697- پروژه و تحقیق آماده بررسی جنبه ها و ماهیت و دلایل و ابعاد رجعت در تاریخ اسلام - 36 صفحه فایل ورد - word

697- پروژه و تحقیق آماده بررسی جنبه ها و ماهیت و دلایل و ابعاد رجعت در تاریخ اسلام - 36 صفحه فایل ورد - word

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعیین رهبر برای جریان ضد رجعت:

پیامبر اسلام می فرماید:

"لست اخاف علی امی غوغاء تقتلهم و لا عدوا یجتاحهم و لکنی اخاف علی امتی ایمه مضلین ان اطاعوهم فتنوهم و ان عصوهم قتلوهم " (نهج الفصاحه 472)

" برملت خویش از آشوبی که آنان را به خون بکشد نگران نیستم و نه از دشمنی که بر میهنشان بتازد،بلکه بر ملت خویش از پیشوایان گمراه گری بیمناکم که اگر از آنان فرمان برند ایشان را به کفر می گروانند و اگر از فرمان آنان سر پیچند می کشندشان."

همچنین خداوند در سوره مائده که آخرین سوره ایست که بر پیامبر نازل شده است می فرماید:

" ...الیوم ییس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون..." (آیه 3 سوره مائده)

"اکنون دیگر کافران از دین شما نا امید شده اند. باید از چیز دیگری بترسید و آن ترس از من است."

یعنی خطر از درون شما را تهدید می کند نه از بیرون. از خدا ترسیدن،ترس از قانون خداست.ترس از اینکه مبادا خطایی مرتکب شود وبا عدل خدا طرف شود. پس ترس از خدا یعنی ترس از خود و تخلفات و جرایم خود.

اهمیت مساله ولایت در این است که "ولی" ادامه دهنده نهضت و جهاد پیامبر است. ولایت به این معنی متمم و مکمل و حافظ رسالت بشمار می آید.اینکه در آیه شریفه"الیوم اکملت دینکم و اقمت علیکم و رضیت لکم الاسلام دینا ..." (مائده ،آیه 3) ،از تعیین ولی بعنوان تکمیل  واتمام  دین تعبیر شده است به همین دلیل بوده است.

رجعت خواهان چون راهی برای محو ونابودی قرآن- سنت نداشتند منافقانه تحت عنوان دفاع از دین و دلسوزی برای آن بتاویل قرآن پرداختند تا از این راه به تغییر تدریجی آیین اسلام دست بزنند.

وظیفه ولی وجانشین پیامبر جلوگیری از این سوء تاویل ها و انحراف ها در مسیر انقلابی است که پیامبر پایه گذار آن بوده است .

به همین دلیل پیامبر قبل از رحلت خودش بارها به این مسیله اشاره فرمودند از جمله در روز عید غدیر خم که با صراحت به این مساله اشاره کردند و یا حدیث منزلت که در آن مقام علی (ع) را نسبت به خود همانند مقام هارون نسبت به موسی می داند غیر از اینکه بیان می دارد  پس از من پیامبری نخواهد آمد.ویا روایتی که در آن از علی (ع) بعنوان کسی که بر سر تاویل قرآن خواهد جنگید و رهبر جهاد داخلی است نام      می برد.و...

جانشینی علی انتصاب به مقام رهبری ضد رجعت بود.

حال به رجعت در سه مرحله اقتصادی،سیاسی و اعتقادی در جامعه پس از پیامبر می پردازیم.

رجعت اقتصادی:

در چندین آیه از سوره مبارکه  بقره پس از بیان شمه ای از تحول انقلابی اقتصادی که صورت پذیرفته،رجعت اقتصادی منع شده است. مهمترین خصلت تحول تکاملی اقتصادی تحریم ربا و تایید دادوستدومبادله است.

"....احل الله البیع و حرم الربوا فمن جائه موعظه من ربه مانتهی فله ما سلف وامره الی الله ومن عادفاولی کاصحاب النار هم فیها خالدون"  

             سوره بقره آیه275                                                                                                                                       

"....خداوند تجارت را حلال کرده و ربا را حرام ،هرکس پس از آنکه پند و اندرز کتاب خدا بدو رسید از این عمل دست کشد از گذشته او در گذرد و عاقبت کار او باخدای مهربان است و کسانی که از این کار دست نکشند آنان اهل جهنم اند و درآن جاوید معذب خواهند بود."

همچنین پیامبر در سخنرانی حجه الوداع می فرماید:"ربای دوران جاهلیت از بین رفت ...سرمایه و در آمدتان از خود شماست.نه ظلم (اقتصادی)کنید و نه ظلم (اقتصادی) ببینید."

کعب بن عیاض از قول پیامبر اکرم (ص) می گوید :  "ان لکل امه فتنه و فتنه امتی المال"

"هر ملتی عامل گمراه گر و رجعت بری دارد و عامل گمراهی و رجعت بر ملت من ثروت است"

حال رجعت اقتصادی را در دوران خلفا و حکومت امویان بررسی  می کنیم:

1)دوره ابوبکر : دشواری رجعت اقتصادی

تصور و انتظار عامه از حاکم و حکومت هنوز تغییر نیافته بود. حاکم همچنان خدمتگذار دین و ملت و عهده دار یک وظیفه سنگین شمرده می شد نه صاحب یک امتیاز عمده و ویژه.ازاین رو ،حاکم نمی توانست مقامش را وسیله تنعم و عشرت نامشروع خود سازد.

در دوره ابوبکر،نظام اقتصادی اسلام بهمان حال اولیه باقی ماند.رجعت خواهانی که در توطیه سقیفه دست داشتند یا با اغماض از آن ،امام را در ضعف و عجز از تعرض نگهداشتند بر آن شدند که تا مزد خویش را باز گیرند و نظم اقتصادی را بسود خویش بگردانند ولی با بی میلی و بیمناکی ابوبکر روبرو شده و کاری از پیش نبردند.

همه مسلمانان از خزانه سهمی داشتند و در این حق کسی بر دیگری امتیاز و رجحانی نبود.عمر ابن خطاب در راس جمعی از اصحاب که از آثار روانی دوران جاهلیت هنوز پاک نشده بودند یک پیشنهاد  ارتجاعی در مورد تقسیم درآمد  دادند دایر بر تفضیل کسانی که در تدین به اسلام پیشی گرفته بر کسانی که بعدها و مثلا بعد از فتح مکه به اجبار و اضطرار و بدون رغبت به آن گرویدند.لیکن ابوبکر پیشنهادشان را نپذیرفت و گفت:"اینها چیزهایی هستند که پاداشش بعهده خداست و بس . ولی این معاش است ووسیله زندگانی و در تقسیم آن،رعایت مساوات بهتر است تا امتیاز دادن افراد بر یکدیگر."

ابوبکر به استانداران و فرمانداران دستور می داد تا در منطقه ماموریتشان از دستبرد قدرتمندان به اموال مردم یا عواید عمومی جلوگیری کنند و توانگرانی که به خوش گذرانی و عیش و نوش بسر می بردند نکوهش می کرد.

اما رویه ابوبکر در این زمینه از انحراف و ارتجاع خالی نبود.تخلف وی از حکم قرآن در مورد ارث فاطمه (س) از فاحش ترین اقدامات ارتجاعی او بود.وی از حکم خدا انحراف جست تا خاندان پیامبر را از لحاظ اقتصادی و احتمالا به سازش و معامله سیاسی وا دارد.

ابوبکر با تاویل قرآن دست زد و میراث دهی را که در قرآن عمومی است و اطلاق آن بر میراث دهی مالی مقدم و اولی بر میراث دهی علمی می باشد را بر میراث علمی و معنوی تخصیص داد.

همچنین در کنار رجعت هایی که در رویه اقتصادی حکومت به ظهور پیوست رجعت های انفرادی چندی جسته و گریخته بانجام رسید ودر تحول ارتجاعی جامعه اثر گذاشت.این رجعت ها بیشتر در زمینه کسب مال بود و اصول اسلامی در این خصوص زیر پا نهاده می شد.مانند:خالدابن ولید که از سرداران حکومت بود به منظور تسلط یافتن بر مال و ناموس "مالک بن      "بطرز ظالمانهای او راکشت اما ابوبکراز گناه او در گذشت و مواردی از این دست بسیار است.

2)دوره عمر:زمینه ساز رجعت بزرگ

عمر هم همانند ابوبکر خزانه را مایه عشرت خویش نساخت.در دومین نطقش گفت:"شما بگردن من چند حق دارید که بیادتان می آورم تا مرا بر ادایش ملزم سازید.حقتان بگردن من یکی اینست که مالیات بر اراضی و سهمیه دولتی غنایم را فقط به اندازه شرعی بستانم ،دیگر این حق که این در آمدها را جز در موارد شرعی آن مصرف نکنم."

در زمان خلافت عمر با فتح ایران و مصر و متصرفات امپراطوری روم ناگهان در آمد مسلمانان افزایش یافت. پیدا شدن این ثروت عمر را به این فکر انداخت که چه کند؟ همه مال را بین مسلمانان تقسیم کند یا بتدریج بین آنان توزیع نماید؟سر انجام نوعی بودجه بندی بوجود آورد.نام هر یک از مسلمانان را در دفتری ثبت کردند و با رعیت سبقت در اسلام و یا نزدیکی او به پیامبر برای او مقرری نوشتند.

عمرابن خطاب می گوید:"سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست هیچ کس یافت نشود که در این ثروت بیحق باشد  یا از آن به او نپردازم...سهم من هم از این ثروت همسان شما است.لکن با این تفاوت که هر کداممان بر حسب منزلتی که نسبت به کتاب خدای عزوجل و پیامبرش داریم.یعنی هرکس بر حسب رنجی که در راه اسلام کشیده یا سبقه اش در این راه،و ثروتش در اسلام،نیازمندیش....آنگاه برای هر بدری (کسانی که در جنگ بدر حضور داشتند)مواجب سالانه ای بمبلغ 5هزاردرهم و برای مهاجرین و احدیان سالانه 4هزاردرهم و....تعیین نمود."

دیری نگذشت که تنی چند از صحابه با همین درآمد به تجارت و مضاربه پرداختند و از این راه ثروتی سرشار اندوختند.به موازات این از غنیمتهای جنگی هم که پیاپی افزایش می یافت نصیب بیشتری به آنان می رسید.نتیجه آن شد که طبقه ای تازه در اسلام پدید گشت که اشرافیت معنوی و مادی را باهم در آمیخت.عمر تا آنجا که می توانست کوشید تا نگذارد این دسته به مال اندوزی عادت کنندوفاسد گردند.اما قریش فراموش نکرده بود که پیش از اسلام واسطه تجارت جهان بودند،تجارتی که آسیا و اروپا را به هم می پیوست.آنان از این راه تجربه ای بسیار گرانبها اندوخته بودند.عمر سعی داشت مناصب مهم را به این عده ندهد.سیاست مالی که عمر در پیش گرفت بر قریش ناگوار آمد و سر انجام خلیفه کشته شد.آسودگی خاطر آنان (ثروتمندان)وقتی به کمال رسید که پس از عمر ،عثمان زمامدار مسلمانان گشت.سیاست مالی عثمان،قریش و جز قریشیان را به دست اندازی به مال مسلمانان گستاخ کرد.و مقرری آنان که عمر سخت می گرفت را افزایش داد.

در حقیقت عمر ،با سیاست مالی که در پیش گرفت ،زمینه را برای تبعیضات خاینانه عثمان و توطئه امویان ایجاد کرد.

 



خرید و دانلود 697- پروژه و تحقیق آماده بررسی جنبه ها و ماهیت و دلایل و ابعاد رجعت در تاریخ اسلام - 36 صفحه فایل ورد - word


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.