پاور پونت آموزشی احکام برای مربیان فرهنگی و معلمان؛ در این پاور سوالاتی از متربی پرسیده می شود و متربی به آن ها پاسخ می دهد. پاسخ صحیح در کنار پاسخ اشتباه قرار دارد. پس از این سوالات در پایان مناظره امام صادق (علیه السلام) وابو حنیفه قرار داده شده است که به آموزش مسائل دینی کمک چندانی می نماید.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 100 صفحه
مقدمه:
در عصری زندگی میکنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوقالعاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار میگیرند. در بسیاری از عرصههای نوین کار و زندگی اگر انسانها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیفتر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسانها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمدهاند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست دادهاند. در نتیجه، حوزههایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود میتواند، انسانها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزههای اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست دادهاند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزههای اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کردهاند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمیکنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست دادهاند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تکروی و بیتوجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسانها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیمهای خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمیطلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمیسازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمیکند. او بیشتر سعی میکند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را میتوان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزههای زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شدهاند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجههای نو پیدا کردهاند و افراد و گروههای بسیاری راغب شدهاند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهانشمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میانسال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار میدهد.
به علاوه، آنها نمیتوانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر میسازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصههای خرد زندگی اجتماعی به کار میآیند، در عرصههای کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا میکنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست میآید. شکست این پروژهها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگیهای اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطههای حقوقی تعریف میشوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه میتوان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او میجوشد و میشکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شدهاند.
در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.
در این میان، یک عامل و تنها یک عامل میتواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصههای مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخوردهای مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد میتواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی میشود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز مییابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق میشود. از این رو میتوان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر میانگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).
فهرست مطالب:
فصل اول
مقدمه
مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر
رشد ملاکهای اخلاقی:
بیان موضوع:
هدف پژوهش:
ضرورت و اهمیت پژوهش:
تاریخچه مختصر در جهان و ایران
مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟
فصل دوم
پیشینه پژوهش
ماهیت اخلاق
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی
زمینههای اجتماعی و فرهنگی رشد
تعریف واژهها:
نکاتی دربارة چگونگی تحول اخلاقی
دیدگاههای روان شناختی دربارة اخلاق
دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان
نکات بنیادین این دیدگاه
شاخص اخلاق
رشد اخلاق در کودک
روش آموزش اخلاق
ب- دیدگاه نیک سیرت بودن فطری انسان
تعریف اخلاق
شاخص اخلاق
رشد اخلاق
رشد شناختی
شناخت
تحول شناختی از دیدگاه پیاژه
رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه
2- مرحله استقلال اخلاقی
رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ
الف- سطح اخلاق قبل قراردادی
محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی
مفاهیم مهم در نظریه کهلبرگ
مقایسه نظامهای اخلاقی پیاژه و کهلبرگ
ج- دیدگاه نه بد و نه خوب بودن ذاتی انسان
تعریف اخلاق
شاخص اخلاق
رشد اخلاق
روش تحقیق در اخلاق
آموزش اخلاق
پیشینة مطالعاتی در جهان و ایران
فصل سوم
روش شناسی
موضوع پژوهش
سؤالهای پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
روش پژوهش
1-3- توصیفی
2-3- کتابخانهای
3-3- بالینی
نوع پژوهش
4-3- بنیادی
5-3- کاربردی
ابزار پژوهش
شیوه نمره گذاری
سطح اخلاق قبل قراردادی
سطح قراردادی
جمعیت پژوهش
نمونة پژوهش
روش انتخاب آزمودنی
تجزیه و تحلیل آماری
تجزیه و تحلیل کیفی
روشهای جدید در سنجش قضاوتهای اخلاقی
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل نتایج
توصیف اطلاعات
فصل پنجم
تبیین فرضیه
تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش
محدودیتها
پیشنهادها
فهرست منابع
فهرست جداول
جدول 1-4- توزیع فراوانی مراحل تحول قضاوت اخلاقی در گروههای سنی مختلف
جدول 2-4- فراوانی، درصد فراوانی، فراوانی تراکمی و درصد فراوانی تراکمی مراحل قضاوت اخلاقی در چهار گروه
جدول 3-4- واریانس نمرات چهار گروه
جدول 4-4- نتایج تحلیل واریانس میانگین چهار گروه
جدول 5-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 1 و 2
جدول 6-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 1 و 3
جدول 7-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 1 و 4
جدول 8-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 2 و 3
جدول 9-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 2 و 4
جدول 10-4- نتیجه t استودنت میانگین گروههای 3 و
منابع ومأخذ:
1- ریتا دیکسن – نلسون/ آلن سی ایزرائیل، ترجمه؛ منشی طوسی، محمد تقی، اختلالهای رفتاری کودکان، انتشارات آستان قدس، 1378.
2- مور، جورج ادوارد، ترجمه؛ سعادت، اسماعیل، اخلاق، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1366.
3- راسل، برتراند، ترجمه؛ حیدریان، اخلاق و سیاست در جامعه، انتشارات بابک، 1349.
4- محمودیان، محمد رفیع، اخلاق و عدالت، انتشارات طرح نو، چاپ اول، 1380.
5-هاپتیان، الیزابت، بررسی اخلاق فاعلی در کودکان ایرانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، تهران، 1364.
6- محمدی، نوراله، بررسی تحول اخلاقی و دیگر دوستی در نوجوانان سرآمد و عادی، پایان نامة کارشناسی ارشد عمومی، تهران، 1373.
7- مکتبی غلامحسین، بررسی تحول اخلاقی و نوعدوستی در دانشجویان تیزهوش و مستعد واقع در دانشگاههای شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، 1375.
8- رمضانی، پریوش، بررسی رشد قضاوتهای اخلاقی کودکان و نوجوانان، پایان نامه درجة کارشناسی، قزوین، 1378.
9- قایمی، علی، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، انتشارات پژمان، چاپ سوم، 1364.
10- فدایی، فرید، پیشگامان روان شناسی رشد، انتشارات اطلاعات، 1367.
11- پیاژه، ژان، ترجمه: منصور، محمود و دادستان، پریرخ، تربیت به کجا ره میسپرد؟ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1369.
12- وارد، استفن، ترجمه: پویان، حسن، درآمدی تاریخی به اخلاق، نشر مرکز، چاپ اول، 1374.
13- منصور، محمود و دادستان، پریرخ، دیدگاه پیاژه در گسترة تحول روانی و آزمونهای عملیاتی، انتشارات ژرف، چاپ اول، تهران، 1367.
14- لطف آبادی، حسین، رشد اخلاقی، ارزشی و دینی در نوجوانی و جوانی، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380.
15- ماسن – پاول هنری، ترجمه یاسایی، مهشید، رشد شخصیت کودک، نشر مرکز، تهران، 1370.
16- فلاول، جان اچ، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، رشد شناختی، انتشارات رشد، چاپ اول، 1377.
17- کریمی، یوسف، روان شناسی اجتماعی (نظریهها، مفاهیم و کاربردها)، نشر ارسباران، چاپ ششم، 1378.
18- کدیور، پروین، روان شناسی اخلاق، انتشارات آگاه، چاپ اول، تهران، 1378.
19- رابرت. ال. سولسو، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، روان شناسی شناختی، انتشارات رشد، چاپ اول، 1371.
20- سیف، سوسن، کدیور، پروین – کرمی نوری، رضا – لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد (1)، انتشارات سمت، چاپ دهم، تهران، 1379.
21- لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد (2)، انتشارات سمت، چاپ دوم، 1379.
22- منصور، محمود، روان شناسی ژنتیک (تحول روانی از تولد تا پیری)، انتشارات سمت، تهران، 1379.
23- منصور، محمود، روان شناسی ژنتیک (2)، انتشارات ژرف، چاپ اول، تهران، 1369.
24- عظیمی، سیروس، روان شناسی کودک، انتشارات معرفت، چاپ اول، تهران، 1369.
25- لطف آبادی، حسین، زمینههای اجتماعی – فرهنگی رشد نوجوانان و جوانان، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380.
26- نیک گهر، غلامحسین، مبانی جامعه شناسی، انتشارات رایزن، چاپ سوم، تهران، 1371.
27- اکرمی، مقایسه تحول قضاوت اخلاقی در کودکان و نوجوانان بزهکار و بهنجار و بررسی تأثیر شرایط خانوادگی، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی بالینی، 1371.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 95 صفحه
مقدمه:
قرن بیستم علاوه بر پیشرفتهای چشمگیر در قلمروهای علم تکنولوژی ، شاهد توسعة روزافزون نظامهای آموزش و پرورش رسمی در کشورهای مختلف جهان بود. به موازات این توسعه ، مدیریت آموزشی نیز در اغلب کشورهاع به قلمرو مدیریتی پراهمیت تبدیل گردید. از این روع صاحبنظران و کارورزان مدیریت آموزشی ، به مطالعه و توضیح واقعیتهای سازمانهای آموزشی پرداختند. آنها برای پاسخگویی به مسایل و مشکلات این سازمانهاع ابتدا به دانشها، مهارتها و تجربه های مدیریت در سازمانهای دیگر متوسل شدند؛ روشها و قواعد کار و فعالیت آنها را اقتباس کردند، مفاهیم ، اصول و نظریه های عموی مدیریت را مورد استفاده قرار دادند، و سپس بر اثر گسترش هدفها و وظایف نظامهای آموزشی و پیچیده تر شدن مدیریت آنها از راه مطالعة واقعیتها و رویدادهای ویژه محیطهای آموزشی ، به مفهوم آفرینی و نظریه پردازی در قلمرو خاص مدیریت آموزشی پرداختند.
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول: توانایی تشخیص مفهوم مدیریت و اصول آن
آشنایی با مفهوم سیستم
سیستم های باز و کارکردهای آن
سیستم های بسته و کارکردهای آن
آشنایی با مفهوم سازمان و انواع آن
شناسایی سبکها مدیریتی
فصل دوم: توانایی تشخیص مفهوم مدیریت آموزشی و کارکردهای آن
شناسایی مفهوم آموزش و انواع آن
آموزشهای رسمی و غیر رسمی سازمان نیافته
ویژگیهای آموزش های فنی و حرفه ای
نقش سازمان آموزش فنی و حرفه ای در نظام آموزشی کشور
مفهوم مدیریت آموزشی و اصول آن
جایگاه مدیریت آموزشی در آموزشگاههای فنی و حرفه ای
اصول مدیریت آموزش و کارکردهای آن
فصل سوم: توانایی اجرای مقررات و آیین نامه های موسسات کارآموزی
ویژگیها، قوانین و مقررات تاسیس
فرآیند اخذ مجوز تأسیس آموزشگاهها
اصول اجرای مقررات و آین نامه های تأسیس آموزشگاهها
آشنایی با مسایل و مسئولیتهای حقوقی مدیریت آموزشگاه
فصل چهارم: توانایی برنامه ریزی و نظارت بر اجرای برنامه ها
شناسایی دوره های آموزشی قابل اجرا در آموزشگاهها
شناسایی اصول تشخیص و انتخاب کادر آموزشی آموزشگاه
شناسایی فرآیند برنامه ریزی آموزشی استاندارد مهارت
شناسایی اصول تدوین اهداف کلی و جزیی دورة آموزش
شناسایی اصول تحلیل محتوای دوره آموزشی
شناسایی اصول تأمین امکانات آموزشی
شناسایی اصول مدیریت بر اجرای دوره های آموزشی
فصل پنجم: توانایی ارزشیابی از دوره های آموزشی
شناسایی مفهوم ارزشیابی آموزشی و روش های آن
شناسایی اصول ارزشیابی جامع و فراگیر
شناسایی اصول ارزشیابی در اثر بخش آموزشی
فصل ششم: توانایی تهیه گزارش های مورد نیاز آموزشگاه
شناسایی پایة اساسی آیین نگارش
شناسایی مقررات مکاتبات اداری
شناسایی اصول استناد به قوانین و مقررات در مکاتبات اداری
شناسایی اصول تهیه گزارش های مورد نیاز آموزشگاهها
فصل هفتم : توانایی برقراری روابط انسانی
شناسایی مفهوم ارتباط و عوامل تشکیل دهندة آن
شناسایی عوامل مؤثر ارتباطی
شناسایی موانع ارتباطی
آشنایی با اصول روانشناسی عمومی
آشنایی با جامعه شناسی عمومی
شناسایی اصول برقراری روابط انسانی
شناسایی اصول برقراری روابط انسانی
فصل هشتم: توانایی نظارت بر امور مالی آموزشگاه
آشنایی با اصول مقدمات حسابداری عمومی
آشنایی با مراکز مالی و اداری مرتبط با آموزشگاه
شناسایی تعرفه های آموزشی آموزشگاهها
شناسایی درآمد و هزینه های آموزشگاه
فصل نهم: توانایی پیشگیری از حوادث و رعایت نکات ایمنی و بهداشت کار
آشنایی با حوادث شغلی، علل بروز آن بهداشت محیط کار
اشنایی با وسایل ایمنی و بهداشت کار و کاربرد آنها
شناسایی اصول پیشگیری از حوادث و رعایت نکات ایمنی و حفاظتی و بهداشت کار
آشنایی با عوارض جانی و اصول انجام کمکهای اولیه
اشنایی با آتش سوزی و اصول انجام آتش نشان
منابع ومأخذ:
بهداشت حرفه ای تالیف : رزیتا رزق کار لنگرودی
رهبری و مدیریت آموزشی مولفین : مهندس صمدی آذر، مهندس شکوفیان، مهندس رضائیان قراگوزلو
نوع فایل: word
قابل ویرایش 96 صفحه
چکیده:
همه میدانیم حجاب وپوشش یکی ازمو ضوعات مهم فرهنگی است ودین اسلام بعنوان دژی محکم در مواجهه با مفاسدو بی بندوباریهای اخلاقی وجنسی بآن نگریسته و مسلمانان را به رعایت آن سفارش نموده است .پر واضح است که عدم رعایت آن زمینه از بین رفتن ارزش های اخلاقی دیگر را دربر دارد.
بی اقبالی و کم توجهی به این موضوع مهم که در سالهای اخیر محسوس و ملموس است ما را بر آن داشت ریشه یابی نموده و علل گرایش دختران جوان به بدحجابی را بررسی کنیم وبرای محدود کرون دامنه ی تحقیق و دقیق بودن پژوهش دبیرستان های دخترانه ی پایه سوم و مراکز پیش دانشگاهی ناحیه7 را که در آن به خدمت مشغولم انتخاب نمودم.برای این منظور13%از کل جامعه ی آماری بعنوان نمونه وبه طور تصادفی انتخاب شدند واز طریق پرسشنامه نظرات آن ها درخصوص علل گرایش به بدحجابی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهدکه علت اصلی بی توجهی به پوشش مناسب در بین دختران جوان بترتیب:وجود روحیه ی خودنمایی در بین آنان،ضعف شناخت آنان نسبت به موضوع حجاب،آشنا نبودن اولیاء با شیوه ی برخورد با جوانان و نوجوانان و کم توجهی وسایل ارتباط جمعی به حدود حجاب می باشد امید آن است که نتایج این پژوهش بتواند مسئولین آموزش و پرورش را در جهت برنامه ریزی دقیق برای رفع این مشکل یاری نماید.
مقدمه:
مساله حجاب که یک دستور دینی است از موضوعات مهم و کلیدی جوامع اسلامی است که با بسیاری از مسایل پیوند خورده است ودارای ابعاد سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی گردیده است .
این موضوع از جهتی که مورد خطاب آن بیشتر زنان جامعه اسلامی است،به نیمی از جمعیت جامعه ارتباط پیدا می کند ولی از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقشی مهم و اساسی را ایفا می کند در واقع به همه افراد جامعه مربوط می شود و کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. هرچند حجاب در تمام ادیان آسمانی مورد توجه بوده است ولی دین مبین اسلام بعنوان آخرین و کاملترین ادیان به موضوع حجاب توجهی خاص دارد.دین اسلام بعنوان یک حکم الهی به زن می آموزد و بهتر بگویم دستور می دهد در برخورد با مرد و در پوشش خود حدودی را رعایت کند تا ضمن حضور خویش در فعالیت های مختلف جامعه اسلامی نقش اساسی خود را بعنوان مربی واقعی انسان بخوبی ایفا نماید.موضوع حجاب همواره بعنوان یک مساله جنجالی و پر هیاهو در بین طرفداران و مخالفین حجاب در داخل و خارج کشور مطرح بوده است و دشمنان ما به این مساله توجه زیادی دارند و علت توجه آنان عمدتا مبارزه با حجاب بعنوان یکی از مهمترین نشانه های اصالت فرهنگی در مقابل تجاوزگران و بیگانگان است.
دربین جوامع اسلامی برسر مساله حجاب ونیز تا حدودی چگونگی آن اختلاف نظر وجود دارد و همه آنها یکسان به این مساله نمینگرند و در رعایت و التزام به آن یکسان عمل نمیکنند
به گونه ای که عده ای از مردم جوامع وکشورهای اسلامی کاملا به آن مقیدند،عده ای هم هیچ قیدوبندی به آن ندارند،وعده ای تا حدودی آن را رعایت می کنند. این همه اختلاف در رفتار مسلمین با وجود پیامبرواحد،کتاب آسمانی واحد و نزدیکی نظرات علما و فقهای مذاهب مختلف اسلامی درباره حجاب و پوشش ناشی ازچه عواملی است؟
چرا در یک جامعه اسلامی زنان و دخترانی وجود دارند که توجه کافی به پوشش اسلامی ندارند وازآن مهمتر اینکه در بسیاری از موارد مشاهده میشود مادران دارای پوشش مناسب هستند ولی دختران آنها در اجتماع بدحجابندوبعضادر مجالس خصوصی گرفتار بی حجابی می شوند.
چرا در کشور اسلامی ایران با گذشت بیش ازدو دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و باوجود توجه مدارس به این موضوع،انتشار کتب ورسالات مذهبی مختلف و...نسل جوان ما اهمیت کمتری به این مساله داده و گرایش به بدحجابی پیدا می کنند.هرچند تا کنون در خصوص مساله حجاب و عوامل بد حجابی سخنرانیهای زیادی شده است و کتابهای زیادی به رشته تحریر درآمده است ولی کماکان جامعه دچار بد حجابی است.
به نظر می رسد یکی از دلایل مهم گرایش رو به رشد دختران جوان به بد حجابی،عدم آشنایی آنان به مفهوم و فلسفه حجاب و رابطه دین و دستورات دینی با سعادت و شقاوت انسانهاست و همچنین نقش خانواده،مدرسه،دوستان،رسانه های گروهی و ماهواره و...از جمله مواردی هستند که در موضوع بد حجابی حایز اهمیت هستند وهر کدام در جای خود تاثیر بسزایی در کاهش ویا افزایش بدحجابی عهده دار می باشند.
دراین پژوهش سعی بر این است نقش هر کدام از عوامل فوق در میزان گرایش به بد حجابی دختران دبیرستانی مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد.امید آنکه نتایج این پژوهش بتواند در ترویج حجاب اسلامی وجلوگیری از گسترش بد حجابی و کاهش این ناهنجاری اجتماعی موثر واقع گردد.
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مساله پژوهش
اهمیت وضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه هاوپرسشها
تعاریف عملیاتی
حجاب و پوشش
بدحجاب
ادیان
الگوها ونمونه های اسلامی
ریشه پیدایش بد حجابی در جهان
آثار مخرب بی حجابی در جهان
از بین رفتن شخصیت زن و ایجاد نا امنی
سستی بنیان خانواده
گسترش فساد در جامعه
آسیب پذیری فعالیت ها ومسئولیت های اجتماعی
علل گسترش فرهنگ بی حجابی درایران وسایر کشورها
عوامل بدحجابی در قبل از انقلاب
تهاجم فرهنگی پس از انقلاب
قرآن وحجاب
وظائف مشترک بین زن و مرد
بررسی اقوال
کیفیت پوشش
جلباب
تعریف جامعه آماری
نمونه آماری و روش نمونه برداری
حجم نمونه و روش تعیین آن
روش گردآوری داده ها
روایی واعتبار پرسشنامه
طرح پژوهش
روشها تجزیه و تحلیل داده ها
محدودیتهای تحقیق
متغیرهای مستقل و وابسته
توصیف داده ها در خصوص شناخت دختران نسبت به حجاب
میزان پذیرش حجاب در بین دختران
شناخت دانش آموزان نسبت به حجاب در ادیان دیگر
آیا چادر همان پوشش کامل است
شناخت دانش آموزان از قرآن راجع به پوشش
شناخت نسبت به الگوهای حجاب
تشویق خانواده برحجاب دختران
تأثیر خانواده بر پوشش دختران
تأثیر پوشش دوستان
تأثیر پوشش معلمان و مسئولین مدرسه
تأثیر رفتار مسئولین مدرسه برروی پوشش دختران
تأثیر اقوام وهمسایگان بر پوشش دانش آموزان دختر
تأثیر خودنمائی بر پوشش دختران
لباس و مد
عقده های روانی و کمبود عاطفی
پوشش وعدم موفقیت در ازدواج
پوشش وموفقیت در ازدواج
نقش حجاب در ازدواج
نقش حجاب درطلاق
تأثیر حجاب در خودآرایی
حجاب و حفظ معنویت
حجاب و اعتدال روحی
مدگرایی و اقتصاد خانواده
تأثیر از مراکز بزهکاری در پذیرفتن پوشش
میزان اعتقاد فرد به حجاب
نقش فیلمهای سینمائی در ترویج بدحجابی
نقش برنامه های تلویزیون در ترویج بدحجابی
ماهواره و ترویج بدحجابی یا بی حجابی
نقش فیلمهای ویدئوئی سی دی درترویج بد حجابی یابی حجابی
برنامه های تلویزیونی و ارائه الگوهای برتر پوشش
روزنامه ها و مجلات و ارائه پوشش مناسب
تحلیل داده ها
پذیرش حجاب
پذیرش چادر
آشنائی با حجاب در سایر ادیان
آشنائی با حدود حجاب در اسلام
آشنائی با الگوهای اسلامی در خصوص حجاب
جمع بندی نظرات در خصوص میزان شناخت دانش آموزان
تشویق خانواده درر عایت پوشش
تأثیررعایت حجاب ازطرف نزدیکان بر پوشش دانش آموزان
تأثیر پوشش همکلاسیهاودوستان بردانش آموز
تأثیر پوشش معلمان و مسئولین مدرسه برحجاب دانش آموزان
تاثیر برخورد مسئولین مدرسه در حجاب دانش آموزان
جمع بندی نظرات در خصوص میزان تاثیر مراکز آموزشی در پوشش دانش آموزان
میزان تأثیر رعایت حجاب اقوام و همسایگان برحجاب دانش آموزان
بدحجابی و خودنمائی
بدحجابی و مد
بدحجابی و عقدهای روانی
جمع بندی نظرات راجع به حجاب و مسائل روحی روانی
تأثیر پوشش نا مناسب بر ازدواج دختران
تأثیر پوشش مناسب بر ازدواج دختران
ارزش گذاری مردان نسبت به زنان در امر ازدواج
پوشش و طلاق
پوشش در پائین آوردن انگیزه خودآرایی
رعایت پوشش و حفظ معنویت
رابطه مد گرائی واعتدال روحی زن ومرد
مدگرائی و اقتصادخانواده
تأثیربازدیدازمراکز بزهکاری در پذیرش پوشش دختران
ارزیابی حجاب خود
رسانه ها و ترویج بدحجابی
تأثیربرنامه های تلویزیونی درترویج بدحجابی وبی حجابی
تأثیربرنامه های ماهواره ای درترویج بدحجابی جهانی
تأثیر فیلمهای ویدئویی و سی دی در ترویج بدحجابی
تلویزیون و ارائه الگوهای برتر پوشش
جمع بندی نظرات راجع به رسانه ها و ترویج بدحجابی
روزنامه ها و مجلات و ارائه پوشش مناسب
جمع بندی اثرات برنامه های تلویزیون،روزنامه هاومجلات در ارائه پوشش مناسب
تحلیل استنباطی
بحث و تفسیر نتایج فرضیه ها
بحث و تفسیر در خصوص فرضیه اول پژوهش
بحث وتفسیر در خصوص فرضیه دوم پژوهش
جمع بندی ونتجیه گیری
بحث و تفسیر در خصوص سئوال پژوهش
سایر یافته های پژوهش وتفاسیر آنها
توصیه ها و پیشنهادات
پرسشنامه
فهرست منابع
منابع ومأخذ:
1-پوشش زن در گستره ی تاریخ –طیبه پارسا-انتشارات تبلیغات اسلامی 67
2-تفسیرالمیزان ج 15 – محمدحسین طباطبائی
3-تفسیرالمیزان ج16 -محمد حسین طباطبائی
4-تفسیر نمونه ج17 –به قلم چند تن از دانشمندان زیر نظر ناصر مکارم شیرازی
5-در وصدف (چاپ اول)-محمد شجاعی-انتشارات نشرمحیی
6-روش تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری1376 –جان بست-ترجمه ی دکترحسن پاشا شریفی،نرگس طالقانی
7-روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی-عزت الله نادری،سیف نراقی
8- زن به ظن تاریخ-بنفشه حجازی
9-عوامل فساد و بدحجابی-احمد رزاقی-انتشارات تبلیغات اسلامی67
10-فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی-حداد عادل
11-نقش مدیریت خصوصی در بهره برداری مراتع خراسان1382- محمود دلپسند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
تحصیل و آموزش برای برآوردن اهداف مشخصی صورت میپذیرد. اهداف تحصیلی و آموزشی زمانی تحقق مییابد که ابزارهای آن به درستی پیشبینی شده باشند و به درستی به کار گرفته شوند. ارزشیابی ابزاری مناسب و اثربخش برای فعلیت بخشیدن به اهداف آموزشی تلقی میشود که با به کارگیری آن میتوان میزان کارآیی برنامهها و تحقق اهداف را سنجید و بر اساس آن برنامه را تقویت یا ترمیم نمود و یا احیاناً تغییر داد. اما ارزشیابی چیست؟ چه جایگاهی دارد؟ تقسیمات آن کدام است؟ با چه موانعی رو به رو است؟ و چگونه میتوان مدلی از ارزشیابی را ارائه نمود که کارآمد و مؤثر باشد و بتواند برآورنده اهداف آموزشی و برآوردکننده میزان پیشرفت باشد؟
درباره مفهوم ارزشیابی اتفاق رأی وجود ندارد، چنانکه در بسیاری از مقولات علوم انسانی این عدم اتفاق، پدیدهای است که به پیچیده شدن مباحث و دشواریابی آن یا مجادلات دامنهدار وکمفایده دامن زده است. در هر صورت برخی از تعاریف عرضه شده را که مشهورترند برمیشمریم: اما قبلاً گفتن این نکته ضرورت دارد که برخی از تعاریف ارایه شده، ارزشیابی به معنای عام را بیان میدارد (تعاریف1و2) و برخی دیگر به صورت ضمنی یا صریح، ارزشیابی تحصیلی را مورد توجه قرار میدهد (تعاریف3و4). اما تعاریف ارائه شده:
در کلیترین سطح، ارزشیابی را به "سنجش شایستگی"1 تعریف کردهاند.اما این تعریف کمک زیادی در فهم دقیق معنای ارزشیابی به دست نمیدهد؛ زیرا دریافت و تعیین معنای دقیق دو واژه سنجش و شایستگی به فهم خواننده واگذار شده است.
بر اساس تعریف دیگر "فرآیند استفاده از اندازهگیری در تصمیمسازی را ارزشیابی"2 گویند؛ یعنی ارزشیابی بر دو پایه استوار است؛ اندازهگیری و تصمیمسازی، در واقع زمانی فرآیند آموزشی به انجام میرسد که از یک سو مبتنی بر دادهها و مشاهدات قابل اندازهگیری باشد و از سوی دیگر تصمیم آموزشی بر آن مبتنی گردد.ارزشیابی عبارت است از "فرآیند تعیین میزان تغییرات در رفتارهایی که واقعاً صورت گرفته است" این تعریف بر دو مسأله اساسی تأکید دارد.اول آنکه ارزشیابی باید رفتارهای فراگیر را اندازهگیری نماید؛ زیرا ایجاد تغییر در رفتارها مقصود هدفهای آموزشی است.
دیگر آنکه ارزشیابی باید بیش از یکبار صورت گیرد؛ زیرا تغییر رفتارها در طول زمان میسر است و برای اندازهگیری آن به ارزشیابی مستمر نیاز است.3
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی عبارت است از: "فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیرندگان در رسیدن به هدفهای آموزشی".منظور از فرآیند منظم آن است که ارزشیابی باید طبق برنامه و روال منظم انجام گیرد از این رو مشاهدات بینظم و ترتیب از رفتار فراگیران را نمیتوان ارزشیابی نامید.
مقصود از گنجاندن "هدفهای آموزشی" در تعریف، آن است که در ارزشیابی، هدفهای آموزشی حتماً باید از پیش تعیین شده باشند و ارزشیابی بر آن هدفها مبتنی گردد.4
به نظر میرسد که تعریف اخیر معطوف به ارزشیابی تحصیلی و کاربردی است! زیرا اولاً با آوردن قید منظم، فرآیند ارزشیابی قاعدهمند، قانونپذیر و منضبط نشان داده شده است و ثانیاً با یادآوری هدفهای آموزشی مشخص شده است که ارزشیابی باید پیگیر میزان پیشرفت هدفیابی باشد که در آموزش گنجانده شده است و امر آموزش برای تحقق آن هدفها صورت میپذیرد.
ضرورت ارزشیابی
آموزش بدون ارزشیابی و بازخورد، امری عقیم و ناکامیاب است. معلمی که به جایگاه ارزشیابی، اعتقادی ندارد درس را برای آموختن فراگیران ارائه و بیان نمیکند، بلکه چون وظیفهای بردوش او نهاده شده است، آن را انجام میدهد و به پیامدهای آن چندان نمیاندیشد. اما ارزشیابی، جانمایه و مرکز هرگونه تصمیمگیری آموزشی است؛5 یعنی اطمینان از معنادار بودن یادگیری6 و برانگیختن فراگیران و انجام درست تدریس جز با ارزشیابی امکانپذیر نخواهد بود: از این رو تایلر معتقد است ارزشیابی مؤثرترین وسیله یادگیری است.7
برخی ضرورت ارزشیابی را از منظر دیگری مورد توجه قرار دادهاند:
الف- ارزشیابی برای استادان ضرورت دارد، زیرا استادان در برنامهریزی تدریس و تصمیمگیری در جریان فعالیتهای آموزشی به داشتن اطلاعات فراوان در زمینه آمادگی و پیشرفت تحصیلی فراگیران نیازمندند و ارزشیابی میتواند چنین اطلاعاتی را در اختیار آنان قرار دهد.8
ب- ارزشیابی برای فراگیران نیز ضرورت دارد؛ زیرا در بهبود یادگیری آنان تأثیر مستقیم دارد. بنابراین اگر ارزشیابی به نحو مطلوب صورت پذیرد:
برای یادگیری مؤثر دانشجویان ایجاد انگیزه مینماید.نارسایی یادگیری دانشجویان و جنبههای مثبت و منفی آن را نشان میدهد.اگر مستمر باشد، باعث مرور دائمی آموختهها خواهد شد.9تقسیمات ارزشیابی تحصیلی
ارزشیابی در یک تقسیمبندی کلی دو صورت دارد: مستمر و مقطعی.
ارزشیابی مستمر بر آن نوع ارزشیابی اطلاق میشود که معلم و استاد به طور مستمر در کلاس انجام میدهد.ارزشیابی مقطعی عکس آن است و به هنگام امتحانات نهایی (پایانی) و کنکور انجام میگیرد.10ارزشیابی مستمر خود دارای تقسیماتی است که عبارتند از:
الف- ارزشیابی تشخیصی: این نوع ارزشیابی در جریان تدریس به کار میرود و برای تشخیص مشکل صورت میپذیرد. یعنی برای تشخیص این نکته که چرا فراگیران در یادگیری مشکل دارند.11
ب- ارزشیابی مرحلهای: این نوع ارزشیابی نیز در جریان تدریس اتفاق میافتد و بدین منظور طراحی شده است که استاد تدریس خود را تنظیم و فراگیران را برای رسیدن به اهداف آموزشی کمک نماید. به عنوان نمونه تکلیف شبانه در مقاطع ابتدایی ابزاری برای ارزشیابی مرحلهای است.12
ارزشیابی مستمرکه در طول سال تحصیلی انجام میگیرد، با نام ارزشیابی تکوینی نیز شناخته شده است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید