دانلود مقاله هوش هیجانی ( روش تحقیق )

دانلود مقاله هوش هیجانی ( روش تحقیق )

 

تعداد صفحات : 40 صفحه      -      

قالب بندی :  word                    

 

 

 

فهرست مطالب

عنوان                                           صفحه

چکیده........................................................................................................................ 4

فصل اول .................................................................................................................. 5

مقدمه ....................................................................................................................... 6

سؤالات پژوهش........................................................................................................ 7

بیان مسئله ................................................................................................................ 8

اهمیت پژوهش........................................................................................................... 8

هدف از پژوهش....................................................................................................... 10

فصل دوم: ............................................................................................................... 11

هوش هیجانی........................................................................................................... 15

هوش هیجانی ضعیف و بیماری روانی ................................................................... 18

هوش هیجانی کاربردی .......................................................................................... 23

ابراز هیجانی و پیامدهای سلامت............................................................................. 24

فرونشاندن هیجانی و پیامدهای سلامت................................................................... 26

آموختن تنظیم هیجانات خود برای سلامت بهتر ..................................................... 28

تأثیر مثبت بر حرفه و تجارب.................................................................................. 31

تأثیر منفی بر کار و تجارت...................................................................................... 33

فصل سوم................................................................................................................ 35

تجزیه تحلیل............................................................................................................. 36

فصل چهارم ............................................................................................................ 38

نتیجه گیری.............................................................................................................. 39

پیشنهاد..................................................................................................................... 40

منبع.......................................................................................................................... 41


چکیده:

نخستین بار دانشمندی به نام سالوی در سال 1990 اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت، درک احساسات، هم دردی با دیگران و نیز اداره مطلوب خلق و ضوبه کار برد.

هوش هیجانی EQ موضوعی است که در آن به توانایی تشخیص و توصیف هیجانات همچنین مدیریت بر هیجانات می پردازند.

این هوش در زندگی افراد نقش مهمی را ایفا کرده و همچنین بر سلامتی روانی و جسمانی تأثیر می گذارد.

توانایی برخورداری از این هوش می تواند این مسئله را برای ما روشن کند که چرا گاهی افراد با سطح پائین تحصیلات می توانند موفق تر از افراد با تحصیلات عالی باشند.

بنابراین با کسب این هوش از طریق محیط خانواده می توان به موفقیت دست یابی پیدا کرد.


 

فصل اول

 


مقدمه:

اولین بار در سال 1990 دانشمندی به نام «سالوی» اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت و درک احساسات فرد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کاربرد و این هوش عاملی است که در هنگام شکست در شخص اینجاد انگیزه می نماید. تئوری هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره ی پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیش گیری اولیه از اختلالات روانی هم فراهم می کند.

روانشناسی به  نام «لگمن» اظهار دارد که هوش شناختی در بهترین شرایط تنها 20 درصد از موفقیت ها را موجب می شود و 80  درصد از موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیت ها در گروه مهارت های هیجانی است. هوش هیجانی عدم موفقیت با ضریب هوشی بالا و موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند. افراد باهوش عمومی متوسط هوش هیجانی بالا موفق تر از افراد باهوش عمومی بالا و هوش هیجانی پایین هستند.


سؤالات پژوهش:

1- هوش هیجانی چیست وجه تأثیری در زندگی روزمره ی افراد دارد؟

2- آیا هوش هیجانی تأثیری در سلامت روانی و جسمی افراد دارد؟

3- می توان گفت که تمام افراد با هوش تحصیلی بالا از هوش هیجانی خوبی نیز برخوردارند؟

4- هوش هیجانی چه مقدار از موفقیت افراد در زندگی را تضمین می کند؟

5- آیا هوش هیجانی تأثیری در زمینه ی کار و تجارت ایجاد می کند؟


بیان مسئله:

دروانشناسی معدود زمینه هایی هستند که به اندازه هوش هیجانی علاقه مندی عمومی را برانگیخته باشد. لازم به ذکر است که در پنج سال گذشته هوش هیجانی موضوع پرفروش ترین کتاب ها، مجله ها ومقاله های روزنامه بوده است. بنابراین ما را به بحث درباره ی خود علاقه مند کرد.

اکنون ما می خواهیم در این پژوهش به تأثیرات این هوش بر سلامت روانی و جسمی و همچنین کار و تجارت بپردازیم.

ما خواستار روشن کردن این نکته نیز هستیم که هوش تحصیلی تا چه حد می تواند با هوش هیجانی وموفقیت افراد ارتباط داشته باشد.

 

اهمیت پژوهش:

هوش هیجانی پیش بینی کننده ی موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس ها است. پژوهش و رشد هوش هیجانی از اهمیت زیادی برخوردار است. موارد زیر را می توان به عنوان اهمیت هوش هیجانی بیان نمود‌:

1- ایجاد حس مسئولیت پذیری

2- ایجاد زندگی شاد و با نشاط

3- برخورد با موقعیت های خطرناک

4- ایجاد روحیه همکاری و کمک به دیگران

دانیل لگمن نیز در مورد اهمیت هوش هیجانی چنین می گوید:

زمانی که نسبت مهارت های تکنیکی، IQ و هوش هیجانی را به عنوان اجزای عملکرد مطلوب ارزیابی کردم، اهمیت هوش هیجانی دو برابر سایر عوامل بود. به علاوه ارزیابی من نشان داد که هوش هیجانی نقش بسیار مهمی در بالاترین سطوح کاری دارد یعنی جایی که تفاوت ها در مهارت تکنیکی قابل چشم پوشی است.

 



خرید و دانلود دانلود مقاله هوش هیجانی ( روش تحقیق )


دانلود مقاله هوش هیجانی

دانلود مقاله هوش هیجانی

 

تعداد صفحات : 121 صفخه        -       

قالب بندی :  word           

 

 

 

فصل اوّل

مقدمه :

          هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از عوامل که می تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانایی برای پاسخ به کوشش های زندگی شخصی و حرفه ای در جهت مثبت هدایت کند ، تعریف شده است (مک مولن 2003) .

          نظریه پردازان هوش معتقدند که IQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم. در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم . IQ شامل توانائی ما برای یادگیری تفکر منطقی ، انتزاعی می شود . در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم . هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی ما می شود و مهارت های لازم در این حوزه ها را اندازه می گیرد. همچنین شامل مهارت های ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارت های کافی بر ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف می باشد . (منصوری 1380) .

          گلمن نیز معتقد است ، هوش هیجانی شامل توانایی ما برای حل مشکلات هیجانی انعطاف پذیری و قبول واقعیت می شود . بر اساس مطالعات دانیل گلمن در بهترین شرایط همبستگی اندکی (7%) بین هوش عمومی و برخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد . به طوریکه می توان ادعا کرد و آنها عمدتاً ماهیت مستقل دارند . وقتی افراد دارای هوش عمومی بالا در زندگی تقلا می کنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفت انگیزی پیشرفت می کنند ، شاید بتوان آن را هوش هیجانی بالای آنان دانست (گلمن 1998) .

          مطالعات ریچارد (1995) نشان داد که نمره کل هوش عمومی همبستگی اندکی (12%) با هوش هیجانی دارد و مطالعات بار . آن نشان داد که عناصر هوش هیجانی از هوش عمومی مستقل است (دهشیری 1380) .

بیان مسئله :

          در خانه مغز ما چیزی زندگی می کند به نام IQ ، که سالها فکر می کردیم او فرمانروای همه دستوراتی است که از مغز صادر می شود ورفتار ما بر اساس خیر و صلاحـی که او تشخیـص می دهد ، بدون چون و چرا تحت رهبری اوستو هر کجا رفتار خردمندانه ای از کسی سر می زند یا بر عکس عمل غیر عاقلانه ای انجام می داد سریع به او نسبت IQ بالا یا IQ پائین می زدیم .

          اما آیا یه راستی رفتار ما نشان دهنده هوش عمومی یا کلی ماست ، اگر این چنین است چرا با وجود هوش بالا یا همان IQ بالا در بعضی افراد بازهم رفتارهای عجیب و غریب و احمقانه ای بروز می کند ؟

          شاید به خاطر همین پیچیدگی بود که الکسین کارل انسان را موجودی ناشناخته معرفی کرد . اما در سال 1990 یکی از این ناشناخته ها توسط دانیل گلمن کشف شد که نام هوش هیجانی یا EQ لقب گرفت . هوش هیجانی چیست ؟ و چه فرقی با هوش عمومی یا همان IQ دارد؟ ( سعید سالارکیا 1385) .

          نظریه پردازان هوش هیجانی به ما می گویند که IQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم . در حالی که هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم ، IQ شامل توانایی ما برای یادگیری تفکر منطقی او انتزاعی می شود ، در حالیکه هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم . (همان منبع) .

          در پژوهش حاضر می خواهیم بدانیم ، EQ یا هوش هیجانی در بین دانشجویان رشته های مشاوره و مهندسی چه مقدار است ؟

          اگر کمی دقت کنیم علت خیلی از موفقیت ها یا ناکامی ها ، استرس ها یا آرامش های درونی را می توانیم از طریق EQ ردیابی کنیم و از او انتظار داشته باشیم . لذا امیدواریم در پژوهش حاضر با شناخت ویژگی های هوش هیجانی و مقایسه آن در بین دانشجویان گامی در جهت رشد موفقیت ها و آرامش آنان برداریم .


اهمیت و ضرورت پژوهش :

          بعضی هوش عاطفی را به عنوان یک قایق نجات یا دستاویز بسیاز محکمی می پندارند که به کمک آن می توان از رنج ها و ناراحتی های زندگی عادی خلاص شد . عده ای هم به انکار اهمیتی آن پرداخته و معتقدند که به مفهوم کهنه و قدیمی لباسی نو و تـازه و پر زرق و بـرق پوشانده اند . اما واقعیت هوش هیجانی چیزی فراتر از این ادعاها و گزافه گویی هاست .

          صاحب نظران و پژوهشگرانی که به بررسی و مطالعه علمی هوش عاطفی می پردازند معتقدند که هوش عاطفی می تواند کاربردها و تأثیرات مهمی بر فعالیت های گوناگون آدمی چون رهبری و هدایت دیگران ، توسعه ی حرفه ای یا شغلی ، زندگی شغلی ، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت ، سلامت و بهزیستی روانی و ... داشته باشد . از هوش عاطفی نباید به عنوان یک رقیب یا جانشین برای « توانایی» ، « دانش و آگاهی» « مهارت های شغلی» نام برد . فرض می شود که هوش عاطفی می تواند سبـب بهبـود و اصـلاح فعالیـت های حرفـه ای ، موقعیت های شغلی و کسب مهارتهای لازم و مطلوب گردد . لذا ضروری به نظر می رسد که در پژوهش حاضر به بررسی هوش هیجانی در افراد پرداخته شود تا بدین وسیله رابطه میان هوش هیجانی و رشته تحصیلی دانشجویان محاسبه گردد .

 

 

 

هدفهای پژوهش :

          تحقیق و مطالعه راجع به هوش عاطفی و هیجانی تازه آغاز گردیده است . هوش عاطفی نمی تواند برای داشتن یک زندگی ساده و مرفه هم شرط لازم باشد ، هم شرط کافی . شرط لازم هست ، اما شرط کافی نیست .

          برای بسیاری از مردم ، هوش عاطفی نقش لکه هـای جوهـر در آزمـون رُرشـاخ را بـازی می کند که هر کسی از آن برداشت خاصی دارد و آن را به گونه ای متفاوت از دیگـران استنبـاط می نماید . برای عده ای هوش عاطفی همه چیز است به جز هوش شناختی .

          رویکردها و مدلهای نظری گوناگونی برای مطالعه هوش عاطفی وجود دارند .نکتۀ مهم به نظر ما این است که دانشجویان بتوانند بهترین و مناسب ترین رویکرد برای مطالعه ی آن انتخاب کنند . هدف ما از این پژوهش همانا این است که بتوانیم درک عمیقی از این حوزه بدست آورده و بتوانیم به صورت هوشمندانه ای ، روش اهداف و وسایل ارزیابی مناسب را انتخاب نمائیم .

پرسشهای پژوهش :

          1) آیا میزان هوش عاطفی و هیجانی در دانشجویان رشته مشاوره و رشته مهندسی برق و معماری متفاوت است ؟

          2) آیا هوش هیجانی در زنانو مردان دانشجو متفاوت است ؟

 

فرضیه های پژوهش :

          1) میزان هوش عاطفی در دانشجویان مشاوره و مهندسی متفاوت است .

          2) میزان هوش عاطفی و یا هیجانی در زنان و مردان دانشجو متفاوت است .

تعاریف نظری مفاهیم :          

هوش هیجانی : هوش هیجانی عبارت است از یکسری مهارت ها و قابلیت ها که می تواند هم آموزش داده و هم یادگرفته شود به طوری که شخـص بتوانـد از نظـر هیجانی بهتر تربیت شود ( ادیب زاده 1383 ).

تعریف عملیاتی :

          هوش هیجانی : در پژوهش حاضر منظور از هوش هیجانی ، نمره ای است که آزمودنی ها در آزمون هوش هیجانی بار- آن بدست می آورند .

متغیر مستقل : رشته های تحصیلی مشاوره و مهندسی برق و معماری

متغیر وابسته : نمره هوش هیجانی

 



خرید و دانلود دانلود مقاله هوش هیجانی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی

 

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:50

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تعاریف زیادی از هوش هیجانی از طرف اندیشمندان روان شناس مطرح شده است دانیل گلمن در سال 1998 در کتاب خود تحت عنوان کارکرد هوش هیجانی آن را اینگونه تعریف می کند: (هوش هیجانی توانایی درک و فهم هیجان ها و عواطف است به منظور تعمیم آن به عنوان حامی اندیشه ، شناخت هیجان ها و دانش هیجانی تا بتوانیم آنها را نظم داده تا موجبات رشد عقلی، عاطفی و هیجانی فراهم گردد (رضوانی، 1386).

هوش هیجانی یعنی توانایی­هایی مانند این که فرد بتواند انگیزه­های خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکامنش­های خود را کنترل کند و کامیابی را به تعویق بیندازد. همچنین به این معنی است که فرد حالات روانی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر قدرت تفکر او را خدشه دار سازد، با دیگران همدلی کرده و امیدوار باشد (گلمن، 1380).

هوش هیجانی به منزله توانایی تشخیص، پردازش و مدیریت هیجانهای خود و دیگران تعریف شده است (مایر و همکاران، 2001).

هوش هیجانی مفهومی چند عاملی از تواناییهای شخصی و اجتماعی است که به ما در برابر مطالبات روزمره کمک می کند (سیاروچی و همکاران، 2001، به نقل از نوری، 1383). تواناییهای هیجانی شخص و اجتماعی کلیدی که ساختار عاملی هوش هیجانی را تشکیل می دهند به شرح زیر بیان می‌دارند:

* خود توجهی: توانایی ادراک و ارزیابی دقیق خود

* جرات مندی: توانایی بیان سازنده‌ی هیجانات

* تحمل استرس: توانایی مدیریت موثر هیجانات

* کنترل تکانه: توانایی کنترل هیجانات

* واقعیت آزمایی: توانایی رواسازی عینی احساسات و افکار

* انعطاف پذیری: توانایی سازش یافتگی با افکار و احساسات در موقعیت های جدید

* حل مسأله: توانایی حل مشکلات شخصی و بین شخصی

* همدلی: توانایی آگاهی و فهم هیجانات دیگران

* روابط بین فردی: توانایی برقرار کردن روابط بهینه با دیگران

به اعتقاد آنها، علاوه بر این مولفه‌ی کلیه‌ی هوش هیجانی، مدل بار ان پنج عامل دیگر را به عنوان تسهیل کنندگان رفتار هوشمندانه اجتماعی و هیجانی در بر می گیرد که عبارت اند از:

* خوش بینی: توانایی مثبت اندیشی و نگاه به نیمه‌ی روشن زندگی

* خودشکوفایی: تواناییی و مدیریت رسیدن به اهداف و تواناییهای بالقوه

* شادکامی: توانایی احساس سرخوشی با خود، دیگران و به طور کلی زندگی

* استقلال: توانایی رهاشدگی از وابستگی هیجانی به دیگران و اتکا به خود

* مسئولیت پذیری اجتماعی: توانایی شناسایی خود به منزله‌ی قسمتی از گروه اجتماعی خود و مسئولیت در قبال آن (ساعتچی، 1376).

هوش هیجانی شامل چهار مولفه  و بیست قابلیت است که عبارتند از :

1- خود آگاهی :  از طریق شناخت عمیق عواطف ،‌هیجان ها و حالات روانی دیگران ، نقاط قوت و ضعف و توانایی ارزیابی صحیح از خود به دست می آید و به عبارتی در خود آگاهی شما هیجانات و احساسات خود را بخوانید و از آنها آگاه باشید . خود آگاهی به افراد اجازه می دهد تا نقاط قوت و محدودیت های خود را بشناسند.

2- خود مدیریتی : توانایی کنترل و اداره کردن عواطف و هیجان ها ، توانایی حفظ آرامش در شرایط بحرانی و استرس زا ، توانایی خود انگیزشی و ابراز منویات درونی است. به عبارتی خود مدیریتی توانایی کنترل عواطف و هیجانات و رفتارهای صادقانه و درست است. افراد با مهارت خود مدیریتی اجازه نمی دهند بدخلقی ها در طول روز از آنها سر بزند و می دانند منشاء بد خلقی ها کجاست و ممکن است چقدر طول بکشد.

3- آگاهی اجتماعی: افراد دارای این مهارت دقیقاً ‌می دانند که گفتار و کردارشان بر دیگران تاثیر می گذارد و می دانند اگر تاثیر رفتارشان منفی باشد آن را تغییر دهند. یک نمونه از مهارت آگاهی اجتماعی همدلی است. همدلی یعنی توانایی ورود به احساسات دیگران یا توانایی درک احساسات کارکنان در فرآیند تصمیم گیری هوشمند فردی یا گروهی است.

4- مدیریت روابط: شامل برقراری ارتباطات، تاثیرگذاری، تشریک مساعی و کار گروهی است. از این مهارت می توان در جهت گسترش شور و اشتیاق و حل تعارضات استفاده کرد. مهارت های خود آگاهی و خود مدیریتی مربوط به حوزه فردی است اما مهارت های آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط به چگونگی برقراری رابطه با افراد و اجتماع بر می گردد و بیشتر به توانایی افراد در حفظ صحیح روابط خود با دیگران می پردازند (سپهریان­آذر، 1385).

دانیل گلمن نشان می دهد تقریباً ‌90 درصد علت تفاوت میان عملکرد مدیران برجسته و معمولی سازمان به هوش هیجانی آنها بستگی دارد. او در سال 1998 طی مقاله ای اظهار داشت تصور نکنید بهره هوشی یا هوشبهر (IQ) و مهارت های فنی خیلی مهم نیستند. بر عکس نقش آنها به عنوان استعدادها و ظرفیت های بنیادین از اهمیت بالایی برخوردارند. یعنی برای مشاغل اجرایی ضروری هستند اما برای اینکه رهبر برجسته سازمانی باشیم حتماً‌ نیاز به هوش هیجانی بالا هستیم.

مطالعات مستمر ثابت می کند افراد باهوش هیجانی بالا در کارشان و روابط فردی موفق ترند که دلایل آن می تواند مربوط به عوامل زیر باشد :

1-رهبران سازمانی برجسته بودند.

2-به دیگران روحیه می دهند.

3-در کار گروهی هماهنگی بیشتری از خود نشان می دهند.

4-تضاد و اختلافات را می تواند تحمل و مدیریت کنند.

5-برای رسیدن به اهداف ، همکاری اثر بخش تری با دیگران دارد.

6-در مواجهه با تنوع ها ( نژاد ، فرهنگ ، ملیت ، جنسیت ) دیدگاه مثبت دارد.

7-میان هیجان و منطق تعادل برقرار می کند.

8-نسبت به احساست خود و دیگران آگاه و مطلع است.

9-در موقع لزوم با دیگران ابراز همدلی و همدردی می کند.

10-در مواجهه با فشار روانی انعطاف نشان می دهد.

11-خود برانگیختگی بالایی دارد.

12-در مشاغل فروشندگی موفق تر هستند.

13-می توانند رفتار دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.

هیجانات منفی مانند خشم ،‌ترس و ناکامی را کنترل و جهت مثبت به آن می دهد.

تفاوت های فردی دیگران را به خوبی تحمل می کند (دادستان، 1378).



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی