لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 12
بخشی از توضیحات:
قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه های مختلف نگاه کردهاند. همچنین افکار و اندیشه های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن شناسی دیگران و از سی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه نامه قرآن شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند.
این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کرده اند.
قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران میماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه میتوان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک میکردند و جهات مهمتری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالیتر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1
قرآن یک سفره گستردهای است که همه از آن استفاده میکنند، منتها هر کس به وضعی استفاده میکند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت میکند.4
اهداف و مقاصد نزول قرآن
ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را میفهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر میداند. اکنون به فرمودههای این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر میکنیم، میبینیم خود میفرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. میبینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه میفرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" میبینیم میفرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". میفرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29)
بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5،
مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه میفرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... بهدست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمیدانیم. 7
اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمیرسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق میکند، استدلال هم میکند، حکومت هم میکند، و وحدت را هم سفارش میکند و قتال را هم سفارش میکند
[ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمیتوانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است10
قرآن و کتابهای حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رسالههای عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته میشود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی میتواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.11 کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست میکند و هم حکومت را درست میکند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار میدهد.13 ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است.15
انگیزة بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر است این یکی از انگیزههای کتاب است و انگیزه بعثت است. "بعث الیکم" رسولی را که تلاوت میکند بر شما قرآن را، آیات الهی را، ویزکیهم و یعلمهم الکتاب الحکمه" این شاید غاین این تلاوت باشد، تلاوت میکند برای تزکیه و برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزه بعثت نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه نفوس مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.16 انگیزه نزول این کتاب مقدس این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازة سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند. 17
مهجوریت قرآن و راههای رهایی از آن
اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانههای مختلف و توطیههای از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجیها و انحرافها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده "علم الاسماء" را از شر شیاطین و طاغوتها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد... و معالاسف به دست دشمنان توطیهگر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.18
ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دلهای ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی میخواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان میدانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید. 19
اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن معالاسف ما استفاده از آن نکردهایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفادهای که باید از آن بکنند نکردند. 20
قرآن و اسلام مهجور و مظلوماند، برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسایل مهم قرآنی و مسایل مهم اسلامی یا به کلی مهجور است یا برخلاف آنها بسیاری از دولتهای اسلامی قیام کردهاند. 21
بر قرآن آموز و آنکه از قرآن بهره می بردلازم است که یکی دیگر از آداب مهمه را به کار بندد تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع است که ما از آنها تعبیر میکنیم به حجب بین مستفید قرآن. این حجابها بسیار است که ما به بعض از آنها اشاره مینماییم.
از حجابهای بزرگ، حجاب خودبینی است که شخص متعلم، خود را به واسطه این حجاب مستغنی بیند و نیازمند استفاده نداند. و این از شاهکارهای مهم شیطان است که همیشه کمالات مرهومه را بر انسان جلوه دهد و انسان را به آنچه که دارد راضی و قانع کند و ماورای آنچه پیش اوست، هر چیز را از چشم او ساقط کند. مثلاً اهل تجوید را به همان علم جزیی قانع کند و آن را در نظر آنها جلوههای فراوان دهد و دیگر علوم را از نظر آنها بیفکند و حَمَله قرآن را پیش آنها به خود آنها تطبیق دهد و آنها را از فهم کتاب نورانی الهی و استفاده از آن محروم کند و اصحاب ادبیت را به همان صورت بیمغز راضی کند و تمام شؤون قرآن را در همان که پیش آنهاست نمایش دهد. و اهل تفاسیر به طور معمول را سرگرم کند به وجوه قرایات و آرای مختلف از باب لغت و وقت نزول و شأن نزول و مدنی و مکی بودن و تعداد آیات و حروف و امثال این امور... شخص مستفید باید تمام این حجب را خرق کند و از ماورای این حجب به قرآن نظر کند و در هیچیک از این حجابها توقف نکند که از قافله سالکان الی الله باز ماند و از دعوتهای شیرین الهی محروم شود.22
یکی دیگر از حجابهایی که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آن که مفسرین نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست. و تفکر و تدبر را به تفسیر به رای که ممنوع است، اشتباه نمودند و به واسطه این رأی فاسد و عقیدة باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری و قرآن را به کلی مهجور نمودهاند در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد. 23
یکی دیگر از حجب که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی است، حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادراک حقایق. 24
از حجب غلیظه، که پرده ضخیم است بین ما و معارف و مواعظ قرآن، حجاب حب دنیاست که به واسطه آن قلب تمام هم خود را صرف آن کند و وجهه قلب یکسره دنیوی شود و قلب به واسطه این محبت از ذکر خدا غافل شود و از ذکر و مذکور اعراض کند. و هرچه علاقهمندی به دنیا و اوضاع آن زیادت شود، پرده و حجاب قلب ضخیمتر گردد. 25
پاورقیها:
1- آداب الصلوة، ص 264-263
13- همان، ج 5، ص 16
11- ولایت فقیه، ص50
11- ولایت فقیه، ص50
14- همان، ج 18، ص 275
12- صحیفه نور، ج 2، ص 34
17- همان ، ج 14، ص 252
19- کشف الاسرار، ص 220
15- همان، ج 20، ص 82
18- همان، ج 21، ص 169
10- آداب الصلوه، ص 186
16- همان، ج 14، ص 252
22- آداب الصلوه، ص 197-195
27 - چهل حدیث، ص 499-497
29 - همان، ص 505-504
2- صحیفه نور، ج 19، ص 84
23- همان. ص 199
26 - صحیفه نور، ج 12، ص 253
21- همان، ج 15، ص 184
24-همان، ص 201
20- صحیفه نور، ج 1، ص 88
25- همان، ص 202
28 - همان، ص 3 و 5-500
35 - آداب الصلوه، ص 217-216
34 - چهل حدیث، ص 499
32 - شرح حدیث عقل و جهل، ص 61
33 - آداب الصلوه، ص 301-299
30 - همان، ص 500-499
38 - همان، ص 500
37 - چهل حدیث، ص 208
31 - آداب الصلوه، ص 181-180
3- همان، ج 21، ص170
36 - جلوههای رحمانی، ص 26
4- آداب الصلوه، ص 194-193
5 - همان، ص 185-184
6- همان، ص 203
7- صحیفه نور، ج 12، ص 225
8- همان، ج 17، ص 252
9- همان، ج 19، ص 143
منابع:
1.امام خمینی، آداب الصلوه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1370ش.
2.امام خمینی، جلوههای رحمانی، معاونت فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1371 ش.
3.امام خمینی، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1373 ش.
4.امام خمینی، شرح حدیث عقل و جهل، نسخه خطی موجود در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
5.امام خمینی، کشف الاسرار، انتشارات مصطفوی، قم.
6.امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1371 ش.
7.امام خمینی، صحیفه نور، (مجموعه 22 جلدی) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 2
قرآن به روایت دانشمندان
ارنست رنان، دانشمند فرانسوی: در کتابخانه شخصی من، هزاران جلد کتاب سیاسی ، اجتماعی ، ادبی وغیره وجود دارد که همه آنها را بیش از یک بار مطالعه نکرده ام وچه بسا کتاب هایی که فقط زینت کتابخانه من می باشند ، ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است وهر وقت خسته می شوم ومی خواهم درهایی ازمعانی و کمال به روی من باز شود، آن را مطالعه می کنم واز مطالعه زیاد آن خسته وملول نمی شوم . این کتاب ، قرآن ، کتاب آسمانی مسلمانان است.
گاز یوسکی ، مستشرق لهستانی : قرآن مجموعه ای است دلنشین ، زیرا در آن اخلاق وتمدن وسیاست و وعده وعید در کنار یکدیگرقرار دارد .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20
بخشی از توضیحات:
لباس درقرآن
کلام جاویدان الهی بشر را به سوی محکم ترین و استوار ترین روشها و مسلک ها سوق می دهد.1 قرآن کتابی است که برای هدایت بشر در تمام عصرها و نسلها نازل شده است و بطور یقین جامع ترین دستورات را برای سعادت و خوشبختی انسان تدوین نموده است. نگاه تازه به جایگاه قرآن و تبیین وظایف امت اسلامی در برابر این معجزه الهی و بررسی آثار و برکات محوریت قرآن در سیمای الگوها و اسوه ها می تواند گامی هرچند ناچیز در جهت تبیین این کتاب آسمانی بوده، ما را به صراط مستقیم الهی رهنمون سازد.
امام العارفین در نهج البلاغه می فرماید:
فأسألوا الله به و توجهوا الیه بحبه.2
آنچه می خواهید بوسیله قرآن بخواهید و با عشق به قرآن به خدا توجه کنید.
بنابر آموزه های علوی قرب الرحمان در سایه حب القرآن محقق می شود.
علامه طباطبائی می فرمایند: رابطه مخصوصی که ما آن را حب و علاقه می نامیم تأثیر خاصی در فاعل دارد، بطوریکه قوه فاعلی مزبور همواره متوجه و خواهان انجام خود فعل است و در صورتیکه به آن نائل گردد باز خواهان حفظ و نگهداری آن است. حب یک نوع تعلق و ارتباط محب و محبوب است.3
وقتی کنش وﻳﮊه عاطفی بین انسان و کمالش ایجاد شود، محبت پیدا شده است و هرچه این مغناطیس قوی تر باشد جذب بیشتر می شود، هر چه قدر بتوانیم رابطه قوی تر با قرآن برقرار کرده و در اعماق وجود خود بذر محبت این گنجینه بیکران را بکاریم، گامی در جهت رسیدن به قرب الهی برداشته ایم.
گام اول: شناخت قرآن
علی - علیه السلام- می فرمایند:
«المعرفه نورالقلب.»4
شناخت روشنائی دل است.
آن گاه که قلب جلا یابد، نور قرآن در آن تجلی پیدا می کند و معرفت و شناخت آن ممکن می شود. البته شناخت لفظی هرگز نمی تواند ما را به دوستی و عشق کلام الله مجید رهنمون شود، بلکه این معرفت حقیقی است که محبت را به دنبال می آورد. برای رسیدن به شناخت واقعی باید طهارت دل کسب کنیم چرا که قرآن کریم قابل مس و لمس نخواهد بود مگر آن که تطهیر جسم و جان صورت گرفته باشد. چنانچه ذات اقدس اله خود در آیه شریفه می فرماید:
و لایمسه الا المطهرون.5
انسانی که به پلیدی شهوت و گناه آلوده و به هوی و هوس مبتلا است و موانع شناخت را از خود دور نساخته است از قرآن بهره ای نمی برد. آدمی باید از انواع آلودگی در علم وعلل پاک باشد تا بتواند در قرآن اندیشه کرده و حقیقت آن را دریابد.
یکی از صفات قرآن، هادی بودن آن است. چنانچه در نهج البلاغه آمده است.
«الهادی الذی لایضل.»6
هدایت قرآن شامل حال کسانی می شود که قابلیت و شایستگی را دارند، کسانی که شهوت و غضب حیوانی خود را بر فطرتشان حاکم ساخته چون حق را انکار می کنند و در برابر آن می ایستند گمراهی و ضلالتشان بیشتر می شود. هدایت یعنی راهنمایی و دستگیری مؤمنان و خارج کردن آنها از ظلمات احتجاب از شهود خدا به سوی نور مشاهده الهی.7
کوتاه سخن اینکه برای دست یافتن به هدایت قرآن، شناخت قرآن را لازم داریم و جهت شناخت حقیقی تطهیر جسم و جان را باید کسب کنیم.
گام دوم: مجالست با قرآن
در بهشت اندیشه علوی به جمله ای زیبا از امام العارفین پیرامون قرآن برخورد می کنیم. حضرت می فرمایند:
وما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیاده و نقصان: زیاده فی هدی او نقصان من عمی.8
احدی با قرآن ننشست جزاینکه به فزونی یا کمی از پیش آن برخاست: فزونی در هدایت، کم شدن در کوردلی.
بنابر فرمایش حضرت، ریزش و رویش در پرتو قرآن صورت می گیرد. نشستن در محضر قرآن زنگار جهالت را از صفحه دل می زداید و به قلب جلاء و روشنی می دهد. به همین دلیل ایمان افزایش می یابد. چنانچه در صفات مؤمنان به این معنا اشاره شده است.
انما المؤمنون اذاذکروا الله و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً.9
مؤمنان همان کسانی اند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او برآنان خوانده شود برایمانشان بیفزاید.
ثمره این مجالست و هم اندیشی و هم نشینی با کلام الهی این است که در همه مراحل زندگی دست انسان را می گیرد و شاید شفاعت قرآن که در احادیث فراوان به آن اشاره شده است، برای دست یافتن به همین معنا باشد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند:
اذا التبت علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن، فانه شافع مشفع...10
هرگاه فتنه ها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روی آورید؛ چرا که شفاعتش پذیرفته است...
پی نوشت ها:
1- ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم. اسراُ، آیه9
2- نهج البلاغه خطبه،176، 10
3- ر.ک: طباطبائی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان، تر جمه مکارم شیرازی، قم، نشر فرهنگی رجاء، ج1، ص584-856
4- غرر الحکم، تمیمی آمدی، ترجمه مصطفی درایتی، حدیث1، ص47
5- واقعه، آیه79
6- نهج البلاغه خطبه176، 7
7- ر.ک: جوادی آملی، عبدالله؛ قرآن در قرآن، ص185
8- نهج البلاغه خطبه 176، 7
9- سوره انفال، آیه2
10- اصول کافی، کتاب فضل القرآن، ج2، ص599
11- ر.ک: حسینی طهرانی، سید حسین؛ نور ملکوت قرآن، ج1، ص79-80
12- نامه69، 1
13- نهج البلاغه خطبه156، 8
14- بحرانی، علی بن میثم؛ شرح نهج البلاغه، ترجمه: حبیب رحمانی، ج4، ص543
15- ر.ک: جوادی آملی، عبدالله؛ قرآن در قرآن، ص220
16- نهج البلاغه خطبه191، 135
17- نهج البلاغه خطبه87، 9
18- ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر؛ پیام امیر المؤمنین، ج3، ص556-578
19- نهج البلاغه خطبه176، 8
20- غرر الحکم، تمیمی آمدی، ترجمه: مصطفی درایتی، ص142
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟
ایا پاسخ منفی محمد(ص) به درخواست معجزه ی مشرکین موضوعیت داشت؟( شواهدی از کتاب مقدس)
چرا محمد(ص) به در خواست معجزه ی چند تن از مسیحیان نجران پاسخ مثبت داد؟
ایا کتابی همچون قرآن تاکنون نگارش یافته است؟
ایا کتاب مقدس کتابی جاودان و قابل استفاده برای تمام زمانهاست؟
تفاوت معجزات محمد(ص) با معجزات سایر انبیاء(ع) در چیست؟
...........................................................................................................................
همانطور که اطلاع دارید قرآن تنها معجزه ی پیامبر نبود بلکه ایشان معجزات فراوانی داشتند که هر کدام را در شرایط خاصی به ظهور می رساندند از جمله ی آنها بیست و سه معجزه را بیان خواهم نمود که به تواتر در کتب شیعی و سنی و در کتاب سلیم بن قیس و حفص بن عبدالله( کسانی که هم دوره با علی بن ابیطالب(ع) و صحابه(ع) بودند) ذکر شده است.
قرآن کریم در موارد عدیده ای اشاره بدین دارد که محمد برای جویندگان حق و یا در بعضی موارد انکارورزان معجزاتی آورده است از جمله در سوره ی الصافات آیه ی 15:« و چون معجزه ی تو را می بینند استهزا می کنند و می گویند این نیست مگر سحری آشکار» در تفسیر صافی نوشته ی مرحوم فیض کاشانی و تفسیر کبیر امام فخر رازی و تفسیر جلالین و بیضاوی شان نزول این آیه شکافتن ماه توسط محمد(ص) ذکر شده است.
پس معلوم گشت چون کفار معجزه ی پیامبر را می دیدند استهزاء می کردند و آنرا سحری آشکار می خواندند و در سوره ی القمر می قرماید:« چون برهانی ببینند اعراض می کنند و می گویند سحر جاودان و ادامه داری است!» در سوره ی آل عمران آیه ی 86 به صراحت لفظ بینات یعنی معجزات را به محمد(ص) نسبت می دهد. لفظ بینات هرگاه موصوف آن مقدر باشد به معنای معجزه است که نظیر آن در قرآن فراوان است مانند: و اتینا عیسی بن مریم البینات( بقره 87) ثم اتخذوا العجل من بعد ما جاء تهم البینات( اشاره به معجزه ی موسی/ انسان 153) اذ جئتهم بالبینات( یونس 13) لن نوثرک علی ما جاءنا بالبینات( طه 72) و قد جاءکم بالبینات(مومن 28) و در آیه ی 31 سورهی نساء به صراحت حال کسانی آمده است که آیات و معجزات محمد را انکار می کنند. و در تفسیر بیضاوی و کشاف و فخر رازی ایات به معنای معجزات به همراه قرآن بیان شده است. و باز در سوره ی نسا آیه 24 به صراحت بیان می کند که:« چون برای قریش معجزات از برای نبوت آوردیم از وجه حسد و عناد ایمان نمی آورند» پس معلوم گشت که قرآن صراحت تمام دارد بر اینکه محمد(ص) معجزاتی داشته است. و اما معجزاتی از آن حضرت:
پیوسته نور از چهره ی نورانیشان ساطع بود و بعضی هنگام انگشت خود را بالا می برد و همچون شمعی فروزان می گشت. 2. بوی بسیار نافع و خوش آن حضرت به حدی که هر گاه از مکانی می گذشت ساعتها آن بو در فضا بود. 3. چون در آفتاب راه می رفت سایه از برای وی نبود 4. هر کس با آن حضرت راه می رفت هر چه از ایشان بلند تر بود ولی در نظر دیگران قامت حضرت بلند تر جلوه می کرد. 5. آنکه هیچگاه پرنده یا حشره ای از بالا ی سر ایشان رد نشد و هیچ حشره و جانوری بر ایشان ننشست 6. از عقب می دید همانطور که از جلو می دید 7. علم غیب داشت و سخنان افراد را از چهره ی آنها بدون کم کاست می فهمید 8. آنکه خواب و بیداری حضرت یکسان بوذ و چه در خواب و چه در بیداری سخن ملائکه و خودشان را می دید و هر چه در خاطر مبارک خطور می کرد حفظ می کرد. 9. هرگز بوی بد از ایشان به مشام کسی نرسید 10. آب دهان بر هر چاهی می انداخت پر آب م یگشت و به هر صاحب مرضی میزد شفا می یافت بر هر طعامی دعا می فرمود کثیر می شد( مانند طعام عشیره ی اقربین و مهمانی معروف جابر بن عبدالله انصاری) 11. گاهی زبانهای دیگر را می فهمیدو تکلم می نمود 12. بر روی کمرش مهر نبوت جای گرفته بود( که باعث ایمان عده ای از یهودیان شد) 13. انکه آب از میان انگشتانشان جاری می شد و بعضی از اصحاب از آن آب خوردند 14. آنکه با اشاره دست ماه را به دو نیم کرد 15. آنکه سنگریزه در دست مبارکش به ذکر خدا پرداخت( و باعث ایمان بیست تن از مسیحیان نجران شد) 16. ناف بریده و ختنه شده به دنیا آمد 17. هرگز محتلم نشد و خواب شیطانی ندید 18. هر چارپایی که حضرت سوار می شود راهوار می گشت و پیر نمی شد. 19. در محاسن شریفش هفده تار موی سپید بود که همچون خورشید می درخشید. 20 در زورآزمایی هیچ فردی حریف ایشان نشد 21.این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
تشبیهات آب در قرآن
اهمیت و جایگاه آب در قرآن از سویی و مفهوم عینی آن برای انسان ها وملموس بودن آن و در عین حال لطافت و طراوت و زیبایی آن از سویی دیگر،موجب شده است تا در قرآن کریم از آب برای بیان مفاهیم عالی درقالب تشبیه و تمثیل استفاده شود.بیشتر این گونه تشبیهات حول دو محور می باشدکه ذیلاً نگاهی گذرا به آن ها می افکنیم.
الف) در قرآن به خاطر تقارب فوق العاده آب و زندگی و حیات درچندین مورد حیات انسان ها و زندگی به آب نازل گشته از آسمان ،تشبیه شده است که حائز اهمیت بوده و شایسته است به این آیات توجه ویژه ای مبذول گردد.
و اضرب لهم مثل الحیوه الدنیا کماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تذروه الریاح و کان الله علی کل شیء مقتدرا(کهف/45)
ای پیامبرزندگی دنیا را برای آنان به آبی تشبیه کن که ازآسمان فرو می فرستیم وبوسیله آن، گیاهان زمین( سرسبزمی شود ) درهم فرو می رود.اما بعد از مدتی می خشکد؛ و بادها آن را به هر سو پراکنده می کند؛ و خداوند بر همه چیز تواناست.
در این تشبیه خداوند،حیات و زندگی دنیایی آدمیان را به آبی تشبیه نموده که از آسمان فرود می آید و موجب رویش ونمو نباتات می گردد و سپس دوران کوتاه حیات نباتی آن به انجام و پایان می رسد.
نکته بسیار زیبا در همان اصل تشبیه است که حیات، آب است و آب، حیات است. رویش و رشد نیز از برکات همین آب حیات است. عمده این می باشد که چنین فرصت و موقعیتی مغتنم شمرده شود و از این دوره سبز بهره برداری شایسته به عمل آید.
چنین تشبیهی در جایی دیگر نیز با قدری افزودگی به کار برده شده است که باز آب، حیات است و رویش و زینت و زیبایی و طراوت از آن برمی خیزد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید