لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15
تصمیمگیری و خط مشی گذاری (دولتی)
فرآیند تصمیم گیری
تصمیمگیری در قالب مجموعهای از هشت مرحله نشان داده شده است که با مرحله شناخت مسئله (مشکل) و معیار تصمیمگیری شروع شده و با مراحل تعیین ارزش برای معیارها، مرحله ایجاد گزینههای مختلف، تجزیه و تحلیل و انتخاب گزینه مناسب و اجرای آن که میتواند به حل مشکل بینجامد و ارزیابی اثربخشی تصمیمگیری ادامه مییابد.
مرحله اول- شناخت کامل
فرآیند تصمیمگیری که با پدید آمدن یک مشکل یا به طور دقیقتر، با مشاهده تفاوت بین شرایط موجود و شرایط مطلوب ، آغاز میشود. ممکن است وضعیتی که برای یک مدیر مشکل ساز است برای مدیر دیگر رضایت بخش باشد. شناسایی مشکل موضوعی ذهنی است. علاوه بر این مدیری که اشتباه یک مشکل مجازی را حل میکند، شبیه مدیری است که در شناسایی مشکل واقعی اشتباه میکند و هیچ کاری انجام نمیدهد. شناسایی مشکل نه یک اقدام ساده و نه بیاهمیت، در فرآیند تصمیمگیری است.
قبل از این که چیزی به عنوان مشکل شناخته شود، مدیران مجبور هستند از تناقضات و مشکلات آگاه باشند. چه بسا آنها برای انجام اقدامهای ضروری تحت فشار باشند و باید منابع کافی برای اجرای آن اقدام را نیز داشته باشند.
چگونه مدیران از وجود یک تضاد یا اختلاف آگاه میشوند؟آنان مجبور هستند وضعیت موجود و استانداردهای تبیین شده را با یکدیگر مقایسه کنند. این استانداردها چیست؟ استاندارد میتواند عملکرد گذشته، اهداف از پیش تعیین شده یا عملکرد برخی واحدها در سازمانهای دیگر باشد.
اما تناقض و اختلافی که فشار و اجباری به همراه نداشته باشد، به مسئلهای تبدیل میشود که میتوان آن را به تعویق انداخت. فشار باید شامل، خط مشیهای سازمانی، ضرب الاجل، بحرانهای مالی، توقعاتی که مدیر دارد، یا ارزیابی قریب الوقوع از عملکرد، باشد.
همچنین مدیران اگر احساس کنند اختیار، بودجه و اطلاعات یا دیگر منابع مورد نیازرا در اختیار ندارند از اعلام مسئلهای به عنوان یک مشکل طفره میروند.
مرحله دوم: شناخت معیارهای تصمیم گیری
هنگامی که یک مدیر مشکل را به توجه نیاز دارد شناسایی کرد، معیار تصمیمگیری که در حل مشکل بسیار مهم است، باید شناسایی شود. یعنی مدیر باید مشخص کند چه چیزی با فرآیند تصمیمگیری ارتباط دارد که میتواند معیارهایی مانند مدل کالا، تولید کننده، مشخصههای استاندارد، تجهیزات انتخابی، ضمانت و خدمات پس از فروش باشد.
صرف نظر از شفافیت و قابل فهم بودن، هر تصمیمگیرندهای معیارهایی دارد که تصمیمات او را هدایت میکند و در این مرحله آنچه که شناسایی نشده است اهمیت چیزی است که مورد شناسایی قرار گرفته است. اگر مدیر کارخانه ضمانتنامه محصولات را به عنوان یک معیار تلقی نکند، در نتیجه این مسئله بر تصمیمگیری نهایی او هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. بنابراین اگر فرد در این مرحله یک معیار خاص را مورد شناسایی قرار ندهد، آن گاه به عنوان معیاری نامربوط تلقی میشود.
مرحله سوم: تعیین اهمیت و ارزش معیارها
معیارهایی که در مرحله قبل ارائه شد از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند، بنابراین باید به منظور تعیین اولویت، ارزش آنها را مشخص کرد.
یک تصمیم گیرنده چگونه میتواند معیارها را ارزشیابی کند؟ باید عددی را به عنوان معیار ارزش مشخص کنید مثلا عدد 10
مرحله چهارم- توسعه گزینهها
در این مرحله تصمیم گیرنده مجبور است فهرستی از گزینههای مختلف را که احتمالا مشکل او را حل خواهد کرد، تهیه کند. در این مرحله برای ارزیابی این گزینهها هیچ اقدامی صورت نمیگیرد و فقط فهرست آنها تهیه میشود.
مرحله پنجم: تجزیه و تحلیل گزینهها
هنگامی که گزینهها شناسایی شد، تصمیم گیرنده باید هر یک از آنها را به دقت تجزیه و تحلیل کند. نقاط ضعف و قوت هر گزینه در مقایسه با معیارهایی که در مرحله دوم و سوم تنظیم کردیم، مشخص میشود.
برخی ارزیابیها را میتوان به شیوههایی نسبتا ذهنی انجام داد. مثلا قیمت خرید، بیانگر بهترین قیمتی است که مدیر از فروشگاههای محلی تهیه کرده است و مجلات مصرف کننده اطلاعاتی را که درباره عملکرد مدلهای مختلف از سوی کاربران جمع آوری شده است، نشان میدهد. اما ارزیابی قابلیت اعتماد (اعتماد پذیری) یک قضاوت کاملا شخصی است. این قضاوتها در معیارهایی که در مرحله دوم انتخاب شد، در ارزشی که به هر معیار داده شد و در ارزیابی گزینهها قابل مشاهده است. این مطلب نشان میدهد که چرا دو خریدار به اندازه یکدیگر پول دارند، دو مجموعه کاملا متفاوت از گزینهها را انتخاب میکنند.
مرحله ششم- انتخاب یک گزینه
مرحله ششم بهترین گزینه از میان گزینههایی است که در فهرست، قرار دارند. چون تمام عوامل دخیل در تصمیمگیری را در نظر گرفته، آنها رابه درستی ارزشگذاری کرده و گزینههای درست را شناسایی کردهایم. حال صرفا باید گزینهای که در مرحله پنجم امتیاز را کسب کرده انتخاب کنیم.
مرحله هفتم- اجرای گزینه انتخاب شده
در حالی که فرآیند انتخاب در مرحله قبل به پایان رسید، در صورتی که انتخاب نام انجام شده به درستی اجرا نشود این احتمال وجود دارد که تصمیم گرفته شده با شکست مواجه شود. بنابراین در مرحله هفتم به اجرای تصمیم میپردازیم.
در اجرا باید نظر افرادی که در تصمیمگیری شما دخیل هستند، جلب شود، گروهها یا تیمها میتوانند مدیر را در این زمینه یاری کنند.
مثلا در تصمیم گرفته شده که برای این واحد چندین دستگاه رایانه خریداری شد، مشارکت کارکنان این واحد در فرآیند تصمیمگیری، احتمال استقبال آنان از ماشین آلات و دورههای آموزشی مورد نیاز را افزایش میدهد.
مرحله هشتم: ارزیابی اثربخشی تصمیم
در آخرین مرحله از فرآیند تصمیمگیری، نتیجه تصمیم گرفته شده ارزیابی میشود تا اطمینان حاصل شود که مشکل مورد نظر برطرف شده است.
فراگیری تصمیمگیری
اهمیت تصمیمگیری را در هر یک از عرصههای مدیریت، نمیتوان نادیده گرفت. تصمیمگیری بخشی از وظایف مدیریتی است. مدیران هنگام برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل همواره با نام تصمیمگیر خوانده میشوند. بنابراین میتوانیم بگوییم تصمیمگیری مترادف با مدیریت است.
این حقیقت که تقریبا هر مدیری تصمیمگیری میکند. بدین معنی نیست که تصمیمات اتخاذ شده از سوی او همیشه بلند مدت و مبرهن بوده و برای ناظران خارجی قابل مشاهده است. بسیاری از فعالیتهای تصمیمگیری مدیر بخشی از کارهای روزانه را تشکیل میدهد. و چون هر روز آن تصمیم گرفته میشود مشکلات کمی را به وجود میآورد.
تصمیمگیری عقلایی
تصمیم مدیریتی باید عقلایی باشد. منظور از این است که در چارچوب محدودیتهای مشخص شده، مدیر باید تصمیم درستی را اتخاذ کند که حداکثر بازده را به همراه داشته باشد.
مفروضات تصمیمگیری
تصمیمگیری که کاملا عقلایی است باید کاملا واقع بین و منطقی باشد. او باید مشکل را به درستی شناسایی کند و هدفی کاملا واضح و مشخص داشته باشد. علاوه بر این مراحلی که در فرآیند تصمیم گیری وجود دارد را باید طی کرده تا گزینه انتخابی هدف را با بهترین بازده محقق کند.
مفروضات تصمیمگیری
شفافیت مشکل: در تصمیم گیری عقلایی، مشکل کاملا واضح و نامبهم است.
هدف گرا: در تصمیمگیری عقلایی هیچ تضادی در تعیین هدف وجود ندارد. تصمیم هر چه که باشد، چه خرید رایانه جدید و چه انتخاب یک دانشکده و غیره هدف واحدی دارد که به درستی تعریف شده و تلاش میکند به آن دست یابد.
شناخت گزینهها: تصمیم گیرنده باید خلاق باشد، تمام معیارها را شناسایی کند و فهرست تمام گزینههای مناسب را تهیه کند.
ترجیحات مشخص و شفاف: در تصمیمگیری عقلایی معیارها و گزینهها باید بر اساس اهمیت آنها درجهبندی شوند
ترجیحات سازگار: علاوه بر این که هدف و ترجیحات باید واضح و شفاف باشد، معیارهای تصمیمگیری نیز باید سازگار بوده و ارزشی که برای آن در نظر میگیریم در طول زمان ثابت بماند.
هیچ محدودیت زمانی و مالی وجود نداشته باشد. تصمیمگیرینده باید درباره گزینهها و معیارهای خود اطلاعات کاملی گرد آوری کند زیرا تصور بر این است که هیچ محدودیت زمانی و مالی وجود ندارد.
حداکثر بازگشت منفعت. تصمیمگیرنده همواره گزینهای را انتخاب میکند که بیشترین بازده اقتصادی را داشته باشد. یعنی تصمیمگیرنده باید به فکر افزایش منافع سازمان باشد نه منافع شخصی خود.
محدودیتهای تصمیمگیری
1- ظرفیت و توان افراد در پردازش اطلاعات محدود است. بیشتر افراد در حافظه کوتاه مدت خود فقط هفت قطعه اطلاعاتی را میتوانند، نگاه دارند و هنگامی که تصمیمات پیچیده میشوند، افراد تمایل دارند الگوهای سادهای را پدید آورند که به آنان اجازه میدهد مشکل را بسیار ساده و قابل فهم کنند.
2- تصمیم گیرندگان تمایل دارند راهحلها را با مشکلات در هم آمیزند. اغلب مشخصات یک مشکل شامل شرح خاصی از یک راه قابل قبول است. این مسئله باعث میشود واقع بینی در مرحله تهیه و گزینه و ارزیابی آنها مخدوش شود.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی : علوم اجتماعی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل: 12
قسمتی از محتوای متن Word
دسته بندی :
فرمت فایل: doc
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:
قسمتی از محتوای متن Word
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید
جوشکاری از مسائل خیلی مهم در صنعت ساختمان است .اهمیت این امر به سبب ساخت و سازهای مرتفع که امروزه در تمام نقاط شهری و حتی روستایی به سرعت در حال پیشرفت است چندین برابر شده تا آنجا که سازمان نظام مهندسی نیز با درک این مسئله دوره های مختلفی را برای بالا بردن آگاهی اعضای خود و بروز کردن اطلاعات مهندسین محترم مرتبا برگزار میکند.
در قسمت ذیل عناوینی مشاهده میشود که خود شامل زیر مجموعه های دیگری می باشند(که در ادامه مطلب بطور کامل آمده است). تلاش من در ارائه این مطلب بر این بوده تا حد امکان این مهم کامل و جامع بررسی شود. باشد که مورد توجه علاقمندان قرار گیرد...
نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی
انواع اتصالات در جوشکاری
خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى
آزمایشهای جوش
انواع و روش های جوشکاری
جوشهای بی کیفیت ساختمانها
جوشکاری با قوس الکتریکی
نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی
فرآیند برپا سازی اسکلت ساختمانهای فلزی (غالباً مسکونی و تجاری های کوچک) در زمان کوتاهی٬ حدوداً یک روزه٬ انجام می شود. به همین دلیل نمی توان تمام جوشکاریها را در همان روز انجام داد. در این حالت در قدم اول جوشکار سعی می کند تیر و ستونهای ساختمان را با حداقل جوش بر پا کند و بعد از رفتن جرثقیل٬ هزینه ساعتی اجاره جرثقیل زیاد است و برای همین نمی توان چند روز از آن استفاده کرد مضافاً اینکه اگر حتی یک ساعت در روز از آن استفاده شود باید هزینه کل روز را پرداخت نمود٬ شروع به جوشکاری کامل کند.
برای همین است که پایداری ساختمان فلزی در چند روز اول که جوشکاری ها هنوز نیمبند هستند بسیار کم است. بلای جان این وضعیت٬ باد است. بله وزش باد. تصور اینکه یک ساختمان به خاطر وزش باد فرو بریزد بسیار وحشتناک است. چه باید کرد؟
خب٬ این خودش یک بحث علمی را میطلبد. آیا تابه حال به واژه "بارهای حین ساخت" (Construction Loads) برخورده اید؟ اساس قضیه اینست که تکنولوژی ساخت نیز علاوه بر بارهای اعمالی بر سازه٬ ممکن است بارهای جدیدی را به سازه اعمال کند. مثلاً در مبحث پل سازی٬ اگر برای ساخت پل مجبوریم که از تکنولوژی ساخت خاصی استفاده کنیم٬ شاید که لازم باشد سازه را برای یک بارگذاری جدید که ریشه آن فقط و فقط روش ساخت است طراحی کنیم. حالا جالب است که بعضی مواقع این بارها هستند که در طراحی سازه حاکم می شوند. بهر حال٬ می توان یک تحقیق علمی خوب در این زمینه مربوط به مسئله ای که اشاره شد انجام داد. اما اگر بخواهیم این مسئله را بصورت تقریبی و تجربی حل کنیم٬ بهتر است که دستورالعمل های ساده ای را رعایت کنیم.
- به هواشناسی اهمیت دهیم. روزهایی که وزش باد زیاد است (Windy Weather) از الم کردن سازه اجتناب کنیم.
- اگر که مجبور به ادامه کار در حین وزش باد هستیم در طول برپاسازی به ارتفاع و عرض سازه عمود بر جهت وزش باد (سطح بادگیر سازه) دقت کنیم. طوری باید کار را پیشرفت داد که همواره این عامل حداقل باشد.
- اگر در یک سایت با محوطه باز هستید احتمال تغییر جهت باد به نفع خود با آرایش و چیدمان مهندسی و حساب شده ماشین آلات کانتینرها و هر چیز دم دستتان که دارای حجم و سطح مناسبی است را بررسی کنید.
- استفاده از حائل برای افزایش پایداری هم گزینه مناسبی است.
- از علم مهندسی سازه نیز استفاده کنید. در حین الم سازی سازه دقت کنید که اگر بعضی از اتصالات کامل جوشکاری شوند می توانید حداقل یک سازه معین پایدار داشته باشید. اکنون باید مطمئن باشید که سازه معین انتخابی شما پایدار است.
- موارد دیگری که نسبت به جایی که شما هستید احتمالاً وجود دارند که شما باید از خلاقیت خود کمک بگیرید.
انواع اتصالات در جوشکاری
مراحل اجرایی جوشکاری قوس الکترود دستی
آلودگی ها از قبیل چربی، کثافات، رنگ، اکسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً کار به کمک سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد.
جوشکاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط کار و نهایتاً به کمک استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یک طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یکطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف کردن کلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد
زاویه پخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترک، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشکاری، نوع الکترود، مهارت جوشکار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شکل V به بعضی ترک خوردگی ها نسبت به شکل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یک طرف حساسیت کمتری به پیچیدگی دارند.
البته بعضی اوقات از شکل ظاهری قطعات می توان استفاده کرده و لبه سازی انجام نمی دهند.
لبه سازی معمولاً به کمک سنگ زنی، ماشین کاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد که هر یک مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشکاری افزوده می گردد.
3- استقرار اجزاء در کنار یکدیگر برای عملیات جوشکاری:
ترجیحاً استقرار قطعات را طوری کنار یکدیگر فراهم می سازند که راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشکاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود که اکثراً شرایط کار را خیلی ساده می کنند.
4- تک بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریکه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یکدیگر با خال جوش کنار هم استقرار می یابند.
5- عملیات جوشکاری
انتخاب الکترود و تنظیم آمپر و قراردادن کار در موقعیتی که جوشکار احساس راحتی کند. تنظیم آمپر اصولاً روی تکه قراضه ای انجام می گیرد.
پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشکار حرکت های زیر را بایستی همزمان به طور یکنواخت و قابل کنترل انجام دهد این حرکت ها عبارتند از:
الف) تثبیت فاصله نوک الکترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الکترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد.
ب) حرکت الکترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش که در اصل تعیین کننده سرعت جوشکاری است. این حرکت توام با حرکت های زیگزاگی یاموجی شکل است که هر جوشکار بر حسب عادت یک نوع حرکت را انجام می دهد.
حرکت موجی الکترود سبب می گردد تا سرباره به کناره ها جارو گردد، البته این حرکت بایستی طوری انجام گیرد که سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الکترود نسبت به قطعه و زاویه کاردرست انتخاب شود.
قطع قوس به منظور تعویض الکترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الکترود به آهستگی به عقب کشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الکترود را به طرف عقب حرکت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد کرد تا قوس خاموش شود. الکترود بعدی که مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الکترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب کامل می باشد.
در جوشکاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور کامل تمیز گردد و سپس جوشکاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند.
زاویه کار (Work Angle)
زاویه بین الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه کار می گویند.
زاویه راهنما (Lead Angle
کتاب بخارای من ایل من از استاد محمد بهمن بیگی معلم فداکار عشایر .
بهمن بیگی با الهام از ایل عشایر داستانهایی با عنوانهای بوی جوی مولیان، آل، ترلان ایمور، وطن، شکار ایلخانی و شیرزاد، عبور از رود و...