مبانی نظری و پیشینه تحقیق تن انگاره

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تن انگاره

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:32

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تعریف لغوی تن انگاره: ازدو واژه تن بمعنای بدن وانگاره به معنای تصور یا انگاشتن تشکیل شده، پس تن انگاره یعنی تصوربدن یا تصویر بدن.

تعریف مفهومی: تن انگاره یا تصویر بدن بعدی مهم ازخود پنداره افراداست. تصوراز بدن پدیده‌ی پیچیده‌ای است که در دهه‌‌های اخیر مورد توجه اندیشمندان از حوزه‌‌های گوناگون قرار گرفته اما تعریف واحدی برای آن ارائه نشده است.تن انگاره، بازنمایی درونی ظاهر بیرونی فرد است (کش 2004). وتصویری ذهنی است که در بر گیرنده عقاید، احساسات آگاهانه وغیر آگاهانه در موردبدن است (امیدی، غفرانی پوروحسینی 2006)، تصویرذهنی، تصویری روانی است که فرداز ظاهرفیزیکی خود دارد (گرومل[1]وهمکاران 2000)ونیز احساسی است که فردنسبت به تک تک وکل اعضای بدنش دارد، تصور ازبدن یک پدیده چند بعدی است وشامل ابعاد شناختی یعنی تفکرفرد درموردبدن خود، ادراکی شامل لمس وبینایی وعاطفی یا احساس فرد درمورد خود، است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی1392). تن انگاره غالباً بصورت درجاتی ازرضایت از ظاهر فیزیکی تعریف می‌شود، در واقع احساسات منفی ومثبتی است که فرددرباره شکل واندازه بدن خود دارد، تصویر ذهنی منفی از خودمی‌تواند به نارضایتی از بدن واحساس جذاب نبودن ودر نهایت مشغولیت فکری نسبت به وضعیت ظاهری قسمتی از بدن، منجر به اختلال عملکرد شود (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده1391). رضایت از تن انگاره می‌تواند شامل، ارزیابی از وضع ظاهری[2]، بمعنی ارزیابی کلی فرددرمورداحساس جذابیت فیزیکی ورضایتمندی فرد از ظاهرش، گرایش به ظاهر[3]، به این معنی که فرداز نظرروانشناختی چقدر بر روی ظاهرش سرمایه گذاری کرده ودر برگیرنده‌ی فراوانی رفتار فرد با هدف حفظ یا بهبود ظاهربیرونی می‌باشد، رضایت از قسمت‌های مختلف بدن[4]، به معنی رضایتمندی فردازنواحی خاص بدن مانند صورت، موها، تنه، ماهیچه هاو... ، مشغولیت فکری با اضافه وزن[5]، به معنی نگرانی فرددرمورد چاقی، مراقبت ونگرانی در مورد اضافه وزن، رژیم گرفتن ومحدود کردن غذا می‌باشد (دهقانی وهمکاران1390).

2-2-7-2- تاریخچه تن انگاره

عده‌ای شکل گیری تصویر ذهنی فرداز بدن خویش را ذاتی وغریزی می‌دانند دراین دیدگاه بر نقش جنسیت تأکید می‌کنند. تا پیش از نیمه دوم دهه 1980 اغلب جامعه شناسان چه در جامعه شناسی پزشکی وچه درکتاب‌های عمومی بدن را مورد توجه قرار نمی‌دادند، بلکه به جوانب خارجی بدن توجه داشتند وکنش‌گران را با هویت‌های، فارغ از بدن مورد مطالعه، قرار می‌دادندوبدن موضوعی برای شناخت بحساب نمی‌آمد. مطالعه وبررسی درباره بدن پس از دهه 1980 بعلت رشد فرهنگ مصرفی، عوامل جمعیت شناختی، حرکت جوامع بسوی مدرنیته و پیدایش تکنولوژی‌های جدید سیر شتابنده‌ای یافته است.

مفاهیم نظریه پردازی شده پیرامون بدن ونگرش به آن در چهارحوزه انسان شناختی، جامعه شناختی، نظریه‌‌های فرهنگی ورهیافت فمنیستی قرار داده می‌شوند.

توجه میشل فوکو[6]، نظریه پرداز اجتماعی فرانسوی به تاریخ حرفه‌ی پزشکی وپرداختن وی به بدن انسان به عنوان موضوعی که دستمایه اعمال کنترل ومداخله پزشکی قرار می‌گیردونیز تحلیل‌‌های وی در مورد نظارتی که توسط دولت، کلیساوپزشکی به خصوصی‌ترین فعالیت‌‌های بدنی انسان اعمال می شد به ایجادتخصص جدیدی در عرصه جامعه‌شناسی بنام جامعه شناسی بدن، منجرشد (احمدنیا1384).

گیدنز[7]، می‌گوید بدن که واسطه بین فردودنیای خارج است، بیش از پیش به پدیده‌ای اجتماعی وفرهنگی تبدیل شده است، که مملواز نمادهاو معنا‌هاست، او بدن را صرفاً یک موجودیت فیزیولوژی نمی‌داند زیرا عمیقاً تحت تأثیربازتابندگی عصر تجددقرار گرفته است. گیدنزمعتقداست زنان بیشتراز مردان برای جذابیت فیزیکی خویش اهمیت قا‌ئلند وعامل آنرا سکولار شدن جوامع می‌داند (گیدنز1385).

گیدنز (1991) می‌گوید بدن به محلی برای ایجادوخلق آرزوها وآرمان‌های انسان مبدل می‌شود. ومری داگلاس[8] (1996) به دو بدن فیزیکی وبدن اجتماعی اشاره می‌کند. او بدن فیزیکی را جهان کوچکی می‌داند که با فشار‌های اجتماعی پیوند دارد (گیدنز 1991، مری داگلاس1996؛ به نقل از توسلی ومدیری1391). در شکل گیری تصوراز بدن برخی آن را ذاتی وغریزی می‌دانند. برخی دیگرنوع رفتار جامعه وعناصراجتماعی را مؤثرمی‌دانند. بدین معنی که افراد در فرایند جامعه پذیری با انتظارات متفاوتی از خود روبه رو می‌شوند (آزادارمکی وچاوشیان1381). عده‌ای از پژوهشگران، بدن و نگرانی در مورد آن را یکی از مهم‌ترین دلمشغولی‌‌های زندگی امروزه می‌دانند که می‌تواند سلامت فرد وجامعه رابه مخاطره اندازد. بحث در رابطه با تصوراز بدن بیشتر به سمت بررسی نارضایتی از بدن پیشرفته است، این نارضایتی‌ها ونگرانیها نشات گرفته ازتصور از بدن، مشکلات زیادی برای افراد بویژه زنان ودختران که حساسیت بیشتری نسبت به موضوع تصوراز بدن خود دارند ایجاد کرده است مانند رو آوردن به جراحی‌‌های زیبایی، رژیم‌‌های غذایی سخت گیرانه، بی نظمی تغذیه و... (خواجه نوری، روحانی وهاشمی 1390). مطالعات انجام شده در ایران در حوزه تصوراز بدن بطور عمده معطوف به حوزه پزشکی وپرستاری بوده ودرحوزه‌‌های دیگرمطالعات زیادی انجام نشده است، برخی مطالعات به بررسی برخی عوامل اجتماعی مؤثربرانجام جراحی‌‌های زیبایی تمرکزکرده‌اند، در سطح دنیا اکثر مطالعات در زمینه پیش بینی کننده‌‌های انجام جراحی زیبایی بوده است (خزیر، دهداری ومحمودی1392).


[1]Gromel

[2]Appearance Evaluation

[3]Appearance Orientaion

[4]Bodyareas Satisfaction

[5]Overweight preoccu pation

[6]Michel Foucault

[7]Giddens

[8]Mary Douglas



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق تن انگاره


مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:55

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

     پژوهش درباره مدیریت بدن و ارتباط آن با دیگر متغیرهای اجتماعی، از جمله سبک زندگی، به دو سه دهۀ اخیر مطالعات جامعه­شناختی مربوط می­شود. سوای تحقیقات بسیاری که جامعه­شناسان دیگر جوامع به مقتضای روابط و مناسبات حاکم بر جامعۀ خود در این باره انجام داده­اند، در ایران تحقیقات چندی در این حوزه انجام گرفته که به چند مورد از آن­ها اشاره می­کنیم.

   آزاد ارمکی و چاوشیان(1381) در مقاله­ای با عنوان «بدن به مثابه رسانه­ی هویت» به بررسی تجربی فرضیه­ی گسسته­شدن شکل­های هویت­ از موقعیت­های ساختاری و پیوند آن با خصوصیات فرهنگی پرداخته­اند. جامعه­ی آماری این تحقیق کلیه افراد 18 ساله و بالاتر ساکن تهران بوده است که  825  نفر به عنوان حجم نمونه­ی تحقیق با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شده­اند. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که سطوح گوناگون مدیریت بدن رابطه­ی معناداری با متغیرهایی دارد که آشکارا دلالت فرهنگی دارند، متغیرهایی نظیر  جنس، سن، تحصیلات، سرمایه­ی فرهنگی، دیانت، و نگرش سنتی به خانواده. اما بین مدیریت بدن و متغیرهای ساختاری مثل پایگاه اقتصادی و اجتماعی­، سرمایه­ی اقتصادی و شغل رابطه­ی معناداری مشاهده نشده است. در پژوهشی دیگر با عنوان «بررسی جامعه­شناختی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در زنان (مطالعه موردی زنان شهر شیراز)»، اخلاصی(1386) به بررسی ارتباط بین پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن پرداخته است. وی رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشت­گانه شیراز بود که با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق بر اساس آرای اروینگ گافمن، بوردیو، گیدنز و نظریه مبادله تدوین شده است. نتایج تحقیق با استفاده از آماره­های توصیفی و استنباطی نشان می­دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن از آرایشی ، مراقبت و...است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانه­ای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم ­و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن­ رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

   شیرین احمد­نیا (1385) نیز در مقاله­ای با عنوان «جامعه­شناسی بدن و بدن زنان» ضمن این که از اهمیت بدن و ضرورت توجه داشتن بر بدن از سوی زنان اشاره دارد به فشارهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر بدن زنان نیز توجه کرده است. او معتقد است اساساً الگوی فرهنگی غربی در سطح بین­المللی که از طریق رسانه­های جمعی و تکنولوژی­های نوین ارتباطی تشدید و تسهیل می­گردد، ارزش­های خاصی مرتبط با اشکال و اندازه­های بدنیِ ایده­آل و مطلوب را مورد تأکید قرار می­دهد، به طوری که این گونه ارزش­ها به عنوان ایده­آل­ها و اهداف عینی بر رفتارهای افراد به­ویژه در جوامع مختلف برای هماهنگ کردن یا نزدیک­تر کردن خصوصیات بدن خود با این ارزش­ها مورد توجه قرار می­گیرند. نمونه مشخص این ارزش­ها که امروزه در مورد زنان در اکثر جوامع مورد توافق قرار گرفته باریک اندامی است. او همچنین به پیامدهای سوء رژیم­های لاغری برای سلامت روانی و جسمانی زنان اشاره کرده است.     

    موحد، غفاری­نسب و حسینی (1389) در پژوهشی تحت عنوان «آرایش و زندگی اجتماعی دختران جوان» به مطالعه و بررسی دلایل آرایش دختران ساکن در دامنه شهر شیراز پرداخته­اند. این مطالعه به روش کیفی و از طریق مصاحبه با 30 دختر جوان (18-30) که دارای آرایش هستند صورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که آرایش  با برنامه­ی زندگی افراد در هم تنیده است و توسط آن­ها تنظیم و هماهنگ می­شود. آن­ها در طول مصاحبه به  دامنه­ای از دلایل اجتماعی، فردی و روان­شناختی برای گرایش خود به آرایش اشاره کرده­اند.



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن


مبانی نظری و پیشینه تحقیق اضطراب و افسردگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اضطراب و افسردگی

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:61

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

اضطراب و افسردگی

تعریف افسردگی: افسردگی، رایج‌ترین اختلال روانی است که اخیرا به شدت رو به افزایش نهاده است. افسردگی را سرماخوردگی بیماری روانی نیز می‌نامند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده‌اند. احساس دمغی، بی‌حوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی همگی از تجربیات افسردگی رایج هستند. این حالت را افسردگی بهنجار می‌گویند(روزنهان، ترجمه سیدمحمدی،  1379: 3).

زن‌ها خیلی بیشتر از مردها دچار افسردگی می‌شوند. علت آن روشن نیست، اما به نظر بسیاری از متخصصان، عوامل فرهنگی و به‌ویژه محرومیت‌ها و محدودیت‌های اجتماعی زیاد در مورد زنان، یکی از علل اساسی است(شاملو، 1382: 150). ارائه تعریف افسردگی آسان نیست، چرا که پیشنهاد تعریفی که مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد، غیرممکن می‌باشد. حال به برخی از تعاریف عمده افسردگی اشاره می‌کنیم: افسردگی، به منزله یک بیماری خلق‌وخو یا اختلال کنش خلق‌وخو است. افسردگی، نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالت‌های برانگیختگی نشان داده می‌شود.

افت گذرا یا مداوم تنود عصبی- روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی مانند سردرد، بی اشتهایی، یبوست و کاهش فشار خون و یک مؤلفه روانی مانند غمگینی، ناتوانی و احساس به پایان رسیدن نیرو نمایان می‌شود.

سقوط غیرقابل توجیه تنود حیاتی: این حالت در حیطه بدنی با خستگی دائم آشکار می‌شود. در حیطه شناختی به صورت پراکندگی دقت و مشکل کوشش فکری و در حیطه عاطفی به شکل حالتی مالیخولیایی که با هشیاری فرد نسبت به ناتوانمندی واکنش همراه است، آشکار می‌شود.

حالت روانی ناخوش که با دل‌زدگی، ‌یأس و خستگی‌پذیری مشخص می‌شود و در بیشتر مواقع با اضطرابی کم و بیش شدید همراه است (روزنهان، ترجمه سیدمحمدی، 1379: 6).

افسردگی[1] یک نوع اختلال عاطفی است، بارزترین علامت اختلالات عاطفی تغییرات و نوسانات مشهوری است که در خلق بیماران مبتلا به آن یافت می‎شود. که معمولاً به شدت متفاوت است از خلق بیماران مبتلا به آن یافت می‎شود که معمولاً به شدت متفاوت است از خلق افراد سالم، و تظاهر آن به صورت‎های افسردگی و یا خوشحالی زیاده از حد (مانی) می‎باشد. مانی عبارتست از سرخوشی، گشاده‎رویی، تحریک‎پذیری، پرحرفی، عزت نفس کاذب و پرش فکری افراطی. افسردگی هم دارای علایم و نشانه‎های بارزی همچون احساس غمگینی شدید، عصبانیت و بی‎حوصلگی، بی‎علاقگی و عدم لذت بردن از فعالیتهای تفریحی، کاهش انرژی یا بیقراری، بی‎اشتهایی، کاهش وزن، بیخوابی، کاهش قوای ذهنی، کاهش میل جنسی، احساس بی‎ارزشی و گناه، احساس نومیدی، فکر خودکشی وعلایم و دردهای جسمانی باشد (رستمی، 1390)

افسردگی یک هیجان عادی بیشری است، این افسردگی عادی یا علایمی مثل غمگینی، دلشکستگی، نومیدی، ناکامی، ناشادی مشخص می‎شود. این احساس همگانی و عمومی است و به عنوان اختلال غیرعادی تلقی نمی‎شود (ایمانی و مهترپور، 1391).

افسردگی را شاید بتوان به حالتی توصیف کرد که با تغییر اساسی و اولیه در خلق شروع و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می‎گردد (اخوت جلیلی، 1362).

تعریفی که بک[2]  در سال (1976)  بیان کرد، اینست که اصطلاح افسردگی به مجموعه رفتارهایی اطلاق می‎شود که عناصر مشخص آن کندی حرکت و کلام است گریستن، غمگینی، فقدان پاسخ های فعال، فقدان علائم، کم‎ارزشی، بی‎خبری و بی‎اشتهایی ازدیگر علائم آن است (میثمی، 1367). افسردگی اصطلاح وسیع و مبهمی است، برای شخص عادی حالتی مشخص با غمگینی و گرفتگی و بی‎حوصلگی و برای پزشک گروه وسیعی از اختلافات عاطفی با زیرشاخه‎های متعدد را تداعی می‎کند. خصوصیت اصلی و مرکزی حالت افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیت‎های لذت‎بخش روزمره مثل معاشرت، تفریح، ورزش، غذا و سکس است. این ناتوانی برای کسب لذت، حالتی نافذ و پایا دارد (ترجمة پورافکاری، 1371).


[1]  depression

[2]  Beck



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق اضطراب و افسردگی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک رهبری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک رهبری

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:40

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

واژه رهبری نزد افرادمختلف معانی متفاوتی دارد.این واژه ،واژه ای عادی است که دراصطلاحات فنی  یک رشته علمی،بدون اینکه دقیقا تعریف مجددشود،پذیرفته شده است.درنتیجه معانی فرعی بسیار موجب ابهام درمفهوم آن شده است بابررسی ادبیات رهبری معتقداست که مفهوم رهبری،مفهومی فراراست یا اینکه دائم شکل دیگری به خود می گیرد وبابی ثباتی وپیچییدگی اش مارا ریشخند می کند. مابرای رویارویی با آن به تکثیر واژه های بی شمارپرداختیم.ولی هنوز هم این واژه به حد کافی تعریف  نشده است. محققان معمولا پدیده رهبری رامطابق بانظرشخصی خود وازآن جنبه که بیش از همه،مورد توجه آنان است،تعریف می کنند.به طورمثال درادبیات پژوهشی مربوطه آمده است که : رهبری عبارت است ازتاثیر میان فردی که دروضعیتی خاص اعمال می شود وازطریق فرایند ارتبا طاتبرای دستیابی به هدف یا اهداف خاصی هدایت می گردد(یوکل،٢٠٠٣).              

 رهبری تحول آفرین :این نوع رهبری را به عنوان یک الگوی جدیدی که توجه بیشتری به شروع تغیرات دربین پیروان دارد وارزشهای شخصی زیردستان وفرهنگ سازمان وگروهی رامتحول می کند، معرفی می نماید.

رهبری فرهمند: نوعی رهبری است دارای توجه وافی به هدف های آرمان گرایانه و تامین آنها که با استفاده از روشهای غیرمتعارف و بهره گیری از قدرت بیان و اعتماد به نفس به ایجاد تغیرات اساسی در سازمان می پردازد .

تحریک ذهنی:  رهبری تحول آفرین با مورد سوال قرار دادن فرضیات، سنت ها و باورهای قدیمی ،چارچوب بندی دوباره مشکلات  و تفکر در مورد شیوه های قدیمی انجام کار در راههی بدیع و نو زیردستان را بر می انگیزانندتا خلاق و نو آور باشند(هوی ومیسکل ،١٣٨٠).                         

توجه و ملاحظه فردی: به این معنی است که رهبران تحول آفرین توجه ویژه ای به نیازهای هر یک از اشخاص برای موفقیت و رشدابراز می کنند. هدف توجه و ملاحظه فردی تعیین نیازها و توانمندیهای افراد است( هوی ومیسکل ،١٣٨٠).                                                                                                           

رهبری تعامل گرا :این نوع رهبران پیروان خود را هدایت می کنند.یا آنها را تحریک می نمایند و موجب می شوند که هدفها ی سازمان تا مین گردد (رابینز، 1998).                                                                                         

پاداش مشروط :طبق قرارداد میزان پاداش را براساس عملکرد می دانند.به عملکردها توجه نموده وتعهد می کنند که در ازای عملکرد خوب پاداش های مناسب بدهند. مدیریت مبتنی بر استثناء : به رفتاررهبر در مشخص نمودن استانداردها و مقررات وانجام اقدامات اصلاحی در صورت انحراف کارکنان ازمقررات اشاره دارد( رابینز ،1998).

2-3-1تعریف سبک رهبری                                    

درابتدا می بایست بین " رفتار رهبری" و "سبک رهبری" تفاوت قایل شد. رفتار رهبری عبارت است از اقدامات مشخصی که رهبر در جهت دادن و هماهنگ کردن اعضای گروه به کار می برد. این اقدامات از جمله عبارتند از تعیین روابط کار ،تشویق و یا انتقاد کردن از اعضای گروه و نشان دادن توجه به رفاه و احساسات آنها. از سوی دیگر سبک رهبری عبارت است از زیربنای ساختار نیاز فرد که رفتار او را در وضعیت های  مختلف بر می انگیزاند. بنابراین ، سبک رهبری به مداومت هدف ها و نیازها در وضعیت های مختلف توجه دارد. رفتار رهبر از وضعیتی به وضعیت دیگر تغیر می کند،در حالی که سبک رهبری که انگیزه رفتارمی باشد،مداومت وثبات دارد سبک به عنوان روشی از تفکر وعمل که متمایز کننده رفتارمدیر است نیز تعریف شده است(رابینز، 1998).   

سبک را با شخصیت مترادف دانسته وبه نظر آنها شخصیت یا سبک یک فرد عبارت است از الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت کردن فعالیت دیگران از خود نشان می دهد. گری شیوه یا سبک رهبر را به عنوان اینکه رهبر چه کار می کند ورفتارش چگونه است ،می داند.   با ملاحظه تعریف یاد شده می توان به ویژگی رفتار در آنها اشاره داشت. با توجه به متغیر بودن رفتار در شرایط متفاوت ، می توان دریافت که شیوه یا سبک رهبری متغیر است ونمی توان در کلیه شرایط وموسسات وسازمان ها از یک سبک استفاده نمود.بنابراین ، سبک رهبری مدیر با مفروضات او نسبت به طبیعت انسان و افرادی که او در سازمان با آنها کار می کند،مرتبط می باشد.هر مدیری نسبت به طبیعت افراد اطراف خود مانند زیردستان، همترازان و رؤسای خود دارای مفروضاتی می باشد.این مفروضات به طور خود آگاه یا ناخود آگاه تصمیمات، رفتار وبه طور کلی سبک او را تحت تاثیر قرار می دهد( هرسی وبلانچارد ،٢٠٠٧).                               

2-3-2-مروری بر روند تکاملی سبک های رهبری

پیروزی یا شکست یک سازمان را به رهبری آن نسبت می دهیم.و هنگام موفقیت یا شکست سازمان معمولا̋ رهبری سازمان مد نظر قرار می گیرد. پس می توان گفت اینکه دیدگاه ها و نگرش های نامطلوب افراد را می توان تغییر داد یا نه ، تا حد زیادی به این امر بستگی دارد که عامل تغییر چه کسی است.ضروری است قبل از پرداختن به بحث نظریه رهبری تحول آفرین، سیر تکاملی شکل گیری این نظریه از اینجا به طور مختصر مرور شود تا تصویر روشنی از پیدایش این نظریه نمایان شود. رهبری بسته به سلیقه های روش شناختی محققان و مفهوم رهبری برای آنان به شیوه های متفاوتی مطالعه شده است.بسیاری از محققان فقط به یک مطالعه محدود از رهبری پرداخته اند.واکثر مطالعات درجریان تحقیقی مشخص از تحقیق باز مانده است.. ناکارآمدی رویکردهای معمول و متداول رهبری شمار زیادی از سازمان ها را بر آن داشت تا برای مبادرت به ایجاد تغییرات اساسی و تحول در زیر بناهای سازمانی خود، مزیت های راهبردی نوینی را به عرصه های رقابتی وارد نمایند.در چنین بستری بود که نظریه های رهبری تحول آفرین به مثابه الگویی جدید عرضه شد. تا قبل از پیدایش اولین نظریه های رهبری تحول آفرین، سه دسته متمایز از نظریه ورویکردهای رهبری به منصه ظهور رسیده بود. به عنوان یکی از دانشمندان این عرصه برای توجیه روند نظریه های پیشین رهبری وحدود زمانی برتری یافتن هر نظریه بر دیگر نظریه ها ،جدولی مطابق جدول زیر ارائه کرده است.در جدول رویکردهای رهبری به تفکیک سال مربوطه واندیشه محوری هر رویکرد نشان داده شده است( یوکل ، 2003).

در توضیح نظرات برایمن ( ١٩٩٢) جوهره هریک از این سه رویکرد به اجمال بررسی می شود. یکی از نخستین رویکردهای مطالعاتی در رهبری ،رویکرد ویژگی هاست. رویکرد ویژگی که تا اواخر دهه ١٩٤٠ سرآمد دیگر نظریه های رهبری به شمار می رفته با تاکید بر توانایی ها و ویژگی های خاص شخص رهبر، بر این باور است که نوع رهبران ذاتا واز آغاز تولد حامل مجموعه ای از خصوصیات و ویژگی هایی هستند که لازمه تحقق رهبری است و وجود این خصوصیات و ویژگی ها در رهبران،آنان را ازغیر رهبران متمایز می سازد. در این نظریه ، بر پایه آنچه که بیان شد، تاکید بر انتخاب رهبر است و عوامل آموزشی ، اجتماعی وپژهشی رهبر مورد توجه قرار نمی گیرند. این مکتب معتقداست که مردمان یا موهبت رهبری را دارند یا فاقد آنند، لذا چرا باید وقت ومنابع راصرف آموزش ،مشاوره توسعه سازمانی وسایر این گونه فعالیت ها نمود. به طور مثال استا گدیل خصوصیات هوشیاری ،بینش مسولیت پذیری ، خلاقیت وپایداری را لازمه رهبری می دانست(یوکل ، ٢٠٠٣) .



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک رهبری


مبانی نظری و پیشینه تحقیق طرحواره های هیجانی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق طرحواره های هیجانی

  

 

 

 

 

 

 

  توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهشتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:70

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در روان شناسی هیجان ها معمولاً به احساسها و واکنش های عاطفی اشاره دارند، هر هیجان از سه مؤلفه اساسی برخوردار است:

مؤلفه شناختی، افکار، باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین می کنند. آن چه برای یک فرد فوق العاده لذت بخش است، ممکن است برای دیگری کسل کننده یا آزارنده باشد.

مؤلفه فیزیولوژیکی که شامل تغییرات جسمی در بدن است. برای مثال، هنگامی که بدن از نظر هیجانی به واسطه ی ترس یا خشم بر انگیخته می شود، ضربان قلب زیاد می شود، مردمک ها گشاد می شوند و میزان تنفس افزایش می یابد. اکثر هیجان ها شامل یک انگیختگی کلی و غیر اختصاصی دستگاه عصب هستند.

مؤلفه رفتاری، به حالت های مختلف ابراز هیجان ها اشاره می کند. جلوه های چهره ای، حالت های اندام و حرکت های بیانگر، و آهنگ صدا همراه با خشم، لذت، شادی، غم، ترس و هیجان های دیگر تغییر می کنند.

جلوه ی چهره ای مهم ترین شکل ارتباط هیجانی هستند. بررسی هایی که صورت گرفته اند، نشان می دهند که برخی از جلوه های خاصِ چهره ای، ذاتی هستند. و بنابراین، در همه جای دنیا آن ها را می شناسند.

  هیجان ها متشکل از الگوهای پاسخ های فیزیولوژیکی و رفتارهای مخصوص به نوع هستند . و در واقع غالبا از نظر مردم هیجان همان احساسی است که به فرد دست میدهد . ولی هیجان یک رفتار است نه یک تجربه ی خصوصی و پدیده ای است که در بقای نوع و تولید مثل نقش دارد )هافمن ،1381).

 

2-4-2.هیجان و نظریه های هیجان

اصطلاح هیجان از ریشه لاتینEmovereبه معنی حرکت، تحریک و حالت تنش مشتق شده است. هیجان در زبان متداول با شور، احساس، انفعال و عاطفه معادل است.  

  در حال حاضر دو نوع کاربرد برای این واژه وجود دارد:  

الف-اصطلاحی پوششی برای تعداد نامعینی از حالات ذهنی. این همان معنایی است که ضمن صحبت از عشق، ترس و نفرت مورد نظر است.  

ب- برچسبی برای زمینه ای از تحقیقات علمی که به بررسی عوامل محیطی، فیزیولوژیکی و شناختی این تجربیات ذهنی می پردازد.

 

علاوه بر این کاربردها، اصطلاح هیجان مفاهیم ضمنی دیگری نیز دارد:

حالات هیجانی به طور طبیعی، حاد تلقی می شوند و این حالات، تجارب ذهنی هستند که با احساسات تفاوت داشته و از نظر رفتاری با آشفتگی و اضطراب همراه هستند(پورافکاری،1373).

هیجان، حالت پیچیده روان شناختی است که شامل سه مولفه مجزا می باشد:

تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار آشکار حاصل از این تجربه. بر اساس مولفه های موجود، هیجان های اصلی شامل ترس، تعجب، خشم، نفرت، ناراحتی و شادی می باشند و نوع دیگر هیجان، هیجان های مرکب هستند که ترکیبی از هیجانات اصلی می باشند(خداپناهی،1387).

 

2-4-3.اجزای هیجان

  هر هیجان شامل شناخت ها، اعمال و احساسات می باشد و تمامی هیجانات این مراحل را طی می کنند.

* احساس درون ذهنی

*تحریک دستگاه خودکار

* ارزیابی شناختی از موقعیت

*ابراز هیجان

* واکنش عمومی

*گرایش عملی که مقدار هیجانی که از احساسی ناشی می شود و به صورت رفتار خاصی بروز می کند به تجربه فرد بستگی دارد(اتکینسون وهمکاران؛به نقل از رفیعی وهمکاران،1384).

مهم ترین چیزی که تاکنون درباره هیجان گفته شده این است که، تا وقتی کسی هیجان را تعریف نکرده فکر می کند معنای آن را می داند(کالات،1387).

 

2-4-4.تاریخچه هیجان

  دانشمندان فراوانی درباره هیجان تحقیق کرده اند. ویلیام جیمز، اولین محققی است که برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیکی ارایه داد و چارلز داروین یکی از اولین دانشمندانی بود که هیجان را به طور سیستماتیک مطالعه کرد.

  هدف او از نشان دادن هیجان در میان انسان ها، شاهدی برای نظریه تکامل اش بود. او در سال 1872 کتاب خود را با عنوان "ابراز هیجان در انسان ها و حیوانات" منتشر کرد.

  همگانی بودن حالت های چهره هنگام ابراز هیجان، تاییدی برای ادعای داروین مبنی بر ذاتی بودن واکنش ها و داشتن تاریخچه تکاملی برای هیجان ها می باشد(اتکینسون وهمکاران ،1384).

 

2-4-5.نظریه های هیجان  

 

2-4-5-1.نظریه جیمز – لانگه : 

بر طبق این نظریه هیجان هایی که احساس می شوند، ادراک دگرگونی های بدنی است. طبق این نظریه چیزی  که ما به صورت هیجان تجربه می کنیم برچسبی است که به پاسخ های خودمان می زنیم. برای مثال، چون می گریزیم پس می ترسیم(اتکینسون وهمکاران ،1384).

 

نظریه شاخترـسینگر: در این نظریه، هیجانی که احساس می کنیم تعبیر و تفسیر ما از حالت های برانگیختگی است.

2-4-5-2.نظریه ارزیابانه:

طبق نظر ریچارد لازاروس، هیجان نتیجه ارزیابی اطلاعات از موقعیت محیطی و از درون بدن است (اتکینسون و همکاران ،1384).

 

2-4-5-3.نظریه رفتارگرایی:

واتسون اظهار داشت که فقط سه هیجان اساسی وجود دارد که ذاتی بوده و توسط محرک های ویژه بروز می کند که عبارتند از: ترس، خشم و عشق.

ترس: از پاسخ ذاتی فرد به صدای بلند و یا از دست دادن حمایت به وجود می آید.

خشم: از ایجاد مانع در برابر حرکات و اعمال فرد به وجود می آید.

عشق: از نوازش و دلجویی به وجود می آید.

و سایر هیجان ها از طریق شرطی شدن و یادگیری به وجود می آید(روزنهان ،1388).

2-4-5-4.نظریه بازخوراند چهره:

 طبق این نظریه حالت چهره باعث تجربه درون ذهنی هیجان می شود. تامکینز(Tomkins) معتقد است: حالت چهره یا مثبت است یا منفی. حالت چهره از همین طریق می تواند هیجانات مثبت و منفی را از هم افتراق دهد(روزنهان[1] ،1388).

2-4-6.وظایف هیجان ها  

  اگر ما قابلیت تجربه کردن و ابراز کردن هیجان ها را تکامل بخشیده ایم، پس هیجان ها باید برای اجداد ما سازگارانه بوده و احتمالا برای ما نیز چنین باشند. به طور مثال، ترس به ما هشدار می دهد که از خطر بگریزیم، خشم برای حمله کردن به مهاجم هدایت می کند. وقتی نیاز به گرفتن تصمیمی فوری است هیجان می تواند رهنمودی مفید در اختیار بگذارد. افرادی که شدیدا بی هیجان هستند اغلب تصمیمات نامناسب می گیرند(سیدمحمدی،1390).


1-Rosenhan



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق طرحواره های هیجانی