پاورپوینت درباره مرجعیت و ولایت در عصر غیبت

پاورپوینت درباره مرجعیت و ولایت  در عصر غیبت

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید  : 13 اسلاید

 

 

 

 

 

 

بخشی از اسلایدها :

وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه‏ علیهم

 

در حوادثی که روی می دهد به راویان احادیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت من بر شمایند و من نیز حجت خداوند متعال بر ایشانم.

 

 یَنْظُرَانِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَیَا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِما

(وسائل الشیعه، ج18، ص99)

(آن دو نفر که به اختلاف افتاده اند) باید در پی شخصی باشند که احادیث ما را روایت می کند و حلال و حرام الهی را بررسی کرده و در احکام اسلامی صاحب نظر گشته است. آنگاه باید داوری چنین شخصی را بپذیرند زیرا من او را حاکم بر شما قرار دادم.



خرید و دانلود پاورپوینت درباره مرجعیت و ولایت  در عصر غیبت


دانلود مقاله کامل درباره ولایت و امامت

دانلود مقاله کامل درباره ولایت و امامت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

منظومهء سبز ولایت و امامت

تاریخ حق و عدالت شیعهء آل محمد(ص)؛ در فرهنگی از شهادت و شکوفایی، مشحون از فلسفه ها و حماسه هاست؛ فلسفه ها و حماسه هایی که در گوناگونی زمانپذیر و فراگیر فهم و فضیلت، از اندیشه های آسمانی امامان دین برخاسته و در نیابت از نبوت آسمانی رسول الله(ص) همچون گل و گلاب؛ هر امامی در هرزمانی، برابر با مقتضای حال و احوال امت و ملت اسلام، موضع منطقی و مقتضی اتخاذ کرده و با جهاد و اجتهاد پویا و پیشتاز، راه رستگاری و پرهیزگاری را برای جامعه و جهان رقم زده، حلقهء نگین خاتمیت محمد(ص) را منظومهء سبز ولایت و وصایت گشته، در آسمان بلند عشق و علم، به امامت و سیادت ایستاده اند!
امام علی ابن ابیطالب(ع)؛ که 10سال پیش از بعثت در مکه به دنیا آمد، در بیست و سه سال جهاد و جانبازی خالصانهء دعوت در راه خداو رسول الله، اسطورهء قهرمانی و شکست ناپذیری زمانه و روزگار شد؛ در سی سال زندگی بعد از پیامبر(ص)، در جبههء مبارزه با منیت و انانیت نفس اماره، چه در دورهء غربت و خانه نشینی و چه در دورهء خلافت و زمامداری، الگوی برین و برترین تاریخ گشت و جهاد اکبر با هواها و هوسهای نام و مقام را پیروز و دینفروز، به پایان رساند؛ تا در سال چهلم هجری، به سن 63 سالگی در کوفه با پیشانی پرخون و گلگون، از سجادهء نماز در محراب عشق و عرفان حق، به خدا پیوست و عطرعظمت و ضرورت نماز و نیاز با خدا را، ابد تا ابد بر بستر تاریخ به جریان و جولان گذاشت!
امام حسن ابن علی(ع)؛ سال سوم هجری در مدینه متولد شد و در دوران خطیر و نفسگیری که شمشیرهای شکستهء شرک در چهرهء دین، بی نیام شده و میراث اعظم پیامبر دین و خلفای راشدینش را به تهاجم گرفته بودند و با رویارویی دو دریای امت از شام و عراق، اسلام در شطی از شمشیرهای شعله ور، غرق شده و پیکرهء پیروز وحدت مسلمین پاره پاره بر نیزه های جنگ و نیرنگ بالا می رفت و برباد می شد، ندای صلح سرداد و با پشت پازدن بر تخت و تاج نام و مقام، از ریختن خون مسلم به دست مسلم، جلوگیری نمود و با تکیه بر درایت و کیاست معنوی امامت، خواب های طلایی و طولانی شرک و کفر را نقش برآب کرد و اسلام و مسملمانان را از نطع خون و خطر، نجات داد و بعد از 10 سال امامت در سال پنجاهم هجری به عمر 47 سالگی، در کبودایی از زهرجفا جان داد و در بقیع غربت و غم غروب کرد.
امام حسین ابن علی(ع)؛ مولود شریف سوم شعبان سال چهارم هجری، وقتی احساس کرد که تازه نهال شکسته و افسردهء دین در توفان انحراف و استبداد، آب خون می خواهد و برای بیدارکردن امت بی تفاوت اسلام از خواب گران بیخودی و خارج کردن خلافت اسلام از چنگ میگساران منحرف اموی، جز ریختن خون و دادن جانش، هیچ راه دیگری نیست، پس از ده سال امامت، با حماسهء کربلا و عاشورایش در سن 57 سالگی، در نیمه روز تشنه و تفیتدهء تف، نمایش شکوهمندی از جانبازی و خونفشانی را در سال شصت و یکم هجری به راه انداخت و زمین را زیرپای ظلم و ستم لرزاند و رشته های دیرینهء آل سفیان را پنبه و پاره پاره کرد؛ هرگوشه و زاویه ای از جهان اسلام که خبر شهادت فرزند پیغمبر و جگرگوشهء فاطمهء زهرا(س) و علی مر تضی(ع) را شنیدند، تا اعماق از ریشه تکان خوردند و از خود پرسیدند چه فاجعه یی، دین پیغمبر را فراگرفته که حسین فرزند پیغمبر(ص)، اینگونه به قیام و قیامت برخاسته و با شهادت خود و جوانانش و با اسارت زنان و دخترانش، غربت دین و غباوت مسلمین را فریاد کرده و همگان را به یاری فراخوانده و خود در خون شناور شده است!؟
امام علی ابن الحسین، سید سجاد، زین العابدین(ع)؛ در سال38 هجری در مدینه به دنیا آمد و در شرایطی که از شمشیرهای بنی امیه خون می چکید و سپاه شام سرزمین اسلام را وجب به وجب نیزه و تازیانه فرش کرده بود و گزمه ها و دشنه ها هرکوی و برزنی را زیر نظر داشتند و از بیم خونخواهان حسین(ع)، هر جمعیتی بیش از پنج نفر را سرکوب و پراکنده می کردند و سپاه سرکش یزید، درین راستا مسجدالنبی(ص) را طویلهء اسپهای شان ساخته، سه روز، زنان و دختران مردم را برای خود حلال اعلام نموده، حرمت حرم دین را زیر پاکرده بودند، و مردم را مجال نفس کشیدن نمی دادند؛ با رویکرد از مبارزهء رویارو با شمشیر، به نهادینه سازی عرفان دینی و عشق معنوی در دلها و جانهای امت اسلامی، پرداخت و با تفسیر رویدادهای زمان و پی ریزی مفاهیم بنیادی دین در هیئت دعا، ارزشهای دینی و فضیلت های انسانی را جرعه جرعه به خورد جامعه و مردم داد و در سی وپنج سال امامت خود، دلها و اندیشه هارا با معرفت دینی و حریت محمدی، آشنا نمود و نسبت به زشتی ها و پلشتی های ظلم و ستم اموی، بیدار و هوشیار کرد؛ و بالاخره خود با دنیایی از اشک و الم بعد از 35 سال امامت، در سال 95 هجری به عمر 57 سالگی توسط ولید ابن عبدالملک اموی، به شهادت رسید و در مدینه مدفون شد!
امام محمد باقر(ع)؛ با تولد در سال 57 هجری در مدینه، و 19 سال امامت خود، در گیرو دار غرور و تکبر آل امیه و مروان از یکسو، و عصیان و طغیان عباسیان از سوی دیگر؛ که سایهء ساطور و سانسور، اندکی از سرشان برداشته شده و دو رقیب نیرومند، در صف آرایی و سیافی خود سرگرم بودند و از فرزندان پیامبر(ص) احساس فراغت و امنیت داشتند، طرح مبارزهء بزرگ فکری و فرهنگی را ریخت و با تاسیس مراکز درس و بحث مفاهیم اسلامی و افتتاح باب علوم فقهی و کلامی در مدینه و مکهء آن روز، طی دو دههء فرصت و فراغت از عمر شریف خویش، پایه های فکری و ایدئولوژیکی مکتب اسلام را گذاشت و با تاسیس مکتب تفسیر قرآن و حدیث جدش پیغمبر(ص)، راه بحث و فحص چارچوب تفصیلی عقاید و احکام دینی را مشخص نمود؛ و هرچند ابراهیم ابن ولید اموی تحملش نتوانست و در سال114 هجری به شهادت رساند؛ اما در 57 سال عمر شریفش، افق های وسیعی از اجتهاد و استنباط، فراروی مسلمانان بازکرد و با پویای و شکوفایی، "شکافندهء علوم" لقب گرفت!
امام جعفر صادق(ع)؛ در سال 83 هجری در مدینهء پیغمبر دیده به دنیا گشود و بر بستری از ایمان و اندیشه، زمانی امامت آل محمد(ص) را عهده دار شد که به اثر تلاشهای علمی و فکری پدرش امام محمد باقر(ع)، حلقه های گسترده یی از درس و بحث در میان امت، جا و پا گرفته و آوازهء رشد و شکوفایی علم و کلام عرب، خارج از مرزهای اسلام حتی یهود و نصاری را نیز به سوی خود کشانده تشنه و شیفتهء اندیشه و آرای تازه و نوشکفتهء اسلام محمد(ص) نموده بود؛ امام صادق(ع)، بعنوان میراثدار علم امامت آل محمد (ص)، به انکشاف مدارس علمی و ارتقای مباحث فقهی و کلامی پرداخت و گذشته از تفسیر قرآن و حدیث، و وضع و شرح احکام و گسترش دایرهء افکار از علوم دینی و فقهی به مباحث فلسفی و کلامی، روزنه های تازه یی، به روی علوم عقلی و تجربی نیز گشود و با تربیت شاگردان برجسته یی چون جابرابن حیان، هشام ابن حکم و...، تحول بزرگی در عرصهء علوم عقلی و تجربی آدمیان به وجود آورد و در نتیجه صدها دانشجوی تشنه و شیفته را برپای جلسات تعلیم و تلمیذ خود کشاند و به جای تکفیر و تفسیق، باب مباحثه و منطق را باز گذاشت و با شرح صدر و وسعت نظر، شخصاً به هرگونه اشکالات و شبهات داخلی و خارجی، پاسخ مستدل و مقنع داد و طی 34 سال امامت خود، اسلام را وارد مرحلهء تازه یی از خرد و عقلانیت نمود؛ و بالاخره درسال 148هجری پس از آنکه از وارد شدن در آلایش دستگاه قضاوت و خلافت عباسیان خودداری کرد، توسط منصور عباسی به شهادت رسید و به عمر 65 سالگی، در مدفن بقیع، آرام گرفت.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل درباره ولایت و امامت


دانلود تحقیق کامل درمورد بسیج و ولایت

دانلود تحقیق کامل درمورد بسیج و ولایت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8

 

بسیج و ولایت

پیشینه تشکیل بسیج

سـابـقـه تـشـکـیل بسیج مردمى در اسلام به تشکیل اوّلین حکومت اسلامى توسّط پیامبر   (ص ) درمدینه بازمى گردد.

پـیـامـبر(ص )، ارتش خاصّى که کارش فقط نظامى گرى باشد، نداشت ، بلکه تنها نیروهاىدفـاعـى و رزمـى در غـزوات و سـریـّه هـا، نـیـروهـاى بـسـیـج مـردمـى بـودنـد کـه هر کدام داراى شـغـل خـاصّ خـود (کـشـاورز، بـاغـبـان ، کـاسـب و...) بـودنـد و در هـنـگـام هـجوم دشمن به فرمان پیامبر(ص ) بسیج مى شدند و به جبهه هاى نبرد مى شتافتند.

به تعبیر حضرت امام (س )؛

(قـضـیـه بـسـیـج ، هـمان مسئله اى است که در صدر اسلام بوده است ؛ وقتى جنگ مى شد طوایف مـخـتـلف مـى آمـدنـد و بـه جنگ مى رفتند و این مسئله جدیدى نیست و در اسلام سابقه داشته است...).

پـس از پـیـروزى انقلاب اسلامى ، حضرت امام خمینى (س ) معمار و بنیانگذار جمهورى اسلامى ،بـراى حـفـظ نـظـام از دسـیـسـه هاى دشمنان داخلى و خارجى طىّ پیامى در 5 آذر 1358 اقدام به تشکیل بسیج نمود.

حضرت آیت ا... خامنه اى درباره اهمّیّت تشکیل بسیج فرمودند:

(تـشـکـیـل بـسـیـج مـسـتضعفان به فرمان امام بزرگوار که به قصد حفظ دستاوردهاى عزیز و ارجـمـنـد انـقلاب اسلامى صورت گرفت ، یکى از ویژگى هاى انقلاب ماست . انقلابى که تنهابـا اتـّکـا بـه تـعـالیـم رهایى بخش ‍ اسلام و بدون تکیه بر هیچ قدرت خارجى شروع و به پیروزى رسید.

بـسـیـج پـایـدار و مـانـدنـى است و براى آن که ایران اسلامى بتواند بار سنگین هدایت الهى و سـعـادت انـسـان هـا را بـه سرمنزل مقصود برساند، بسیج باید روز به روز توسعه یابد و روحیه و معرفت بسیجى فراگیر شود.)

جایگاه بسیج در نظام اسلامى

نـیـروهـاى جـان بـر کـف بـسـیـجى که سلاح بصیرت و آگاهى را با سلاح رزم تواءمان دارند،(حـَمـَلُوا بَصائِرَهُمْ عَلى اَسْیافِهِمْ)(  جایگاه بسیار بلند و مقامى بس ارزشمند را در جامعه اسلامى دارا هستند و جمهورى اسلامى در هیچ زمانى از وجود آنها بى نیاز نبوده و هیچ فـرمـانـرواى عادل و کاردان ، بدون آن ها در انجام وظایف و دستیابى به اهداف مقدّس خود موفّق نـیـست ؛ زیرا تا ابر قدرت هاى استکبارى و دشمنان اسلام در جهان وجود دارند، براى مقابله باآن هـا و حـفـظ مـوقـعـیـّت و قـدرت جـمهورى اسلامى وجود نیروهاى بسیجى با انسجام ، آمادگى وتقویت کامل ضرورت دارد.

حضرت امام خمینى (س )، در تبیین جایگاه بسیج و وصف بسیجیان ، کلمات نغزى فرموده است که درمورد هیچ سازمان و نهاد دیگرى سابقه ندارد:

(تـشـکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى یقیناً از برکات و الطاف جلیّه خداوند تعالى بود کهبـر مـلّت عـزیـز و انـقـلاب اسـلامـى ارزانـى شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزى انقلاب خـصـوصـاً جنگ ، بودن نهادها و گروه هاى فراوانى که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت طـلبـى ، کـشـور و انـقـلاب را بـیـمـه کـردنـد، ولى حـقـیـقـتـاً اگـر بـخـواهـیـم مـصـداق کـامـل از ایـثـار و خـلوص و فـداکـارى و عـشـق بـه ذات مـقدّس حق و اسلام را ارائه دهیم ، چه کسىسزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود. بسیج ، شجره طیّبه و درخت تناور و پُرثمرى است کـه شـکـوفـه هـاى آن بـوى بـهـار وصـل و طـراوت یـقـیـنـى حـدیـث عـشق مى دهد... بسیج ، میقات پابرهنگان و معراج پاک اندیشه اسلامى است ، که تربیت یافتگان آن ، نام و نشان در گمنامىو بـى نـشانى گرفته اند... من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى خورم و از خدا مىخـواهـم تا با بسیجیانم محشور گرداند؛ چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى ام).
بـدیـهـى اسـت مسوولان نـظـام اسـلامـى ، از چـنـیـن ذخـایـر ارزشـمـنـدى نـبـایـد غـافـل شـونـد و حـق آن اسـت که قدرشناس چنین سرمایه هایى باشند و در اداره امور کشور بهره گیرند. حضرت امام (س ) در این زمینه مى گوید:
(من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مى بوسم و مى دانم که اگر مسؤ ولین نظام اسلامى ازشـمـا غـافـل شوند به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت و شما باید بدانیدکه کارتان به پایان نرسیده است و انقلاب اسلامى در جهان ، نیازمند فداکارى هاى شماست .)
باید تامّل نمود که بسیجى چه خصوصیّاتى دارد که آن صفات سبب شده تا حضرت امام (س )که فقیهى بزرگ ، فیلسوف و مفسّرى توانمند و سیاستمدارى دوراندیش و بالاخره شخصیتی نـظـیـر بـعـد از مـعـصومین (ع ) بود، افتخار کند خود یک بسیجى است . برخى از آن صفات عـبـارت اسـت از: تـوکـّل ، صـبـر، دعا، خلوص ، راءفت و مهربانى ، انجام وظیفه بدون توقّع ،اخوّت و اتّحاد، حفظ بیت المال ، فداکارى ، شهادت طلبى ، ساده زیستى و هوشیارى .

از ایـن رو، بـسـیـجـیـان عـزیـز لازم اسـت در حـفـظ این صفات در خود و حراست از قداست و فرهنگ بسیجى کوشا باشند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید



خرید و دانلود دانلود تحقیق کامل درمورد بسیج و ولایت