه در کارهای استاد معروف دانشگاه، "ام.ای.تی نوربرت وینر" در زمان جنگ جهانی دوم دارد. در آن دوره او در اختراع ضدموشکی نقش داشت که می توانست هواپیماهای جنگی را سرنگون کند. این امر باعث نضج گرفتن چالشی میان وی و همکارانش شد و همین حوزه ای جدید به نام "اخلاق رایانه" را به وجود آورد. در سال 1950، وی کتاب مهم و ماندگارش را با عنوان "استفاده انسانی از موجودات انسانی" نگاشت. با این همه این وینر نبود که واژه "اخلاق رایانه" را به کار برد و تنها دو دهه بعد بود که این اصطلاح مطرح شد. البته وی مبناهایی را به کار گرفت که هم اکنون از اصول "اخلاق رایانه" به شمار می آیند.
کتاب "وینر" شامل پنج نکته بود: 1- تبیین هدف زندگی انسانی 2- چهار اصل عدالت 3- روشی قدرتمند برای فعالیت اخلاق کاربردی 4- بحث در زمینه مسائل بنیادین اخلاق رایانه و 5- مثالهایی از اخلاقی رایانه.
مبانی "وینر" برای "اخلاق رایانه" فراتر از زمانه وی رفتند، هرچند که چند وقتی مورد غفلت قرار گرفتند. بر طبق دیدگاه وی، جمع فناوری رایانه در جامعه در نهایت جامعه ای جدید را خواهد ساخت. به نظر وی می توان نام این جریان را انقلاب دوم هم گذاشت. این امر مستلزم فرایندی چند لایه است که چندین دهه کار لازم دارد و اگر تحقق یابد هرچیزی را متحول خواهد ساخت. طبیعی است که طرحی به این بزرگی مستلزم تنوع بیشتری از وظایف و چالشهاست.
کارگران ناگزیرند این تغییرات بنیادین را در محیط کار اعمال کنند. دولتمردان باید قوانین و ضوابط جدیدی را وضع نمایند و صنعت و تجارت باید خط مشی ها و فعالیتهای جدید را آغاز نمایند و نهادهای تخصصی هم باید کدهای کاری جدیدی برای اعضایش به وجود آورند. جامعه شناسان و روانشناسان هم باید پدیده های جدید اجتماعی و روانشناسی را با هم مطالعه نمایند. با این وجود فیلسوفان هم باید در مفاهیم اخلاقی و اجتماعی بازبینی و بازنگری کنند.
دهه 1960
در اواسط دهه 1960 "دان پیکر" از مؤسسه ای واقع در کالیفرنیا با کمک دیگر متخصصان رایانه کاربردهای غیراخلاقی و غیرقانونی رایانه ها را مورد بررسی قرار داد. پیکر تصریح کرد، هنگامی که انسانها پا به وادی رایانه می گذارند، به نظر اخلاق را فراموش می کنند و بیرون اتاق جا می گذارند. او مثالهایی را از جرمهای رایانه ای و فعالیتهای رایانه ای غیراخلاقی گردهم می آورد.
او همچنین مقاله "قواعد اخلاق در پردازش اطلاعات" را در نشریه اطلاعات انجمن ماشین رایانه ای به چاپ رسانید و در آن اولین آموزه و کد خود را در زمینه رفتار حرفه ای ارایه کرد. دو دهه بعد، پارکر آثاری را در قالب مقاله و کتاب و سخنرانی و کارگاه آموزشی به وجود آورد که این آثار نوید بخش به وجود آمدن رشته ای به نام "اخلاق رایانه" بودند. همین آثار بود که با کارهای بزرگتری هم اکنون به دست ما رسیده اند. کارهای پارکر از چارچوب نظری کلی برخوردار نیستند، هرچند که جزو اولین گامهای تلاش برای تأسیس اخلاق رایانه ای به شمار می روند. بدین جهت می تواند گفت بعد از وینر، این پارکر است که نقشی در ایجاد اخلاق رایانه ای داشته است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید