عنوان پایان نامه : بررسی نحوه تاثیر تشویق در افزایش یادگیری
قالب بندی : word
شرح مختصر : شاید برای عده ای تصور اینکه بتوان در مدرسه ای از تشویق استفاده کرد کمی دشواراست اما واقعیت این است که می توان در سنگر مدارس شاهد حضور با شکوه معلمان وشاگردانی بود که با سرمایه از محبت وچهره های متبسم ومصصم در تلاش هستند که در کارهای خود موفق بوده اند. پس باید رنگ مدرسه ای یادآور زیبائیها ونیکوئیها باشد. چرا که هم انسانها بالاخص نوجوانان محبت پذیر می باشند. ولذا نیاز به محبت از اساسی ترین نیازهای هر انسان می باشد. تشویق نیروها واستعدادهای دانش آموزان را به کار می اندازد واستقامت آنها را در کارها زیاد می کند وموجبات سرعت در کارهای بدنی را فراهم می کند ودر کارهای فکری موجب سعی وکوشش بیشتری می گردد . تشویق وتقویت رفتار مثبت کودکان سبب شکل گیری عادات مطلوب در آنان می شود. به عبارت دیگر از آنجا که از طریق رفتارهای تشویق آمیز کلامی وغیر کلامی مادی وعنوی فردی وگروهی مستقیم وغیر مستقیم مربی بیش از هر چیز به یک نیاز هم نوجوانان یعنی نیاز به محبت متعلق وتوجه پاسخ داده می شود. ما شاهد بیشترین مؤثرترین وپایدارترین اثر در رفتار آنان هستیم در حالی که وقتی دانش آموزی را تنبیه می کنیمن نه تنها به هیچ یک از نیازهای خطری واساسی او پاسخ نمی دهیم بلکه تعادل حیاتی اش را برهم زده او را با تجربه ناخوش آیندی که همواره ازآن گریز دارد مواجه می کنیم ولو اینکه بطور موقت رفتار مطلوب آن را کنترل کرده باشیم.
دارای مقدمه، نتیجه، چکیده و جدول نمودار پرسشنامه
کلمات کلیدی : یادگیری، روشهای آموزش، روشهای انتقال مفهوم، تشویق برای یادگیری، پایان نامه رشته روانشناسی، دانلود رایگان پایان نامه رشته روانشناسی، نیاز به محبت، روانشناسی بالینی، روانشناسی کودکان، روانکاوی، روانشناسی نوزادان، روانشناسی تدریس، روانشناسی آموزش، علم روانشناسی
تعداد صفحات : 39 صفحه -
قالب بندی : word
چکیده:
امروزه آموزش مهارتهای پایه از مرز خواندن، نوشتن و حساب کردن و استدلال کردن فراتر رفته و آموزش مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات قلب و هسته مرکزی بسیاری از نظامهای آموزش و پرورش جهان را تشکیل داده است.
ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی کشور علاوه بر ملاحظات فرهنگی، اقتصادی ، اجتماعی ، تکنولوژیکی و ارزشی ، مستلزم بستر سازی و آماده سازی دقیق ، عالمانه، آگاهانه و همه جانبه نگری است. از آنجایی که نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات درنظام آموزشی کشور ،گذر از مراحل انتقال ایده، ایجاد ، جذب و بومی سازی ، اشاعه و مستند سازی را طلب می کند، دسترسی به منابع و ذخایر دانش و تجربیات جهانی به تسهیل این گذر کمک می کند.
پیشرفتهای فناوری منجر به تحول در کار ، و تغییر در سازماندهی کار شده است. بنابراین صلاحیتها و شایستگی مورد نیاز در حال تغییر می باشد . صلاحیتهایی که اهمیت می یابند عبارتند از :
تفکر انتقادی ، صلاحیتهای گسترده عمومی، شایستگی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانایی در کار کارشناسی، تصمیم گیری ، سر و کار داشتن با موقعیتهای پویا، کار به عنوان عضوی از گروه، برقراری ارتباطهای موثر (قورچیان ،1382).
مفاهیم کلیدی: یادگیری – آموزش مجازی – ICT - ارتباطات
مقدمه:
تغییر نقش معلم درکلاس درس
فناوری چه تأثیری بر مدارس می گذارد؟چگونه یادگیری را غنی تر می سازد؟فناوری چه تأثیری بر معلم و روش تدریس او دارد؟معلم چگونه تغییر می کند؟ورود ICT به کلاسهای درس ، چه تأثیری بر معلمان دارد؟آیا بر کار و فعالیت آن ها می افزاید یا آن را کاهش می دهد؟آیا ICT ابزاری برای کمک به تدریس برنامه ی درسی است یا محتوای برنامه را افزایش می دهد؟ICT یکی از عوامل تغییر در کلاس درس است که ویژگی مهمی دارد و آن ، این که هم عاملی برای ایجاد تغییرات و هم ابزاری تغییر دهنده است.
فناوری های جدید ارتباطات و اطلاعات، دنیایی راکه در آن زندگی می کنیم و روش های یادگیری چگونه زیستن را تغییر داده اند. ICT ، منبعی با ارزش برای تولید دانش ، بستری مناسب برای انتقال محتوا و ابزاری توانمند برای ایجاد تعامل در فرایند یاددهی_ یادگیری[1] در کلاس درس می باشد.
بیان مسئله :
کاربردهای جدید فناوری ارتباطات و اطلاعات چون پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس ، اینترنت و شبکه ی جهانی ، امکانات ارتباطی گوناگونی را برای مدارس فراهم آورده است. در کلاسی که دانش آموزان به اینترنت دسترسی دارند، ارتباط با خارج از محیط و فرهنگ مدرسه می تواند امکان درک فراتر از محیط اطراف و فرهنگ را فراهم نماید.
دانش آموزان در یک شهر ، استان و کشور می توانند تجربیات خود را از طریق پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس با دانش آموزان شهرها، روستاها و کشورهای دیگر به اشتراک گذارند.
دانش آموزان هنگام کار با ICT اغلب در گروه ها با یکدیگر مشارکت می کنند. تجربه ی کار گروهی ICT بر رشد و توسعه ی مهارت های فردی - اجتماعی تأثیرات مفیدی دارد. در حل مسائل به شکل گروهی ، در عین این که همه به طور فعال درگیر انجام دادن تکلیف و فعالیت اند، هر دانش آموز نقش خاصی دارد. ICT ابزار مناسب برای برقراری ارتباط و کنترل آن در اختیار دانش آموزان قرار می دهد.
دانش آموزان در مواجهه با چالش های موجود ، اعتماد به نفس خود را افزایش می دهند و احساس قدرت می کنند. این امر روابط بین معلمان ودانش آموزان را تغییر می دهد. ارتباط های On- line به دانش آموزان قدرت کنتر ل می دهد. در این حالت معلم یک رهبر ، هدایت گر ، یاری دهنده، همکار و ارزیاب است که نقش سنتی کارشناس موضوعی وی را با مدیر برنامه تلفیق می کند.
ICT از طریق درگیر کردن دانش آموزان در کار جمعی مشترک، یک کلاس درس را به محیطی جامع با دایره شمول وسیع تر تبدیل می کند. ظرفیت و قابلیت ICT به گونه ای است که برای هر دانش آموز با هر میزان توانایی مورد استفاده قرار می گیرد.
ICT مجموعه ای از ابزار را برای دانش آموزان فراهم می سازد تا پس از تسلط بر نکات فنی، تکالیف و فعالیت های آموزشی را به شکلی جالب تر و لذت بخش تر ارائه نمایند. لازم به یادآوری است که برخی اوقات این امر با سرخوردگی و یأس نیز همراه است.
نقش معلمان در ICT :
یکی از چالش هایی که ICT برای معلمان تدارک می بینید تعریف نقش آنان به عنوان تسهیل کننده[2] ی یادگیری ، سازمان دهنده ی کارهای گروهی ، مدیر فعالیت های کلاس درس و ... است. به این ترتیب معلمان بیشتر وقت خود را صرف پشتیبانی تک تک افراد یا گروه ها خواهندکرد و کمتر به تدریس در کلاس خواهند پرداخت. استفاده از ICT ، محیطی با قابلیت آموزشی ویژه در کلاس درس ایجاد می کند که به طور مسلم در ظهور ظرفیت های پنهان دانش آموزان اثر گذار خواهد بود.
غنی سازی یادگیری
برنامه های درسی باید دوباره مورد بررسی قرار گیرند. یادگیری های لازم برای مواجهه با آینده ، فراتر از یادگیری دانش محور در در مدارس سنتی است. در پی یک دستور کار ، کمیسیون بین المللی آموزش در قرن بیست و یکم یونسکو، چارچوب تحولات آموزشی برای محیط آینده را پیشنهاد داد. این چهارچوب ، بستر مناسبی برای بحث درباره ی برقراری ارتباط ICT و یادگیری است. ایده های اصلی این گزارش، ایده ای قوی و مبتنی بر چهار محور و رکن اساسی است:
یادگیری برای یادگرفتن : اولین عامل (محور) یعنی یادگیری برای دانستن ، پایه ی بسیاری از آموزشی های سنتی است ولی در چهارچوب جدید، (یادگیری برای یادگرفتن) را ایجاد می کند.یادگیری برای عمل : دومین عامل که وسعت زیادی دارد، تبحر در مقابله با وضعیت های مختلف و کار کردن در گروه است(مشارکت گروهی)یادگیری برای زندگی درکنار هم و با هم: یادگیری برای زندگی در کنار هم و با هم تنها به جهانی شدن توجه ندارد و به همان اندازه بر زندگی در خانواده و دیگر اجتماعات کوچک نیز تأکید می کند. به عبارت دیگر ، این محور به معنای توسعه ی درک از دیگران و ارج نهادن به استقلال آنان در سایه ی احترام نهادن به ارزش های چند گانه، درک مشترک و صلح است.یادگیری برای بودن: این عامل نیز به توسعه ی ظرفیت های فردی اشاره دارد.ایده ی چهار محور، چشم اندازی از یک امیدی که در آن، یادگیری می تواند به صورت ها و در ابعاد مختلف شکل بگیرد. در آموزش های سنتی ، یادگیری خطی است ولی احتمالاً در آموزش های آینده ، پیچیده تر خواهد شد و ابعاد مختلف زندگی خارج از مدرسه را نیز در بر خواهد گرفت.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست و توضیحات:
یادگیری چیست؟
اهمیت حافظه و یادگیری
حافظه و زمان
حافظهی کوتاهمدت یا حافظهی فعال (Working Memory)
حافظهی بلندمدت
بازیابی اطلاعات
فراموشی؛ وقتی که حافظه کار نمیکند
نرخ فراموشی
فراموشی تداخلی
یادگیری چیست؟
«یادگیری» از آن دست واژههاییست که هرکس یک شناخت شهودی از آن دارد. با این همه مفهوم دقیق و علمی آن بسیار پیچیده و مشکل به نظر میرسد. به طور اساسی یادگیری به یک گروه از فرآیندها برای قراردادن چیزها در مغز و بازیابی آنها در آینده اطلاق میگردد. این گروه از فرآیندها شامل دریافت (acquiring)، کدنگاری (encoding)، ذخیرهسازی (storing) و بازیابی (retrieving) اطلاعات از مغز میباشد. هرجایی که شخص تجربهی پیشین خود را به یاد میآورد، مجموعهای از فرآیندهای کدنگاری، ذخیرهسازی و بازیابی درمورد آن تجربه در مغز اتفاق میافتد. ضعف حافظه (Memory failure) ، برای مثال فراموشی یک موضوع مهم، پیآمد آسیب در یکی از این فرآیندهای یادگیری است.
با این که مطلب ما دربارهی حافظه و یادگیری، بیشتر به کاربرد عملی آن بازمیگردد تا مفهوم علمی آن، شناخت برخی از مفاهیم مرتبط برای توضیح این فرآیندها ضروری به نظر میرسد.
اهمیت حافظه و یادگیری
یادگیری برای انسان و سایر موجودات زنده از اهمیت بنیادین برخوردار است. درعمل تمام فعالیتهای روزانهی ما (صحبتکردن، فهمیدن، خواندن، ارتباط اجتماعی و ...) وابسته به دریافت و ذخیرهی اطلاعات از محیط پیرامون ما میباشد. حافظه و یادگیری ما را قادر میسازد تا مهارتهای تازه بیاموزیم و رفتارهای تازه در خود ایجاد کنیم. بدون توانایی دسترسی به تجربیات یا اطلاعات گذشته، ما قادر نخواهیم بود تا زبان مادریمان را درک کنیم، دوستان و اقوام خود را بشناسیم، راه خانهمان را بیابیم و یا حتی بند کفشمان را ببندیم! زندگی سرشار از تجربههای مستقلی است که هریک میتواند جدید و ناشناخته باشد.
بدون یادگیری احتمالاً هیچگونه حیات انسانی وجود نمیداشت. محققان بسیاری بر روی پدیدهای مرتبط به حافظه تحقیق کردهاند و کوشیدهاند تا آن را اندازهگیری نمایند و پاسخ سؤالاتی مانند اینها پاسخ دهند که چرا مردم برخی اطلاعات را بهیاد میآورند و بعضی را از یاد میبرند؟ آیا می توان حافظه را تقویت کرد و یادگیری را بهبود بخشید؟ ظرفیت حافظه چقدر است؟ موضوع کاملاً مشخص آن است که عملکرد عمومی حافظه در همه یکسان است. با این همه یادگیری و حافظهی هریک از ما کیفیت و عملکرد خاص خود را دارد. و این بازمیگردد به این سؤال همیشگی که مغز چگونه کار میکند؟
حافظه و زمان
اغلب کسانی که بر روی حافظه تحقیق کردهاند، آن را دستکم به دو اصطلاح حافظهی کوتاهمدت (short term memory) و حافظهی بلند مدت (long term memory) تقسیم کردهاند. در ابتدای امر، مغز اطلاعات را به صورت موقتی و آنی در سیستم حسی – که به نام حافظهی حسی (Sensory Memory) نیز نامیده میشود و به بخشی اشاره دارد که چیزی را قبل از آنکه وارد حافظهی کوتاهمدت یا بلندمدت شود در خود نگه میدارد- ذخیره میکند. هریک از حواس ما روش مخصوصی را در نگهداشتن چیزی در این سیستم حسی دارد. وقتی چیزی از طریق چشم دیده میشود، ابتدا و موقتاً در سیستم حسی بصری (visuals system) جای میگیرد و حتی اگر چشمان خود را ببندید هنوز هم میتوانید آن را ببینید. وقتی صدایی را میشنوید، حتی پس از شنیدن آن صدا هم میتوانید آن را بشنوید. هر یک از حواس متد متفاوتی را برای این ماندگاری آنی و کوتاه مدت و با میزان ماندگاری زمانی متفاوت در سیستم حسی دارد. در صورتی که ما به این اطلاعات توجه نشان دهیم، آنگاه وارد حافظهی فعال میشود.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید