لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
فصلنامه علمی شیمی
اثرات محافظتی سلنیوم بر عوارض ناشی از سرب در آب وعملکرد غده ساب ماندیبولار
دکتر محمد عبداللهی ، دکتر ندا رحمت جیرده، دکتر حسن مرزبان
1- دانشیار فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران 2- داروساز 3- متخصص علوم تشریح، استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
2-دراین مقاله اثرات آب آلوده برغددبزاقی موشها برسی شده است
سابقه و هدف: مطالعات حیوانی نشان داده است سلنیوم تا اندازه ای می تواند اثرات سمی سرب مانند سمیت کلیوی و سمیت عصبی را کاهش دهد. ولی هیچگونه مطالعه ای درباره امکان تداخل میان سرب و سلنیوم در عملکرد غدد بزاقی انجام نشده است. این مطالعه طراحی شد تا اثرات محافظتی احتمالی سلنیوم بر اثرات ناشی از سرب در عملکرد غده بزاقی تحت فکی موش صحرائی را بررسی کند.
مواد و روشها: بعد از بیهوش کردن موشها، بزاق خالص غدد تحت فکی از راه دهان و بوسیله کانول های ریز پلی اتیلنی جمع آوری شد و برای تحریک ترشح بزاق از پیلوکارپین استفاده شد.
یافته ها : بیست و چهار روز درمان با استات سرب 04/0% و 05/0% در آب خوراکی ، عملکرد غدد بزاقی را تغییر داد. سرعت ترشح بوسیله سرب (04/0%، 05/0%) بطور قابل توجهی افزایش یافت (01/0p<) . غلظت پروتئین تام و کلسیم بزاق نیز بطور قابل توجهی با هر دو دوز سرب کاهش پیدا کرد (01/0p<) . ضمن اینکه هر دو دوز سرب با فعالیت آنزیم NAG را نیز بطور قابل توجه کاهش داد (01/0p<) . مصرف سلنیوم به تنهایی (se/kg mg5/2) در آب خوراکی به مدت بیست و چهار روز تغییر قابل توجه در عملکرد ترشحی غده بزاقی ایجاد نکرد ولی در ترکیب سلنیوم با سرب کاهش فعالیت NAG و کاهش غلظت کلسیم و پروتئین ناشی از سرب بطور قابل توجه جبران شد (01/0p<) و به سطحی نزدیک به کنترل رسید.
نتیجه گیری: افزایش سرعت ترشح بوسیله استات سرب نیز با درمان توأم سلنیوم و سرب تحت تأثیر عملکرد غده تحت فکی موش صحرائی جلوگیری کند. همچنین توانایی سلنیوم به عنوان آنتی اکسیدان ، پاک کننده رادیکالهای آزاد و تثبیت کننده تمامیت غشای سلولی مکانیزمها ممکن برای اثرات محافظتی آن می باشد. مطالعات بیشتری درباره تداخل سرب و سلنیوم در غدد بزاقی و در سطح مولکولی لازم است تا مکانیزم اصلی تداخل آنها قابل بررسی باشد.
مقدمه
گزارشات بسیاری از تغییرات بیوشیمیایی و ساختمانی ارگانهای مختلف با توجه به اثرات مزمن سرب وجود دارد ولی تعداد کمی از آنها به اثرات نامطلوب سرب بر غدد بزاقی دلالت دارد. تجمع سرب در غدد بزاقی تحت فکی (1) و پاروتید (2) و ترشح آن به داخل بزاق (3) قبلاً گزارش شده است. شواهد نشان میدهد که مصرف سرب میتواند سلولهای آسینی پانکراس (4) و غده پاروتید (2) را تخریب کند. همچنین گزارش شده است که مصرف سرب ترشحات بزاقی پروتئین ، کلسیم و آنزیم لیزوزومی –N استیل - D گلوکز آمینیداز (NAG) در موش صحرائی را تغییر میدهد (5). آنزیم لیروزومی NAG در غلظتهای بالا در بزاق تحت فکی موش صحرائی و موش سوری وجود دارد و یک پروتئین اگزوکرین است (6 و 7). تغییرات ساختمانی در غده تحت فکی موش صحرائی نیز بوسیله سرب گزارش شده ولی مکانیزم عمل آن کاملاً مشخص نیست . سلنیوم بعنوان یکی از عناصر اصلی شناخته شده است. این عناصر به دسته ای از عناصر متعلق است که تنها در یک محدوده بسیار باریک مفید و مؤثر میباشند. تداخل میان سلنیوم و فلزات سنگین مثل جیوه ، کادمیوم، آرسنیک، قلع، مس و غیره قبلاً گزارش شده است (8). علاوه بر این ، گزارشاتی از تداخل میان سلنیوم و سرب در موجودات نیز وجود دارد (11-9) که بیشتر آنها نشان دهنده اثر محافظتی سلنیوم بر سمیت سرب است (12). از این گذشته مطالعات حیوانی نیز نشان میدهد که سلنیوم میتواند تا اندازه ای اثرات سمی سرب مثلاً سمیت کلیوی (13) و سمیت عصبی (14) را کاهش دهد. البته هیچ مطالعه ای در باره تداخل احتمالی سرب و سلنیوم در عملکرد غدد بزاقی وجود ندارد. بنابراین این مطالعه طراحی شده تا اثرات محافظتی احتمالی سلنیوم بر اثرات سمی ناشی از سرب در عملکرد غدد بزاقی تحت فکی موش صحرائی را بررسی کند.
مواد و روشها
مطالعه بر روی موش صحرائی نژاد Spraque – Dawey نر با وزن تقریبی 250-200 گرم انجام شد. بعد از چند روز سازگاری با محیط موشها به شش گروه تقسیم شدند. دسته اول که فقط آب شیر دریافت میکرد بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. دسته دوم و سوم به ترتیب مقدار 04/0% و 05/0% استات سرب محلول رد آب خوراکی دریافت کرد (15). دسته چهارم و پنجم علاوه بر دریافت مقادیر 04/0% و 05/0% از استات سرب مقدار mg se/kg5/2 (16) از پتاسیم سلنوسیانات در آب خوراکی دریافت کردند. مدت زمان درمان بیست و چهار روز بود که دراین مدت میزان غذا و آب دریافتی موشها کنترل میشد و هر سه روز یکبار نیز توزین می شدند. بعد از بیست و چهار روز با رژیم فوق، موشها با تزریق داخل صفاقی mg/kg50 پنتوباربیتال بیهوش شدند و برای بیهوشی کامل مجدداً بعد از 20 دقیقه mg/kg30 دیگر از این ماده به آنها تزریق شد (17) موشها در وضعیت خوابیده به پشت با چسب محکم شدند و برای تسهیل تنفس در نای آنها مجرای تنفسی قرار گرفت. مجرای تحت فکی از طریق دهان با لوله های پلی اتیلنی کانول گذاری شد (18). برای تحریک ترشح بزاق به مدت 30 دقیقه بزاق تحت فکی جمع آوری شد و در میکرتیوبهایی که از قبل توزین شده بودند و در حرارت 20- درجه سانتیگراد نگهداری شد تا مقدار پروتئین – کلسیم و فعالیت آمیلاز و NAG اندازه گیری شود. سپس غدد بزاقی تحت فکی حیوانات را خارج کرده و بعد از جدا کردن بافتهای پیوندی اطرافشان توزین شدند تا سرعت ترشح با توجه به وزن مخصوص بزاق که معادل 1/0 میباشد محاسبه گردد (19).
اندازه گیری پروتئین به روش لوری (20) و بوسیله آلبومین سرم گاوی استاندارد انجام شد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 8 صفحه
چکیده
شوری و آلودگی خاک به فلزات سنگین، دو مشکل اساسی در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب می گردند. آلودگی خاک به فلزات سنگین ضمن کاهش عملکرد و کیفیت محصول، سلامت افراد جامعه را نیز با خطر مواجه می کند. با وجود مشکل شوری و آلودگی خاک به فلزات سنگین که در تعدادی از خاک های ما وجود دارد و در آینده تشدید شود خطرافزایش جذب عناصر سنگین در گیاه محتمل خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق مطالعه تأثیر سطوح مختلف شوری بر قابلیت جذب برخی از فلزات سنگین شامل سرب، نیکل و کادمیم در خاک و اندامهای گیاهان آفتابگردان(رقم آذرگل) و سودان گراس(رقم محلی) می باشد. این پژو هش در یک طرح بلوکهای کاملا ً تصادفی به صورت فاکتوریل با سه عامل، عامل فلز سنگین (سرب، کادمیم و نیکل) در3 سطح، عامل شوری(2، 7و12 دسی زیمنس برمتر) در3 سطح و عامل گیاه (آفتابگردان و سودان گراس)در 2 سطح با 3 تکرار، جمعا ًدر (54=2×3×3×3) گلدان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش شوری، شکل قابل جذب فلزات کادمیوم، سرب و نیکل هر 3 در خاک افزایش یافت. به خاطر تحرک زیاد فلز کامیوم در گیاه، بیشترین جذب این فلز در برگ گیاه بود و بین هر3 سطح شوری در برگ تفاوت معنی دار مشاهده شد. فلز سرب با تحرک کم آن، جذبش در ساقه و برگ صفر بود. و لی در ریشه با افزایش شوری مقدار جذب سرب افزایش و تفاوت معنی دار بین سطوح 2و7 با 12 شوری وجود داشت. مقدار جذب نیکل در اندام ریشه گیاه خیلی زیاد و تقریباً 5 برابر مقدار سرب و کادمیوم بود. و تفاوت معنی دار بین سطوح 2 و12 شوری مشاهده شد. ولی در اندامهای ساقه و برگ مقدارش نسبتاً کاهش یافته بود و تفاوت معنی داری در ساقه و برگ وجود نداشت.
مقدمه
با توجه به اینکه مناطق وسیعی از ایران از نظر اقلیمی جزء مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می گردند و یکی از مشکلات عمده این مناطق شوری خاک و آب است و شوری عامل محدود کننده رشد و نمو گیاهان زراعی است(2). آلودگی خاک به فلزات سنگین از طریق مسیرهای مختلف(کودهای شیمیایی و حیوانی، کمپوست، پساب فاضلاب های خانگی، کشاورزی، صنعتی و آفت کش ها) به خاک وارد می شوند و ضمن کاهش عملکرد و کیفیت محصول، سلامت افراد جامعه را نیز با خطر مواجه می کند. با وجود مشکل شوری و آلودگی خاک به فلزات سنگین که در تعدادی از خاک های ما ممکن است وجود داشته باشد، خطرافزایش جذب عناصر سنگین در گیاه محتمل خواهد بود(3). آفتابگردان گیاهی متحمل به گرما، قابلیت تولید در شرایط خشکی و دارای تولید بیوماس زیاد است و همچنین Maas آن را جزء گیاهان نسبتاً متحمل به شوری طبقه بندی کرده است(1). هدف از انجام این تحقیق مطالعه تأثیر سطوح مختلف شوری بر قابلیت جذب برخی از فلزات سنگین شامل سرب، نیکل و کادمیم در خاک و اندامهای گیاه آفتابگردان می باشد.