لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:32
مقدمه:
توسعه و تعمیق مشارکت از اهم مباحث تعلیم و تربیت معاصر است. بدون تردید آگاهی از نظریات مردم، دانشمندان و دست اندرکاران آموزش و پرورش زمینه را برای ارتقاء مشارکت و نظارت مردم در آموزش و پرورش هموار می سازد.
رسیدن به این مهم مستلزم آن است که مدیران، مجریان و دست اندرکاران جهت بهینه سازی تصمیمات و بهبود روش ها و برخورداری از بالاترین بهره وری در ابعاد مادی و معنوی، ضمن بهره گیری از اطلاعات و تجربیات شخصی، خود را از تجربیات ، ابتکارات و عملکرد دیگر نظام های آموزشی کشورهای مختلف که سیستم مشابه دارند و توفیقاتی یافته اند بی نیاز ندارند. شکی نیست که تفاوت های فرهنگی ، تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و جغرافیایی ملت های مختلف، نظام های آموزش و پرورش متفاوتی را به وجود می آورد و اقتباس یک ساختار، برنامه محتوی و سازمان ویا روش تربیتی از یک کشور بدون توجه به فرهنگ ارزش ها و نیازهای اجتماعی و اقتصادی مربوط به آن اشتباه بزرگی است که می تواند یکی از عوامل تهدید کننده در جهت انحراف نظام شورایی آموزش و پرورش باشد و باید توجه داشت که کسب تجربه ها و یافته های دیگران با تقلید کورکورانه متفاوت است و عاقلانه ترین منش، استفاده از بهره برداری از تجربه های دیگران است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13
مقدمه
زندگی جدید شرایط را برای نابودی و فراموشی روشهای استبدادگرایی به خوبی فراهم نموده است اکنون زمان حرکت به سوی اداره امور به صورت مشارکتی میباشد. در اینجا تعاریفی از مشارکت و مدیریت مشارکتی بیان میکنیم. مشارکت در فرهنگ فارسی معین به صورت شرکت کردن، انبازی کردن و سهیم ساختن تعریف شده است. مدیریت مشارکتی عبارتست از: مجموعه گردش کار و عملیاتی که تمام کارکنان و زیردستان یک سازمان را در روند تصمیمگیریهای مربوط به آن سازمان، دخالت داده و شریک میسازد.
انواع مشارکت
1- مشارکت ابزاری: در این نوع مشارکت انسانها به صورت یک ابزار ملاحظه میشوند. این نگرش بدون توجه به مبانی انسانی و فرهنگی افراد، صرفابه انسان با دیدی اقتصادی و مادی توجه میکند.
2- مشارکت تحمیل شده: این نوع مشارکت که توسط نخبگان جامعه و در سطوح سازمانی توسط مدیران ارشد هدایت میشود به صورت برنامهریزی شده وهدایت شده افراد را در اداره امور سهیم میسازد. روشی که در کشورهای سوسیالیستی مانند شوروی سابق اعمال میشده که از آن به عنوان مشارکت تبعی نیز یاد میکنند.
3- مشارکت توسعهای: این نوع مشارکت فرآیندی است: اجتماعی، یکپارچه، جامع، پویا، همبسته، مکمل، چند بعدی و چند فرهنگی، به عبارت دیگر مشارکت توسعهای خواهان مشارکت همه افراد در ساماندهی جامعه است. در مشارکت توسعهای به نیازهای عالیه انسانی توجه میشود.
پیش شرطهای لازم برای مشارکت کارکنان
1- وجود زمان کافی برای مشارکت
2- سود مشارکت از زیان آن بیشتر باشد
3- کارکنان باید دارای دانش لازم برای مشارکت باشند
4- موضوع مشارکت باید مورد علاقه کارکنان مشارکت جو باشد.
5- مشارکت کنندگان باید ازتوان ارتباطی قوی برخوردار باشند.
6- مشارکت نباید برای کارکنان تهدیدی را موجب شود.
7- مشارکت کارکنان باید در راستا و محدوده شغلی آنها صورت گیرد و به آزادیهای قانونی و رسمی آنها در سازمان لطمهای وارد نکند
8- در مشارکت سازمانی باید حد تعادل رارعایت کرد.
فواید مشارکت کارکنان
1- مشارکت کارکنان در امور سازمان، باعث کاهش مقاومت آنها در تغییرات سازمانی خواهد شد.
2- مشارکت سازمانی باعث افزایش روحیه خلاقیت و نوآوری در کارکنان میشود.
3- مشارکت افراد در امور سازمان موجب توسعه روابط محبتآمیز بین کارکنان و مدیریت سازمان را فراهم میکند.
4- برنامههای مشارکت در سازمان موجب حرکت افقی قدرت به جای حرکت عمودی آن در سازمان میشود.
5- مشارکت موجبات توانمندی کارکنان را فراهم مینماید.
6- مشارکت باعث در هم شکستن حاشیهنشینی کارکنان میشود.
7- مشارکت سازمانی موجب سرعت در اجرای تصمیمات میشود.
8- مشارکت کارکنان در امور سازمان موجب افزایش حس تعلق و وابستگی آنها به سازمان میشود.
برنامههای مشارکت در سازمان
1- مدیریت مشاورهای: مدیریت مشاورهای روشی است که مدیران جهت انجام کارها با زیردستان خود مشورت میکنند. در این روش مدیران قبل از تصمیم، از نظرات دیگر کارکنان بهره میگیرند. مدیر باید کارکنان را آگاه نماید که نظرات آنها برای او مفید فایده است و نظر خواهی مدیر از کارکنان فقط جنبه صوری و ظاهری ندارد. مدیران مشاورهای باید متواضع و صبور باشند.
2- مدیریت دموکراتیک: این روش از روش مدیریت مشاورهای پیشرفتهتر است. در این روش نظرات هر یک از اعضای گروه کاری برای اخذ تصمیم خواسته میشود و نهایتا به صورت اجماع رای اکثریت به کار گفته میشود.
3- کمیتههای کار: اعضای کمیتههای کار از سوی کارکنان انتخاب میشوند و در زمینههای مختلف میتوان کمیتههای کار متفاوتی را در سازمان ایجاد کرد. به طور مثال کمیته منابع انسانی، کمیتههای کنترل کیفیت و کمیته ایمنی، در بسیاری از سازمانهای کشورهای صنعتی رواج دارند.
4- برنامههای پیشنهادی: برنامههای پیشنهادی طرحهای رسمی هستند که جهت تشویق انفرادی (گروهی) برای کسب پیشرفتهای مربوط به کار صورت میگیرد. در این طرح کارکنان بابت پیشنهاداتی که موجب کاهش هزینهها، صرفهجویی، افزایش و و کیفیت در تولیدات و ارائه خدمات را فراهم آورد، پاداشهایی دریافت میکنند. معمولا کارکنان برای ارائه پیشنهاد از فرمهایی که قبلا برای همین کار تنظیم شده است استفاده میکنند.
5- کمیته مدیران میانی: کمیتههای مدیران شامل مهندسانی هستند که روش مدیریت مشارکتی را از پایین به سوی بالای سازمان هدایت میکنند این کمیتهها به مدیریت ترکیبی نیز معروف هستند.
مدیریت ترکیبی مجموعهای از افراد جوان را در بر میگیرد که روسای سازمان هسته مرکزی آن را تشکیل میدهند. آنان میتوانند بر روی هر مشکلی مطالعه نمایند و میتوانند توصیههای اصلاحی خود را جهت انجام فعالیتها بنمایند. اعضای این کمیتهها همانطور که از نام آن مشخص است، مدیران میانی هستند که به طور مرتب جلساتی را برای اصلاح روشها تشکیل میدهند. مدیریت ترکیبی روشی برای پروراندن مدیران میانی جوان است تا آنها برای قبول مسئولیتهای بالاتر در آینده آماده شوند. در این روش زمینههای خلاقیت و نوآوری مدیران میانی فراهم میشود و آنها میتوانند به خوبی مدیریت ارشد را در تصمیمگیریها یاری کنند.
6- تصمیم گیری جمعی (دمکراسی صنعتی): دموکراسی صنعتی، حکومت کارگران «مشارکت جو» در امور سازمان است. در این شیوه کارگران حق بسیار زیادی در اداره سازمان پیدا میکنند و آنها با ایجاد انجمنها و شورای کارگران، حق بسیاری از تصمیمگیریهای اساسی سازمان را به خود اختصاص میدهند. روش مدیریت مشارکتی در «مدیریت خودگردانی» یوگسلاوی با شدت حاکمیت بیشتر کارگران و با شدت حاکمیت کمتر کارگران در آلمان غربی (سابق) مورد اجرا قرار گرفته است.
موانع مشارکت
1- موانع سیاسی: این موانع ارتباط با ساختارهایی دارد که توزیع قدرت در جامعه را تشکیل میدهند.
2- موانع اقتصادی و معیشتی: این موانع ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد جامعه دارد که فرصتی برای مشارکت برای آنها نمیگذارد.
3- موانع فرهنگی: بسیاری از باورهای فرهنگی مانند تقدیرگرایی و مشیت گرایی و قبول فاصله قدرت زیاد، میتواند انگیزههای مشارکت را تضعیف کند.
4- موانع ناشی از نظامهای برنامهریزی: نظامهای برنامهریزی و سیاستهای کلان کشور میتوانند به عنوان مانعی بر سر راه مشارکت محسوب شوند. این امر با ساختار سیاسی و اقتصادی هر کشور نیز مرتبط است.
5- انتخاب روشهای مشارکت: یکی دیگر از موانع مشارکت، فنون و روشهای به کار رفته در مشارکت است. راه روش مناسب مشارکت باید با توجه به مشارکت جویان انتخاب شود.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 32 صفحه
چکیده
محیط کنونی، سازمانها را هرچه بیشتر به شیوه های جدید مدیریت سوق می دهدکه توجه به سبک مدیریت مشارکتی یکی از گزینه های این بحث است. صاحبنظران و اندیشمندان معروف جهان به صورت قاطع و تردید ناپذیر بر این عقیده اند که مدیریت مشارکتی، تنها روش مدیریت نوین، مطلوب، کارساز و نجاتبخش در مؤسسات و سازمانهای گوناگون دنیاست. این امر دال بر اهمیت و ارزشمند بودن سرمایه های انسانی سازمان ها می باشد. از آنجایی که تعالیم عالیه ی اسلام و سیره علمی و عملی ائمه معصومین، توجه دست اندرکاران حکومت اسلامی را به برخورد صحیح و اصولی به نظرها و پیشنهادهای مختلف جلب می کند و از آنان می خواهد که تصمیمات مهم را با همفکری و تبادل اندیشه و مشورت با صاحبان نظر اتخاذ نمایند، بنابراین مدیران با کفایت، کارآزموده و برخوردار از قدرت اندیشه خلاق می تواننددرسازمان ها به عنوان مناسبترین بسترتحقق آرمان مشارکت افرادبه این مهم جامه ی عمل بپوشانند.
مقاله ی حاضر با هدف بررسی نظام مدیریت مشارکتی، اهمیت جذب کارکنان از منظر نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع غنی اسلامی و همچنین با برشماری فواید مشارکت و موانع و محدودیتهای فرا روی نظام مدیریت مشارکتی به همراه راهکارهای اجرایی در آن در سازمانهای آموزشی به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع موجود و در دسترس تدوین شده است .
واژگان کلیدی :مدیریت ، مشارکت ، مدیریت مشارکتی، نهج البلاغه، شورا و مشورت
مقدمه
امروزه یکی از معضلاتی که سازمانها به آن مبتلا هستند مشکل نیروی انسانی و ناتوانایی سازمان در استفاده بهینه از توان بالقوه کارکنان به ویژه در سطوح کارشناسی و تخصصی است. این امر سبب کاهش بهره وری سازمان و ناتوانی در رقابت در عرصه های ملی و بین المللی گردیده است. سازمانهای مختلف در کشورهای جهان از روشهای گوناگونی برای حل مشکل نیروی انسانی بهره می برند که یکی از متداول ترین و با اهمیت ترین آنها سبک و روش مدیریت مشارکتی است. به گواه بسیاری از گزارشها و واقعیتهای موجود، موفقیت اکثر شرکتهای بزرگ مرهون به کارگیری مناسب این سبک مدیریت بوده است که به توسعه ظرفیت فردی کارکنان و ایجاد روحیه خودباوری، مسئولیت پذیری و تعهد در آنان منجر می شود. چنانچه اجرای مدیریت مشارکتی و نظام های تشکیل دهنده آن با موفقیت همراه باشد، از مزایا و پیامدهای چون بهبود روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان، تقویت انگیزش در کارکنان، بهبود گردش کار در سازمان، بروز خلاقیت و نوآوری، تقلیل هزینه های تولید کالا و خدمات، افزایش احساس تعلق سازمانی در کارکنان و همسو شدن هدف های آنان با هدف های سازمان و در نهایت افزایش رضایت مشتری و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار برخوردار خواهد بود. نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی کلیه اعضای یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. بنا بر عقیده صاحبان نظر «مدیریت مشارکتی» بیش از هر روش مدیریتی دیگر می تواند در سازمان های گوناگون به خصوص در نظام های آموزشی مفید و موثر واقع شود. بسیاری از اندیشمندان علم مدیریت در ایران، مدیریت مشارکتی را به دلیل اینکه ریشه در مذهب و فرهنگ اسلامی ما داشته کارکنان را در تصمیم سازی های سازمانی سهیم می سازد، و به آنها اعتماد کرده و استقلال عمل می دهد؛ و یا شأن و منزلت انسان در محیط کار را محترم می شمارد، آن را بهترین سبک مدیریت برای اداره نظام های آموزشی می دانند. در ایران نیز حدود یک دهه است که موضوع مدیریت مشارکتی مورد توجه قرار گرفته و تلاش شده تا آن را هر چه بیشتر گسترش دهند. با این وجود شواهد و دلایل نشان می دهد که آنچنان که باید و شاید این گسترش کیفی و کمّی رخ نداده است. حال این سئوالات به ذهن متبادر می شود که چالش ها و موانع پیش روی نظام مدیریت مشارکتی در سازمانهای مختلف چه هستند؟ با توجه به اینکه در یک کشور اسلامی هستیم و اساس و الگوی اداری ما بر مبنای منابع دینی بخصوص قران کریم، نهج البلاغه و احادیث و روایات مستند و با ارزش از پیامبر گرامی و امامان معصوم می باشند پس چرا از مدیریت مشارکتی که در حوزه ی دینی از آن به نام مشورت و شور کردن نام برده اند کمترین استفاده را می برند. به همین منظور مقاله حاضر به منظور یافتن عامل اثرگذار در گسترش مدیریت مشارکتی و یافتن موانع و ارایه راه حلهایی برای از میان برداشتن آن موانع تدوین شده است. ابتدا، بر حسب ضرورت به تعریف مدیریت به طور عمومی و از نظر اسلام و مفهوم مشارکت پرداخته می شود.
تعاریف و بیان مسئله
مدیریت
از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است که هر یک با توجه به زمینه های کاری از دیدگاه های خاصی برخوردار است ولی جامع ترین تعاریف و مفاهیم دانشمندان بر این محور خلاصه می شود که مدیریت: "هنر انجام دادن امور به وسیله دیگران با هماهنگ سازی و استفاده صحیح از منابع انسانی و مادی در جهت تحقق اهداف است"(علاقه بند، 1385،ص 10). همچنین آیت الله شهید مطهری مدیریت را اینگونه تعریف کرده است: "فن بهتر بسیج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر کنترل کردن نیروهای انسانی و به کار بردن آنها"(ابراهیمی، 1375). و منظور از مدیریت اسلامی عبارت است از: تعالی دادن جمع و فرد از بعد مادی و معنوی به سوی واقع(نصیری، 1388،ص40). مدیریت فرآیندی است که به وسیله ی آن کوشش های فردی و گروهی به منظور نیل به هدف مشترک هماهنگ می شود.
تعریف مشارکت
مشارکت دارای تعاریف گوناگونی است که شاید بتوان گفت اختلافشان بیشتر در به کارگیری الفاظ است. مشارکت از لحاظ لغوی به معنای شرکت دادن، با هم شریک شدن، سهیم کردن و سهیم شدن، انجام کار گروهی و نیز بهره برداری گروهی است. مشارکت را به گونه های متعددی تعریف کرده اند: قدیمی ترین تعریف مشارکت عبارت است از پیوندی دو سویه، سازنده و سودمند میان دو تن یا بیشتر از دو تن. در تعریف دیگر مشارکت به معنی فراهم آوردن و گستردن بستر نقد مشترک برای یافتن هدفهای مشترک بیان شده است(طوسی،1379،ص4). همچنین در تعریفی تازه از کارشناسان سازمان ملل متحد مشارکت بدینگونه معنی شده است: دخالت و درگیر شدن مردم در فراگردهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که بر سرنوشت آنان اثر می گذارد(همان منبع،ص6). مشارکت یک پیوند دوسویه و سودمند و سازنده میان دو یا چند نفر است. مشارکت یک درگیری ذهنی، عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. در این تعریف سه اندیشه مهم نهفته است. درگیر شدن، یاری دادن و مسئولیت.